۱۰۰ روز از استقرار ترامپ در کاخ سفید در دور دوم ریاست جمهوری گذشت. این صد روز بسیار پرماجرا و پرسروصدا بوده است.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه اطلاعات نوشت: چرا و چگونه صد روزگی ترامپ در کاخ سفید را میتوان مورد تجزیه و تحلیل قرار دارد؟
درخصوص چرائی باید گفت که هیچ چارچوب حقوقی برای لزوم ارزیابی ۱۰۰ روزه در قوانین آمریکا وجود ندارد. ولی، علیرغم فقدان مبنای قانونی، از نظر سنت سیاسی آمریکا، ۱۰۰ روز اول ریاست جمهوری بسیار مهم است. بدین دلیل که رئیس جمهوری در سال اول، پرقدرتترین کنشگر است و در سال اول هم ۱۰۰ روز اول، تصویری از رئیس جمهوری عرضه میشود که شکل دهنده جایگاه او در شطرنج سیاسی آمریکا و جهان است.
ترامپ در ۱۰۰ روز اول دور دوم، تولید هیجان سیاسی در داخل و خارج آمریکا کرده است. در چگونگی ارزیابی این دوران باید به «روشها»، «پروندهها» و «پیآمدهای» اقدامات او توجه کرد. این ارزیابی نشان میدهد که او در یک کارنامه ترکیبی، از یک سو موفقیت شگفتانگیزی را به دست نیاورده است و از سوی دیگر زلزلهای سیاسی مخصوصاً در عرصه داخلی آمریکا ایجاد نموده که پس لرزههای آن جدی است.
روشهای اتخاذ شده توسط ترامپ در ۱۰۰ روز اول ریاست جمهوری خود، آمیزهای از «ایدئولوژی راستگرایانه»، «تخریب عامدانه بوروکراسی سنتی آمریکا» و «محوریت دادن به شخص ریاست جمهور و قوه مجریه» را به نمایش میگذارد. این ویژگیها به تولید ترس و نگرانی قابل ملاحظه و عدم اطمینان جدی منجر گردیده است. در این ۱۰۰ روز، بنیاد ایدئولوژیک اقدامات ترامپ، راستگرائی سنتی و در عین حال واکنشی میباشد.
او و همراهانش، از نظر ایدئولوژی حکمرانی، منتقد به دولت کوچک، کاهش مالیاتها و مقررات زدائی میباشند و با اراده جدی در این مسیر حرکت کردهاند. از سوی دیگر ایدئولوژی آنها، واکنشی و در ضدیت با هر آنچه که لیبرالها دنبال کردهاند ،است. مخالفت ترامپ و دولت او با سه گانه «متنوع»، «برابری» و «شمولگرائی» که پایههای نگرش لیبرالها و دمکراتها در حوزه حقوق اجتماعی میباشد، در این صد روزه، منجر به بازنگری در بسیاری از سیاستها مخصوصاً در حوزه استخدام و مدیریت منابع انسانی شده است.