در ایران واقعا دولت ها تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند و به رغم اینکه بصورت کلی یک تفاوت هایی در شعارها یشان وجود دارد اما وقتی به قدرت می رسند تقریبا شبیه هم عمل می کنند .در ۴۵ سال گذشته شاهد بودیم که دولت ها درایران در عملکرد زیاد کار خاصی برای تغییر شرایط اقتصادی مردم که متفاوت باشد انجام نداده اند.مخصوصا در رابطه با حقوق و دستمزد و تعیین حقوق کارمندان و کارگران تقریبا شبیه هم عمل کرده اند .

وقتی آقای پزشکیان روی کار آمدند خودشان می دانستند یکی از مشکلات مملکت شرایط اقتصادی است مخصوصا مشکلات گروه حقوق بگیران که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و اینها واقعا دچار مشکل هستند ، تعداد فقرای ما زیاد شده است ودر کشور بیشتر فشار را گرو ه های حقوق بگیر تحمل می کنند.

همواره یک مطالبه عمومی در رابطه با بحث حقوق و دستمزد مطرح بوده است و آقای پزشکیان هم در شعارهای انتخاباتی به این معضل اشاره کردندو گفتند ما باید حتما به این مسئله بپردازیم.

الان دستمزد در ایران به یک بحران ملی تبدیل شده است ،چون رفته رفته به دلیل تورمی که درایران ادامه پیدا کرده و سال های سال است که شاهد یک تورم دورقمی بوده ایم و حدود ۶ سال است که یک تورم ۴۰ درصد را یدک می کشیم ،این حقوق و دستمزد کفاف نیازهای زندگی حقوق بگیران را نمی دهد.بنابراین نیاز به این داشتیم که در شروع دولت چهاردهم ما یک تغیییر رفتاری را در دولت برای تحول در بحث حقوق و دستمزد شاهد باشیم که متاسفانه این تغییر رفتار هنوز اتفاق نیافتده است .

 آن تاکتیک ها و روش هایی که دولت های مختلف استفاده می کردند در دولت چهاردهم هم تکرار شد که نمونه آن همین بحث تاخیر انداختن در مذاکرات است که در کشورمعمولابه نحوی مدیریت می کنند که جلسات حقوق و دستمزد در اسفند ماه برگزار شود و فرصت ارزیابی درست حقوق و دستمزد در کشور شکل نگیرد تا بتوانند یک رقمی را نهایتا به گروه های کارگری تحمیل کنند و مسئله دستمزد پایان پیدا کند.

الان هم  که وارد اسفند ماه شده ایم  تقریبا هیچ اقدام خاصی که نشان دهنده توافقات اولیه و یک مذاکرات کارشناسی بر اساس شرایط اقتصادی کشور باشد شکل نگرفته است و شاید در همین نیمه اول اسفند یک یا دو جلسه برگزار شود که آنها بخواهند دستمزد را نهایی کنند.

بنابراین نمی توانیم خوشبین باشیم که علیرغم شعار دولت چهاردهم در مورد تغییر دستمزد ها بر اساس تورم امسال بتوانیم اتفاقی بر خلاف سال های گذشته را رقم بزنیم .

الان به صورت غیر قطعی سبد معیشت که یکی از مولفه های حقوق و دستمزد است حدود ۲۴ میایون تومان تعیین شده است که این پایین است و بر اساس ارزیابی های ما که قیمت ها درآوردیم و شرایط عمومی خانواده ها را در نظر گرفتیم نزدیک به ۳۴ میلیون خط فقر در کشور داریم .برای تعیین دستمزد ما نیاز به تعیین خط فقر داریم و دولت هنوز خط فقر را تعیین نکرده و از این رو سبد معیشتی ۲۴ میلیونی را اتحمالا  دولت می پذیرد و براساس آن باید دستمزد تعیین کنند.انتظار این است که برای سال آینده ۱۵ درصد به عدد سبد معیشت اضافه گردد.

کارشناس بازار کار

21212"/>

دستمزد، بحران ملی در ایران

الان دستمزد در ایران به یک بحران ملی تبدیل شده است ،چون رفته رفته به دلیل تورمی که درایران ادامه پیدا کرده و سال های سال است که شاهد یک تورم دورقمی بوده ایم و حدود ۶ سال است که یک تورم ۴۰ درصد را یدک می کشیم ،این حقوق و دستمزد کفاف نیازهای زندگی حقوق بگیران را نمی دهد.

