این لقب به ویژه توسط مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر ایرانی، در شعر معروفش به کار رفته و از آن زمان به بعد به طور گسترده‌ای برای اشاره به محمد مصدق استفاده می‌شود. شعر معروف مهدی اخوان ثالث که به "پیر احمدآباد" یعنی دکتر محمد مصدق تقدیم شده، "تسلی و سلام" نام دارد و در دفتر شعر "ارغنون" منتشر شده است. اخوان این شعر را در سال ۱۳۳۵، زمانی که دکتر مصدق در احمدآباد در تبعید خانگی به سر می‌برد، سرود. به دلیل فضای سیاسی آن زمان، اخوان نتوانست نام مصدق را مستقیماً بیاورد و به جای آن، عنوان "برای پیر محمد احمد آبادی" را برای شعر خود انتخاب کرد.

متن این شعر، با اندکی تفاوت در نسخه‌های مختلف، به شرح زیر است:

تسلی و سلام (برای پیر محمد احمد آبادی) دیدی، دلا، که یار نیامد؟  گرد آمد و سوار نیامد! بگداخت شمع و سوخت سراپای وآن صبح زرنگار نیامد

آراستیم خانه و خوان را وآن ضیف نامدار نیامد دل را و شوق را و توان را غم خورد و غمگسار نیامد

آن کاخ‌ها ز پایه فروریخت وآن کرده‌ها به کار نیامد سوزد دلم به رنج و شکیبت ای باغبان، بهار نیامد!

بشکفت بس شکوفه و پژمرد اما، گلی، به بار نیامد خشکید چشم چشمه و دیگر آبی به جویبار نیامد

ای شیر پیر بسته به زنجیر کز بندت ایچ عار نیامد سودت حصار و پیک نجاتی سوی تو و آن حصار نیامد

زی تشنه کشتگاه نجیبت جز ابر زهره‌بار نیامد یک از آن قوافل پر بار ان گهر نثار نیامد

ای نادر نوادر ایام کت فرّ و بخت یار نیامد دیری گذشت و چون تو دلیری در صف کارزار نیامد

افسوس کان سفینۀ حری زی ساحل قرار نیامد وآن رنج بی‌حساب تو دردا چون هیچ در شمار نیامد

وز سفله‌یاوران تو در جنگ کاری به جز فرار نیامد من دانم و دلت که غمان چند آمد، ور آشکار نیامد

چندان که غم به جان تو بارید باران به کوهسار نیامد...

از منظر جامعه شناسی ادبیات، این شعر از غم و اندوه شاعر از وضعیت زمانه و نیز از حس احترام و همدردی عمیق او با مصدق سرچشمه می‌گیرد که نمادی از مبارزه و استقامت در برابر ظلم بود. اشاره به "شیر پیر بسته به زنجیر" تصویری قدرتمند از مصدق در تبعید است که با وجود محدودیت‌ها، همچنان بزرگ و باصلابت باقی مانده است.

216216"/>

مراسم رونمایی از آلبوم پیراحمدآباد، در فرهنگ سرای ارسباران

مراسم رونمایی از آلبوم پیراحمدآباد، در فرهنگ سرای ارسباران برگزار می شود.

مراسم رونمایی از آلبوم پیراحمدآباد، در فرهنگ سرای ارسباران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این مراسم جمعه ۲۳ خرداد از ساعت الی ۵ بعد از ظهر در فرهنگ سرای ارسباران برگزار می شود.  “پیر احمدآباد” لقب دکتر محمد مصدق است، نخست‌وزیر فقید ایران و رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت. این نام به این دلیل به او اطلاق می‌شود که مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به زادگاه خود، احمدآباد، تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد. بنابراین، “پیر احمدآباد” به معنای “پیرمرد احمدآباد” یا “سالخورده‌ای که در احمدآباد سکونت داشت” است و اشاره‌ای به دوران تبعید و گوشه‌نشینی او پس از سرنگونی دولتش دارد.

این لقب به ویژه توسط مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر ایرانی، در شعر معروفش به کار رفته و از آن زمان به بعد به طور گسترده‌ای برای اشاره به محمد مصدق استفاده می‌شود. شعر معروف مهدی اخوان ثالث که به “پیر احمدآباد” یعنی دکتر محمد مصدق تقدیم شده، “تسلی و سلام” نام دارد و در دفتر شعر “ارغنون” منتشر شده است. اخوان این شعر را در سال ۱۳۳۵، زمانی که دکتر مصدق در احمدآباد در تبعید خانگی به سر می‌برد، سرود. به دلیل فضای سیاسی آن زمان، اخوان نتوانست نام مصدق را مستقیماً بیاورد و به جای آن، عنوان “برای پیر محمد احمد آبادی” را برای شعر خود انتخاب کرد.

متن این شعر، با اندکی تفاوت در نسخه‌های مختلف، به شرح زیر است:

تسلی و سلام (برای پیر محمد احمد آبادی) دیدی، دلا، که یار نیامد؟  گرد آمد و سوار نیامد! بگداخت شمع و سوخت سراپای وآن صبح زرنگار نیامد

آراستیم خانه و خوان را وآن ضیف نامدار نیامد دل را و شوق را و توان را غم خورد و غمگسار نیامد

آن کاخ‌ها ز پایه فروریخت وآن کرده‌ها به کار نیامد سوزد دلم به رنج و شکیبت ای باغبان، بهار نیامد!

بشکفت بس شکوفه و پژمرد اما، گلی، به بار نیامد خشکید چشم چشمه و دیگر آبی به جویبار نیامد

ای شیر پیر بسته به زنجیر کز بندت ایچ عار نیامد سودت حصار و پیک نجاتی سوی تو و آن حصار نیامد

زی تشنه کشتگاه نجیبت جز ابر زهره‌بار نیامد یک از آن قوافل پر بار ان گهر نثار نیامد

ای نادر نوادر ایام کت فرّ و بخت یار نیامد دیری گذشت و چون تو دلیری در صف کارزار نیامد

افسوس کان سفینۀ حری زی ساحل قرار نیامد وآن رنج بی‌حساب تو دردا چون هیچ در شمار نیامد

وز سفله‌یاوران تو در جنگ کاری به جز فرار نیامد من دانم و دلت که غمان چند آمد، ور آشکار نیامد

چندان که غم به جان تو بارید باران به کوهسار نیامد…

از منظر جامعه شناسی ادبیات، این شعر از غم و اندوه شاعر از وضعیت زمانه و نیز از حس احترام و همدردی عمیق او با مصدق سرچشمه می‌گیرد که نمادی از مبارزه و استقامت در برابر ظلم بود. اشاره به “شیر پیر بسته به زنجیر” تصویری قدرتمند از مصدق در تبعید است که با وجود محدودیت‌ها، همچنان بزرگ و باصلابت باقی مانده است.

216216

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *