حکایتی شنیدنی از مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی درباره علم تعبیر خواب و ابنسیرین میفرمایند.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، از مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی نقل شده که در اراک، شبی در مدرسه بودیم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت: بیپناهم و جایی ندارم و نمیتوانم در این وقت شب به جایی بروم. هوا هم سرد بود، لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل. پس از ورود، گفتم: سفرهام آنجاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم.