به گزارش کاویان گلد، اواخر فروردین ۱۳۵۱ منیره منتخب‌صبا همسر هنرمندِ ابوالحسن موسیقی‌دان و آهنگساز برجسته (۱۴ فروردین ۱۲۸۱ ه‍.ش – ۲۹ آذر ۱۳۳۶ ه‍.ش) مجسمه‌ای به اندازه طبیعی همسرش درست کرد، لباس‌های او را بر تنش پوشاند و در اتاق خود گذاشت تا همیشه در مقابل چشمش باشد. جمشید صداقت‌نژاد خبرنگار مجله «سپید و سیاه» به همین بهانه، برای گفت‌وگو با این بانوی هنرمند روانه منزل صبا شد. آن‌چه در پی می‌خوانید حاصل همان دیدار است که به تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۱ در مجله یادشده منتشر شد:

دست‌های هنرمندش چون پرده را برداشت، استاد ابوالحسن صبا، جاودانه مرد موسیقی ایران، را دیدم با همان لبخند همیشگی‌اش، خیلی آرام در پس پرده ایستاده بود و به ما می‌نگریست. نمی‌دانم چرا می‌اندیشیدم که لابد سعدی و حافظ و خیام نیز چنین لبخندی می‌بایست داشته باشند، عارفانه لبخند می‌زد، و گویا از این‌که خلوتش را به هم زده‌ایم ناراضی نیست. مجسمه صبا

خانم منتخب‌صبا، بیوه مرحوم ابوالحسن صبا و دختر امیر منتخب اسفندیاری چون حیرت بیش از حد مرا دید گفت: «هرکدام از دوستان مرحوم صبا هم که این مجسمه مومی را دیده‌اند در نظر اول سخت یکه خورده‌اند چون تمام اندازه‌های بدن آن مطابق با اندازه‌های اصلی بدن آن مرحوم ساخته شده است.»

انگیزه اصلی شما در ساختن این مجسمه، آن هم به این صورت که در یک جعبه قابش کرده‌اید چیست؟

(لحظه‌ای به فکر فرو رفته و سپس بی‌آن‌که به من بنگرد می‌گوید) عشق."/>

اولین بار صبا در ایران ارکستر بانوان ترتیب داد/ شب تا صبح در کلانتری برای مردم ساز زد/ صبا را از پای درآوردند

اوایل سال ۱۳۱۲ صبا که در این مدت سخت شیفته من شده بود از من خواست با او ازواج کنم. پذیرفتم و به همسری صبا درآمد.

اولین بار صبا در ایران ارکستر بانوان ترتیب داد/ شب تا صبح در کلانتری برای مردم ساز زد/ صبا را از پای درآوردند

به گزارش کاویان گلد، اواخر فروردین ۱۳۵۱ منیره منتخب‌صبا همسر هنرمندِ ابوالحسن موسیقی‌دان و آهنگساز برجسته (۱۴ فروردین ۱۲۸۱ ه‍.ش – ۲۹ آذر ۱۳۳۶ ه‍.ش) مجسمه‌ای به اندازه طبیعی همسرش درست کرد، لباس‌های او را بر تنش پوشاند و در اتاق خود گذاشت تا همیشه در مقابل چشمش باشد. جمشید صداقت‌نژاد خبرنگار مجله «سپید و سیاه» به همین بهانه، برای گفت‌وگو با این بانوی هنرمند روانه منزل صبا شد. آن‌چه در پی می‌خوانید حاصل همان دیدار است که به تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۱ در مجله یادشده منتشر شد:

دست‌های هنرمندش چون پرده را برداشت، استاد ابوالحسن صبا، جاودانه مرد موسیقی ایران، را دیدم با همان لبخند همیشگی‌اش، خیلی آرام در پس پرده ایستاده بود و به ما می‌نگریست. نمی‌دانم چرا می‌اندیشیدم که لابد سعدی و حافظ و خیام نیز چنین لبخندی می‌بایست داشته باشند، عارفانه لبخند می‌زد، و گویا از این‌که خلوتش را به هم زده‌ایم ناراضی نیست.

مجسمه صبا

خانم منتخب‌صبا، بیوه مرحوم ابوالحسن صبا و دختر امیر منتخب اسفندیاری چون حیرت بیش از حد مرا دید گفت: «هرکدام از دوستان مرحوم صبا هم که این مجسمه مومی را دیده‌اند در نظر اول سخت یکه خورده‌اند چون تمام اندازه‌های بدن آن مطابق با اندازه‌های اصلی بدن آن مرحوم ساخته شده است.»

انگیزه اصلی شما در ساختن این مجسمه، آن هم به این صورت که در یک جعبه قابش کرده‌اید چیست؟

(لحظه‌ای به فکر فرو رفته و سپس بی‌آن‌که به من بنگرد می‌گوید) عشق.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *