مصدق را به پوپولیست بودن محکوم کردند، اما خودشان همهگونه استفاده ابزاری از دین کردند. ادعاها درباره تقسیم دوره تاریخی به قبل ۱۳۰۴ (تاجگذاری رضا شاه) و بعد از آن از پایه بیاساس است.
به گزارش کاویان گلد به نقل از جماران، دکتر رسول رئیسجعفری در نشست «دستکاریهای مشکوک تاریخ و فرهنگ ایرانزمین؛ نگاهی به فرایندهای قباحتزدایی از کودتاها و تحریف تاریخ ایران از سوم اسفند ۱۲۹۹ تا ملی شدن صنعت نفت» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه چند دهه بعد از کودتای ۲۸ مرداد و فوت مرحوم مصدق، همیشه با یک سری ابهامات در تفسیر تاریخ و شخصیت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد و ملی شدن صنعت نفت روبهرو بودیم و بسته به شرایط اجتماع و وضعیت دولت و حکومت هر بار تفسیری غالب و نگاهی جدیتر میشود، تصریح کرد: بعد از انقلاب که حکومت پهلوی برقرار نبود، اسناد زیادی منتشر شده که بهوضوح نشان داد فرایند ۲۸ مرداد کودتا بوده است.
کار به جایی رسیده که ملی شدن نفت به طور جدی زیر سوال رفته
وی به برخی تفسیرها که علیه مصدق بیان میشود اشاره کرد و افزود: زمانی اگر به کسی میگفتیم که در محافل علمی درباره این بحث میشود که کودتای ۲۸ مرداد کودتا نبوده، با تعجب زیاد نگاه میکرد و آن را نگاه اقلیت میدانست. اما اکنون کار به جایی رسیده که ملی شدن صنعت نفت به طور جدی زیر سوال رفته و عنوان میکنند که نفت ملی نشده و دولتی شده و خیانتی بوده است! میگویند مصدق فرصت مذاکره را از بین برد و میشد همانطور که در ۱۹۱۲ و ۱۹۳۳ رضاشاه مذاکره کرد و قرارداد دارسی را تغییر داد، این امکان فراهم بود که بتوان بهراحتی مذاکره کرد و شرایط قرارداد را تغییر داد، اما مصدق با رفتارهایش فرصت مذاکره را از ما گرفت. بدیهیاتی را تحریف میکنند که گویا هیچ شناختی از این تاریخ ندارند.
این استاد دانشگاه گفت: اکنون در آخرین شاهکارها، برخی از اساتید دانشگاه که کارهای قابل تاملی از آنها دیده شده و افراد ارزشمندی هم هستند، مانند آقای دکتر زیباکلام، در مصاحبهای گفتهاند که روح دولت انگلستان هم از کودتای ۱۲۹۹ بیاطلاع بود. واقعا تعجببرانگیز است که چگونه ممکن است چنین بدیهیاتی زیر سوال رود!
رئیسجعفری، ضمن بیان این پرسش که آیا واقعا روح بریتانیا هم از کودتای ۱۲۹۹ بیخبر بود، توضیح داد: پیشبینی میکنم به سمتی برویم که در چند سال آینده بگویند اساسا سوم اسفند کودتا نبود! کمااینکه زمزمههایی هماکنون در فضای مجازی میبینیم که کاری که رضاشاه کرد فعالیتی عادی در تاریخ سیاسی ایران بود که گروهی میآمد و حکومت را ساقط میکرد و نمیتوان اسم آن را کودتا گذاشت و اگر میخواهیم آن را کودتا بنامیم، باید گفت نادرشاه و آقامحمدخان قاجار هم کودتا کردهاند!