بیتردید هر چه پشتیبانی از سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای اجتماعی بوده ، بدون چشمداشت به آن سازمان مردم نهاد بوده تا آن افراد که دغدغه و یا هدفی از تاسیس آن سمن دارند، مسیر خود را یافته و بر نتایج خود دست پیدا کنند.
تشکلهای مردم نهاد تبدیل به تشکرهای مسئول نهاد شده است و بیان عنوان تشکرهای مسئول نهاد تنها از این جهت بود که با تشکل های مردمنهاد همقافیه گردد، وگرنه واقعیت این است که تشکل های مردم نهاد در کشورمان، مردم نهادند. چرا؟ بدین دلیل که هیچ مسئولی را مشاهده نکردیم که بخواهد یک سازمان مردم نهاد را زیر نظر خودش و برای رسیدن به اهداف خود و سازمان خودش ، حمایت کند. از روز خبرنگار نیز به تازگی گذر کردیم و این مساله به شکل دیگری که بسیار گفته شد، برای اهالی رسانه هم هست اما تفاوت هایی هست که خود ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا.
بیتردید هر چه پشتیبانی از سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای اجتماعی بوده ، بدون چشمداشت به آن سازمان مردم نهاد بوده تا آن افراد که دغدغه و یا هدفی از تاسیس آن سمن دارند، مسیر خود را یافته و بر نتایج خود دست پیدا کنند. اگر از آنها که سازمان مردم نهاد به مخفف سمن تشکیل میدهند بپرسید به شما خواهند گفت: امکان ندارد سازمان مردم نهادی تشکیل شود و ذره ای توقع در یک مسئول حامی ایجاد کند. سمن ها ذاتا غیر سیاسی هستند و افراد تشکیل دهندهی هسته مرکزی آن سمن، فهرستی از اهداف آرمانگرایانهی خود دارند و کمتر از مدتی پس از تشکیل هسته مرکزی خود به شکل سهل و آسان و عجیبی به آن آرزوها در همین دنیا دست پیدا میکنند و اگر هم در بین مسیر از اقدامات دغدغهمند خود دست برداشتند، تماسها و نامهها و پیامکها بر آنها سرازیر میشود که مسئول همین جاست بیایید بیایید ، در بادیه سرگشته شما در چه هوایید ؟ برای مثال اگر سمنی در حوزه محیط زیست وارد شد، دیگر خارج نمیشود، به سرعت با آنها نشست میگذارند و اگر سخن آنها کارشناسانه، دقیق و مردمی و شامل مستندات تصویری و صوتی باشد؛ فوری، سریع، اقداماتی انجام میگردد تا آن سمن احساس آرامش کند. حتی در تصمیم گیریهای کلان از مشورت آنها استفاده میشود و چشم بزرگان به سخن کارشناسان دغدغهمند سمنها خیره خواهد ماند. آنها در متن برگهای که در همان نشست به دور “باسمه تعالی” آن تذهیبی قلب گونه کشیدهاند، تند و تند یادداشت برمیدارند که از مسئول دیگر که او هم حامی سمنهاست پیشی بگیرند. حال میخواهد آن سخنان در زمینه سد یاشد یا دریاچه و کشاورزی یا مدیریت و بحران آب. اگر در حوزهی حفاظت از میراث فرهنگی هم اگر انجمنی گام برداشت، به پایان ساعت اداری همان روز از زمان درخواست نرسیده، قلموی حکاکی شدهی بهسازی و یا بیلچهی کاوشگری به دست آنها داده و ضمن تقدیر و تشکر و حمایت های بسیار از آنها خواسته میشود که دست به کار شوید که شما بازوان توانمند ما هستید و هر چه بازو داریم، زورش شمایید یا حتی اگر سازمان مردم نهادی در حوزه ترویج مطالعه گام برداشت، برای او کتابخانهها، دعوتنامههایی رنگین و سنگین فرستاده و به او با صدایی رسا میگویند: خانم، آقا، بدون هیچ دغدغهای مطالعات پهنانگر و ژرفانگر خود را به نتیجه برسان و طرحها و جشنواره ها را طراحی و اجرا کن، به طوری که همه بدانند تو گام اصلی را برداشتی و تا حدی این مرام وجود دارد که مسئولان از آن سازمان مردم نهاد می خواهند نامی از ما نبر اما کارت را انجام بده، ما پشتیبان تو هستیم. که از آن می توان با عنوان ” مرام مسئولینی” نام برد و اینطور تشریح میکنند: که من که با پست و مقامم در جایگاه وظایفم به اندازهی کافی هستم و این شما هستی که بدون جایگاهی باید پلههای ترقی را برای آبادانیِ کشورِ عزیزمان پیش ببری تا توسعهای در خور خاک ارزشمندمان رخ دهد و اینگونه تو برای ادامه زندگی نیازمند پست و مقام دولتی یا حتی شغلِ دیگر نخواهی بود و زین پس پیوسته در جایگاه مردمی برای مردم گام بردار، ما در جایگاه حقوقی و حقیقی هستیم و حمایتها به اندازه ای خواهد بود که شما می توانید تا آخرین لحظات عمر ۱۲۰ ساله ی خود با فرمانِ دغدغهها و دلسوزی هایتان پیش بروید و آرزوهای خود برای کشور را یکی پس از دیگری برآورده و مشکلاتی را با پیشنهادات خلاقانه خود حل و فصل کنید. اگر هم آن سمن با نتایجی شگرف همگان را شگفت زده کرد، مسئولان آرام و آهسته با وقار و متانت در گوش او میگویند: در کنارت هستیم و شانهی راست و یا چپمان را به هنگام بیان دستاوردهایت، به شانه ی چپ و راست تو نمی زنیم تا جلوی جمع کثیری از مدعوین، چشمت در میکروفون برود و اتفاقی نام ما از زبان شیرینت جاری شود. میکروفون مال توست ای تشکل مردم نهادی و مشارکت کنندهی اجتماعی. به نگارنده میگویند، آن مسئول که حامی بود را جا ننداز و قدردانی کن. متن که همه قدردانی بود اما چشم باز هم سپاسگزار و قدردانیم.
سیدعابد میرمعصومی عکاس کاویان گلد استان سمنان