این گفته که اگر رضاشاه آن سیاست را اجرا نمیکرد جامعهی ایران همچنان در وضعیت سابق باقی میماند، حرفی دقیق نیست.
فهیمه نظری: «سه ساعت بعدازظهر امروز [چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۱۴] موکب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و موکب علیاحضرت ملکه و والاحضرتین شاهدخت در میان شور و شعف و کف زدنهای جمعیت کثیری از مرد و زنهایی که بدون چادر دو طرف خیابان معبر ملوکانه را احاطه کرده بودند به عمارت جدیدالبنای دانشسرای مقدماتی (بیرون دروازه دولت) تشریففرما شدند.»
این بخشی از گزارش روزنامهی «اطلاعات» در هفدهم دی ۱۳۱۴ است؛ روزی که سیاست «کشف حجاب» اجباری رضاشاه به مرحلهی اجرا درآمد. سیاستی که هرچند با انگیزهی به جامعه آوردن زنان و فعالیت جدی آنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی صورت گرفت اما با مخالفتهای فراوانی روبهرو شد؛ زنانی که اختیار خود را در انتخاب نوع پوشش خود از دست دادند، و مردانی که به واسطهی باور مذهبیشان دیگر اجازه ندادند همسران و دخترانشان در جامعه ظاهر شوند. این سیاست با اجبار اجرا شد و شمار زیادی تمامقد در مقابل آن ایستادند. به مناسبت هشتادونهمین سالروز اجرای سیاست «کشف حجاب» با رضا مختاری اصفهانی تاریخپژوه به گفتوگو نشستیم. شرح این گفتوگو را در پی میخوانید:
کشف حجاب در ایران معاصر از کجا آغاز شد و آیا میتوانیم قرهالعین را به عنوان اولین زنی بگیریم که با برداشتن روبندهاش کشف حجاب کرد؟
در جامعهی شهری بله، کسی که پوشش روی صورت را برداشت او بود. اساسا در آن برهه پوشش صورت برای زنان مخصوصاً در جوامع شهری بسیار مهم بود، و اصولا مستوری جزو ویژگیهای زن در جامعه به شمار میآمد. به همین خاطر هم قرائت فقهی از اسلام در جوامع شهری دست بالا را داشت؛ ولی در مناطق ایلی و روستایی این وضعیت نبود. ضمن اینکه جنبش بابیه نیز جنبشی اجتماعی از طبقات میانی و فرودست شهری و ناراضی از وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بود. این نکته را نیز باید مد نظر قرار داد در جنبشی که در جامعهای مذهبی رخ میدهد، اعتراضات و نارضایتیها در قالب مذهب هم نمود پیدا میکند. این امر در جنبش بابیه در پیوند با نگاه موعودگرایانه و منجیگرایانه انسان ایرانی نمود داشت، وگرنه جنبشی صد درصد مذهبی نبود.