سیاست سایۀ سنگینی دارد که دست از سر اهلش در حیات و در ممات بر نمیدارد، تا بدان حدّ که رنگ خود را بر همه چیزشان، حتی احوالات شخصی و رفتارهای عادی، میزند.
در بین اهل سیاست نادرند کسانی که بدون ورود به غوغاهای سیاسی و هیاهوهای روزمرّه، راه خود را بروند و خدمت خود را بگزارند. دکتر سید اصغر قریشی از این نادر کسان بود و زهی تأسف که نابهنگام در روز عرفه چشم از جهان فرو بست و ظهر عید قربان در خاک آرمید.
پیشینۀ سیاسی و مبارزاتی پیش از انقلابش، از عضویت در حزب ملل اسلامی و تحمّل هشت سال زندان، و مسئولیتهایش در دستگاه دیپلماسی پس از انقلاب، هیچکدام او را از پایبندی به زیست اخلاقی و حقیقتطلبی دور نکرد. در فضایی که مزایا و منافع مناصب دیپلماتیک میتواند به آسانی روحیات فرد را دگرگون کند و «تدبیر منزل» را بالاتر از «سیاست مُدُن» بنشاند، به آرامی و متانت مسیر خود را میپیمود و «در لباس فقر کار اهل دولت» میکرد. منش نرم و مشی مداراجوی او نقش ماندگاری را در ذهن دوستان و همکارانش حک کرده که نشان از وصف مؤمنان راستین دارد: کم زحمت و پُر فایده (قلیل المؤونه و کثیر المعونه). افزون بر این، جستوجوگر حقیقت بود و مشتاق آموختن و پژوهش، به ویژه در زمینۀ تاریخ اسلام و دنیای مسلمانان، گرچهکه محصول تتبعاتش کمتر به مرحلۀ انتشار رسید.
اگر مسیر رسیدن به بهشت، به تعبیر مولوی و حافظ، «مرنج» و «مرنجان» و «بنوش» و «بنوشان» باشد، زندگی قریشی به گواهی کسانی که او را میشناختند، عین سلوک در این مسیر بود.
خاک بر او خوش باد که نیکنام زیست و خوشنام رفت.