یک اسیر جنگی در خاطرات خود از ماه رمضان در اردوگاههای عراقی می گوید: روز عید فطر، نماز عید را به جماعت خواندیم و برخلاف تصور، هیچ مشکلی پیش نیامد. یکی از اسرا، یک جلد مفاتیح همراه خود داشت که کمک بزرگی برای دعاها و مناجاتها بود. دعاها را از روی آن مینوشتیم و میان بچهها دستبهدست میچرخاندیم.
به گزارش کاویان گلد، علی علیدوست، از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس درباره یکی روزهای تلخ اسارت روایت می کند: اولین رمضان اسارت، سال ۱۳۶۰ بود. سالی که هم برای ملت ایران و هم برای ما اسیران، دشواریهای زیادی داشت. در همان روزهایی که خود را برای روزهداری آماده میکردیم، خبر تلخ فاجعه هفتم تیر به ما رسید. داغ یاران امام، اندوهی بر اندوههای ما افزود.
بنابر روایت ایسنا، چند روز قبل از آغاز ماه مبارک، عراقیها اعلام کردند که کسانی که قصد روزه گرفتن دارند، باید ثبتنام کنند. بین بچهها دو دیدگاه متفاوت وجود داشت؛ عدهای میگفتند که شاید این یک نقشه باشد تا ما را از اردوگاه ببرند، اما گروهی دیگر بر این باور بودند که باید به تکلیف خود عمل کنیم، هرچه پیش آید مهم نیست. در نهایت، بسیاری از اسرا نام خود را نوشتند.