سینه که فراخ شد باور کرد آنچه بر قلم قاضی جاری شده، حکم تقدیر بوده تا با تمام وجود سطر به سطر ترانه اش را زیر ضربه های تازیانه زندگی کند.پس با اولین ضربه، زیر لب زمزمه کرد: بر تن شاهدان ،تازیانه میزنند به جای او به قلب من بزن.
آوازه خوان به عدلیه شد تا شانههای مردانهاش را با شراره های تازیانه نوازش کنند ، حاکم به چند ده ضربه حکم کرده و میرغضب تازیانه به دست آمادهی اجرای حکم.
دست ها ستون کرده بر دیوار با سینه ای فراخ آنچنان که خوانده بود :فراخ سینه اش چو جان پناه و مامن است
سینه که فراخ شد باور کرد آنچه بر قلم قاضی جاری شده ، حکم تقدیر بوده تا با تمام وجود سطر به سطر ترانه اش را زیر ضربه های تازیانه زندگی کند
پس با اولین ضربه ،زیر لب زمزمه کرد :
بر تن شاهدان ،تازیانه میزنند به جای او به قلب من بزن
ضربهی دوم که فرود آمد گفت : برادرم سنگر من است ،چو سایه سارِ روشن است.
ضربهی سوم که بر تنش نشست سر به آسمان کرد و درد تازیانه را با این کلام فریاد کرد که :
خود تو خورشیدی غیر ممکنه غروب شه
کلامش به پایان نرسیده بود که ابری سیاه رخ از روی خورشید گرفت تا آوازه خوان بخواند:
آسمون که ابریه دلش گرفته رو به روی تو
تازیانه ها طوری یک به یک از پی هم بر پوست و جان آوازه خوان فرود میآمد که به وضوح میشد درد را در جزء به جزء صورتش دید ،انگار برای چنین لحظهای سروده بود که:
خیس میشه صورتم، میرسم به آرزوی تو
و اینگونه ، جهان شاهد همنوایی آوازهخوان با سمفونی تازیانه شد.
و اینگونه پایه های تئوریها و نظریات جرمشناسان در فلسفهی کیفر و اعمال مجازات ها به لرزه در آمد با هر ضربهای از تازیانه بر تن محکومی که به اتهام خواندن محاکمه شده بود.
فارغ از این امر که محتویات پرونده و مستندات ابرازی چطور علیه مهدی یراحی اقامه شده که وی را مستحق تازیانه دانستند ، آنچه در برخورد با چنین موضوعاتی بیش از پیش خودنمایی کرده و قابل تامل است بی توجهی به آموزه های جرم شناسی و کیفرشناسی است که همواره بر این امر تاکید دارند که در جریان دادرسی کیفری توجه به شخصیت متهم و لحاظ قراردادن حقوق شهروندی و کرامت انسانی از مقدمات اعمال مجازات است .
طی سال های گذشته تغییراتی در سیاست تقنینی -جنایی شاهد بوده ایم که یکی از اهداف تعریف شده برای چنین تحولاتی توجه بیشتر به شخصیت متهم و تکریم حقوق شهروندی و کرامت انسانی بوده است .انشاء مقرره ی کاهش مجازات ها ، منشور حقوق شهروندی و یا سند امنیت قضایی در راستای توجه به حق های انسانی شهروندان و ضرورت اعمال آموزه های جرم شناسی و کیفر شناسی و سایر علوم وابسته به دانش حقوق کیفری با هدف تحقق اهداف تبیین شده برای این دانش است.
با این وصف این پرسش مطرح است ؛ در اعمال کیفر شلاق علیه مهدی یراحی به دنبال تحقق کدامیک از اهداف مجازات ها بوده اید و آیا یکی از این چند هدف تامین شد ؟مگر نه اینکه مجازات ،یک واکنش حاکمیتی – اجتماعی دانسته می شود با پذیرش این فرض بدیهی ، به بازخورد اجتماعی اعمال کیفر علیه مهدی یراحی توجه شده است ؟ بدون شک پاسخ منفی است ، چراکه اگر ذره ای به این مقوله ها توجه می شد و بر فرض که بر محکوم کردن مهدی یراحی اصرار داشتید به عوض اعمال چنین کیفری به سراغ مجازات های جایگزین می رفتید تا لااقل وجدان بخش از جامعه قانع می شد که دستگاه قضا با رعایت تمامی ضوابط دادرسی ، به اتهام چنین شخصی رسیدگی کرده و در اعمال مجازات نیز به بایسته هایی مانند توجه به شخصیت متهم و..توجه کرده است.
وکیل دادگستری-شیراز