اسفند ۶۷ آقای خاتمی برای افتتاح انجمن خوشنویسان به اصفهان آمد و ما آقای کسایی را دعوت کردیم. این هم از طنزهای روزگار اســت که «نی» آقای کسایی در عصایش بود، برای اینکه بتواند نی را جابهجا کند.
به گزارش کاویان گلد، فرانک آرتا در روزنامه شرق گفتوگویی با مرتضی کاظمی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره اصلاحات انجام داده است که نکات خواندنی درباره این دوره مطرح کرده است. بخشهایی از گفتههای کاظمی را از این گفتوگو برگزیدهایم که در پی میخوانید:
… دیدم رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت قبول شدهام… از اول هم علم و صنعت بود که از طرف آلمانیها تأســیس شــد. اول ســطحش هنرســرا بود، بعد دانشکده و بعد هم دانشگاه شد. زمانی که من قبول شدم، دانشگاه شده بود و من اصلا نمیدانستم دانشگاه علم و صنعت و رشته مکانیک چیست…
زمانی که انقلاب پیروز شــد، انجمن اسلامی دانشجویان تشکیل شد و نشریهای را درمیآوردیم به نام «طارق». در دانشگاه علم و صنعت بعدهــا یک طیف تندرو نشــریه «جیغ و داد» درآوردند که خیلی هــم بد بود که مربوط به انجمن اسلامی اول نبود و بعدها مرتبط شد. نشریه «طارق» اما خیلی فاخر بود که بخش شعر آن برعهده من بود.
آن زمان با آقای بهشــتی آشــنا نبودم. البته نام ایشان را وقتی شنیدم که در تابستان ۵۷ نهضتی را تشــکیل دادند به نام «کانون نهضت فرهنگی اسلام» یا «جهان اسلام» که ۱۰-۱۱ نفر بودند و یکی از آنها آقای ســید محمد بهشتی بود. ابوذر ورداسبی، علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، مرحوم باهنر و رهبری هم بودند که این کانون را تأسیس کردند و ازجمله در حسینیه ارشاد نمایشگاهی برپا کردند. فعالترین عضو هم به نظرم خانم طاهره صفارزاده بود، بقیه گرفتاریهای سیاسی دیگری داشتند. من با آن نهضت آشنا بودم و از آن طریق نام آقای بهشتی در ذهنم بود ولی خودش را ندیده بودم.