دستمزد، بحران ملی در ایران

در ایران واقعا دولت ها تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند و به رغم اینکه بصورت کلی یک تفاوت هایی در شعارها یشان وجود دارد اما وقتی به قدرت می رسند تقریبا شبیه هم عمل می کنند .در ۴۵ سال گذشته شاهد بودیم که دولت ها درایران در عملکرد زیاد کار خاصی برای تغییر شرایط اقتصادی مردم که متفاوت باشد انجام نداده اند.مخصوصا در رابطه با حقوق و دستمزد و تعیین حقوق کارمندان و کارگران تقریبا شبیه هم عمل کرده اند .

وقتی آقای پزشکیان روی کار آمدند خودشان می دانستند یکی از مشکلات مملکت شرایط اقتصادی است مخصوصا مشکلات گروه حقوق بگیران که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و اینها واقعا دچار مشکل هستند ، تعداد فقرای ما زیاد شده است ودر کشور بیشتر فشار را گرو ه های حقوق بگیر تحمل می کنند.

همواره یک مطالبه عمومی در رابطه با بحث حقوق و دستمزد مطرح بوده است و آقای پزشکیان هم در شعارهای انتخاباتی به این معضل اشاره کردندو گفتند ما باید حتما به این مسئله بپردازیم.

الان دستمزد در ایران به یک بحران ملی تبدیل شده است ،چون رفته رفته به دلیل تورمی که درایران ادامه پیدا کرده و سال های سال است که شاهد یک تورم دورقمی بوده ایم و حدود ۶ سال است که یک تورم ۴۰ درصد را یدک می کشیم ،این حقوق و دستمزد کفاف نیازهای زندگی حقوق بگیران را نمی دهد.بنابراین نیاز به این داشتیم که در شروع دولت چهاردهم ما یک تغیییر رفتاری را در دولت برای تحول در بحث حقوق و دستمزد شاهد باشیم که متاسفانه این تغییر رفتار هنوز اتفاق نیافتده است .

 آن تاکتیک ها و روش هایی که دولت های مختلف استفاده می کردند در دولت چهاردهم هم تکرار شد که نمونه آن همین بحث تاخیر انداختن در مذاکرات است که در کشورمعمولابه نحوی مدیریت می کنند که جلسات حقوق و دستمزد در اسفند ماه برگزار شود و فرصت ارزیابی درست حقوق و دستمزد در کشور شکل نگیرد تا بتوانند یک رقمی را نهایتا به گروه های کارگری تحمیل کنند و مسئله دستمزد پایان پیدا کند.

الان هم  که وارد اسفند ماه شده ایم  تقریبا هیچ اقدام خاصی که نشان دهنده توافقات اولیه و یک مذاکرات کارشناسی بر اساس شرایط اقتصادی کشور باشد شکل نگرفته است و شاید در همین نیمه اول اسفند یک یا دو جلسه برگزار شود که آنها بخواهند دستمزد را نهایی کنند.

بنابراین نمی توانیم خوشبین باشیم که علیرغم شعار دولت چهاردهم در مورد تغییر دستمزد ها بر اساس تورم امسال بتوانیم اتفاقی بر خلاف سال های گذشته را رقم بزنیم .

الان به صورت غیر قطعی سبد معیشت که یکی از مولفه های حقوق و دستمزد است حدود ۲۴ میایون تومان تعیین شده است که این پایین است و بر اساس ارزیابی های ما که قیمت ها درآوردیم و شرایط عمومی خانواده ها را در نظر گرفتیم نزدیک به ۳۴ میلیون خط فقر در کشور داریم .برای تعیین دستمزد ما نیاز به تعیین خط فقر داریم و دولت هنوز خط فقر را تعیین نکرده و از این رو سبد معیشتی ۲۴ میلیونی را اتحمالا  دولت می پذیرد و براساس آن باید دستمزد تعیین کنند.انتظار این است که برای سال آینده ۱۵ درصد به عدد سبد معیشت اضافه گردد.

کارشناس بازار کار

21212

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *