منوچهر اکبرلو معتقد است ما در تلویزوین شاهد ساخت برنامه به شیوهای که مورد توجه موافق و مخالف قرار بگیرد نیستیم، حتی در موضوعاتی که مورد توجه و اولویت نظام است مثل فرزندآوری، حجاب و مقاومت در منطقه که اولویتهای سیاستهای نظام جمهوری اسلامی است هم صداوسیما اثر جالب توجهی تولید نمیکند و جامعه هدفشان هم عامه مردم نیستند. در واقع صداوسیما حتی در راستای اهداف خودش و نظام هم عمل نمیکند.
مهسا بهادری: «پیمان جبلی: از همین تریبون و با افتخار میگویم که کنداکتور تلویزیون تا انتهای سال ۱۴۰۴ پر است.»
اینکه صداوسیما با ۲۴ هزار میلیارد و بودجه و چند هزار کارمند تمام کنداکتورش پر است اتفاق متحیرانهای به شمار نمیآید چرا که تلویزیون نمیتواند برفک پخش کند اما اینکه تا چه میزان مرجعیت رسانهای در هر حوزهای دارد، چه میزان مخاطب دارد و جامه هدف مخاطبانش کیست مسئلهای است که مدیران باید به آن بپردازند که البته با افتخار از کاهش مخاطبان تلویزیون صحبت میکنند و میگویند در گذشته رو به کاهش بوده اما از ابتدای سال به ۶۵ درصد رسیده است.
اینکه پیمان جبلی تمام کنداکتور را پر کرده بحث کمی است، اما برای بررسی بحث کیفی ماجرا به گفتوگو با منوچهر اکبرلو کارشناس و منتقد تلویزیون پرداختیم که در ادامه میخوانید.
اساسا عملکرد یک رسانه را چگونه میتوان سنجید؟
برای قضاوت و ارزیابی عملکرد یک رسانه مثل تلویزیون یا پلتفرم، همواره باید در نظر داشت که بازخوردگیری و نظر سنجی درباره عملکرد آن رسانه باید برونسپاری شود. اگر درون سازمانی انجام شود کسی کبه این کار را انجام میدهد طبیعتا در راستای اهداف سازمان گام بر میدارد و به همین دلیل هم خروجی درستی ارائه نمیدهد، این حرف را به صراحت تمام میگویم چرا که من در چند دهه عمرم ندیدم که روابط عمومی یک نهاد، سازمان ارگان یا برنامه اعلام کند که ما در تولید این اثر شکست خوردیم یا نتوانستیم مخاطب جذب کنیم.
بلا استثنا همه از استقبال بینظیر جامعه مخاطب صحبت کردند. دلیلش هم این است که مسئول اعلام آمار نظرسنجی بخشی از آن مجموعه به شمار میآید و هیچگاه عملکرد مسئول بالاتر یا مدیر شبکه را در طول مدت حضور او زیر سوال ببرد.
این ماجرا تاثیری هم در مخاطب و دیدگاه او دارد؟
بله، مخاطب هیچگاه این آمار را جدی قلمداد نمیکند به این خاطر که درونسازمانی است. ما یا مجبوریم به آمار سنجی موسسات مستقل توجه کنیم که متاسفانه تعداد آن در ایران نزدیک به صفر است به این خاطر که همه امور دولتی شده و حتی بررسی عملکرد مدیران دولتی هم توسط همین سازمانهای دولتی ارزیابی میشود و در نتیجه قابل اعتماد نیست بنابراین مجبوریم به شاخصهایی که دقیق و علمی نیستند مراجعه کنیم، مثل اینکه در میان صحبتهای روزمره از اطرافیان خود سوال بپرسیم تا بتوانیم عملکرد را مورد بررسی قرار دهیم. از طرف دیگر یکی از راهکارها این است که بررسی کنیم در جامعه تا چه میزان از آن اثر در اصطلاح رسانهای وایرال میشود یا تا چه میزان افراد متوجه حضور آن اثر میشوند که این موضوع هم شاخص نیست چون من بارها دیدم که بخشی از یک سریال در فضای رسانهای دست به دست شده است بعد مخاطبان در کامنت نوشتهاند این خیلی عجیب است که تلویزیون سراغ چنین موضوعی رفته، یعنی حتی مخاطبان نمیدانستند که این اثر برای تلویزیون نیست، برای شبکه نمایشخانگی است.
تا به حال موقعیت پیش آمده که تلویزیون کنداکتور نداشته باشد؟
این را نمیدانم اما همیشه برنامه داشته است ولو تکراری.