به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه سازندگی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی از شخصیت‌های روشنگر جهان اسلام مانند متفکران مذهبی دوره قاجار نبود. او با ظواهر مدرن غرب مخالف نبود، میانه‌ای با ارزش‌های روشنگری غرب نداشت ولی می‌گفت که برای مقابله با غرب باید علم و ابزار و ادوات نظامی و تکنولوژی آن را فراگرفت و علیه خودشان به کار بست. به دنبال خلافت و امت اسلامی بود و اساسا با اشکال مدرن حکومت که پس از انقلاب کبیر فرانسه جهانگیر شده بودند، مسئله داشت و به واسطه ارتباطاتش با اندیشمندان جهانی، شهرت زیادی در دنیا پیدا کرد. سیدجمال‌الدین اسدآبادی در نوزدهمین روز اسفند سال ۱۲۷۵ در ۵۸ سالگی به علت سرطان فک از دنیا رفت و سازندگی به همین مناسبت به بخشی از زندگی، اندیشه‌ها و تاثیرات او بر جهان اسلام پرداخته است.

«من یک افغانی از خالص‌ترین نژاد ایرانی هستم. من نماینده مردم ایران در لندن هستم و وظیفه دارم، نظر مقامات رسمی و گروه‌های بشردوستانه را نسبت به فجایع استبداد در ایران جلب کنم.» این توصیفی است که سیدجمال‌الدین اسدآبادی در گفت‌وگو با یک روزنامه‌نگار بریتانیایی از خود داشته است. به افغانی معروف بود؛ جمعی او را از اسدآباد کابل و از سادات‌ حسینی‌کندز مقیم افغانستان می‌دانند و گروهی او را از مردم اسدآباد همدان. از کودکی در علوم اسلامی، حکمت و ریاضی و نجوم و تاریخ هم اطلاعاتی به دست آورد و پس از آن راهی نجف و کربلا شد. تحصیلات چندانی نداشت چراکه معتقد بود: «از تحصیل به‌ جز تعطیل اوقات حاصل نگشت و عمر گرانمایه بیهوده و عبث درگذشت. نه از مبدأ خبری و نه از جهان معاد اثری. چون از تحصیل فایده‌ای حاصلم نشد به مدت ۵ سال در اطراف عالم سفر کرده و با طبقات مختلف مردم از هر مذهب و مملکت مجالست نمودم.»"/>

گلوله میرزا رضا به فتوای او بر قلب ناصرالدین‌شاه نشست

«من یک افغانی از خالص‌ترین نژاد ایرانی هستم. من نماینده مردم ایران در لندن هستم و وظیفه دارم، نظر مقامات رسمی و گروه‌های بشردوستانه را نسبت به فجایع استبداد در ایران جلب کنم.»

گلوله میرزا رضا به فتوای او بر قلب ناصرالدین‌شاه نشست

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه سازندگی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی از شخصیت‌های روشنگر جهان اسلام مانند متفکران مذهبی دوره قاجار نبود. او با ظواهر مدرن غرب مخالف نبود، میانه‌ای با ارزش‌های روشنگری غرب نداشت ولی می‌گفت که برای مقابله با غرب باید علم و ابزار و ادوات نظامی و تکنولوژی آن را فراگرفت و علیه خودشان به کار بست. به دنبال خلافت و امت اسلامی بود و اساسا با اشکال مدرن حکومت که پس از انقلاب کبیر فرانسه جهانگیر شده بودند، مسئله داشت و به واسطه ارتباطاتش با اندیشمندان جهانی، شهرت زیادی در دنیا پیدا کرد. سیدجمال‌الدین اسدآبادی در نوزدهمین روز اسفند سال ۱۲۷۵ در ۵۸ سالگی به علت سرطان فک از دنیا رفت و سازندگی به همین مناسبت به بخشی از زندگی، اندیشه‌ها و تاثیرات او بر جهان اسلام پرداخته است.

«من یک افغانی از خالص‌ترین نژاد ایرانی هستم. من نماینده مردم ایران در لندن هستم و وظیفه دارم، نظر مقامات رسمی و گروه‌های بشردوستانه را نسبت به فجایع استبداد در ایران جلب کنم.» این توصیفی است که سیدجمال‌الدین اسدآبادی در گفت‌وگو با یک روزنامه‌نگار بریتانیایی از خود داشته است. به افغانی معروف بود؛ جمعی او را از اسدآباد کابل و از سادات‌ حسینی‌کندز مقیم افغانستان می‌دانند و گروهی او را از مردم اسدآباد همدان. از کودکی در علوم اسلامی، حکمت و ریاضی و نجوم و تاریخ هم اطلاعاتی به دست آورد و پس از آن راهی نجف و کربلا شد. تحصیلات چندانی نداشت چراکه معتقد بود: «از تحصیل به‌ جز تعطیل اوقات حاصل نگشت و عمر گرانمایه بیهوده و عبث درگذشت. نه از مبدأ خبری و نه از جهان معاد اثری. چون از تحصیل فایده‌ای حاصلم نشد به مدت ۵ سال در اطراف عالم سفر کرده و با طبقات مختلف مردم از هر مذهب و مملکت مجالست نمودم.»

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *