تحولاتِ فناوری، بهویژه پیشرفتهای شگرف در حوزهی هوشمصنوعی و گسترش فضای مجازی، ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی جوامع را دگرگون کردهاند. کودکان بهعنوان یکی از اصلیترین کاربران این فناوریها، در مرکز این دگرگونی قرار دارند و تجربهای بیسابقه از کودکی را پشت سر میگذارند.
این مسئله در ایران نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که تحولات فرهنگی و اجتماعی این کشور همواره بهشدت تحتتأثیر تغییرات جهانی قرار گرفتهاند. پرسش بنیادین این است که آیا این تحولات نویدبخش آیندهای روشن برای کودکان ایرانی خواهد بود، یا آنکه باید شاهد زوال هویتِ فرهنگی و افولِ ارزشهای اجتماعی باشیم؟
کودکانِ ایرانی در تلاقی با تحولات دیجیتال؛
۱- فرهنگِ دیجیتال و هویت کودکان ایرانی؛ فرهنگ، شبکهای از ارزشها، باورها و رفتارها است که از طریق تعاملات انسانی انتقال مییابد. با ظهور فناوریهای هوشمند، این شبکه به شدت تحتتأثیر قرار گرفته و کودکان، بهعنوان “بومیان دیجیتال”، در معرض بازتعریف هویت فرهنگی خود هستند. در ایران، این تغییرات با چالشهای مضاعفی همراه است؛ چراکه هویت ملی و فرهنگی کشور در برابر گسترش فرهنگ جهانی، بهویژه فرهنگ مصرفگرایانه دیجیتال، آسیبپذیر است.
۲- هوشِ اجتماعی در تقابل با تعاملات مجازی؛ هوش اجتماعی، که شامل توانایی درک، مدیریت روابط انسانی و همدلی با دیگران است، به تعاملات واقعی وابسته است. اما کودکان ایرانی، بهواسطه حضور گسترده در فضای مجازی، از این تعاملات چهرهبهچهره محروم میشوند. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که وابستگی به فناوری موجب کاهش تواناییهای همدلی، افزایش رفتارهای انزواطلبانه و افت مهارتهای ارتباطی در کودکان شده است. این موضوع در ایران با توجه به ساختار اجتماعی مبتنی بر ارتباطات خانوادگی و محلی، چالشی دوچندان است.
۳- بازیهای آنلاین و ترویجِ مصرفگرایی؛ بازیهای آنلاین و اپلیکیشنهای هوشمند بهگونهای طراحی شدهاند که وابستگی کودکان به آنها افزایش یابد. در ایران، افزایش نفوذ این بازیها باعث تغییر در الگوهای مصرف و کاهش زمان اختصاص دادهشده به یادگیری مهارتهای اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی شده است. این وابستگی در نهایت نهتنها بر رشد عاطفی و اجتماعی کودکان تأثیر میگذارد، بلکه هویت فرهنگی آنها را نیز تهدید میکند.
خطراتِ «آخرالزمانِ فرهنگی» در ایران
۱- تضعیف هویت فرهنگی؛ کودکان ایرانی در مواجهه با محتوای دیجیتالی که اغلب تولیدات خارجی هستند، در معرضِ ارزشهایی قرار میگیرند که ممکن است با فرهنگ بومی سازگار نباشد. در نتیجه، خطر از دست رفتن پیوندهای هویتی و فرهنگی وجود دارد.
۲- افولِ اخلاق اجتماعی؛ الگوریتمهای هوشمصنوعی با جایگزینی ارزشهای انسانی با معیارهای ماشینی، تعاملاتِ اجتماعی را به تعاملات مجازی تقلیل دادهاند. در ایران، که ارزشهای اخلاقی و اجتماعی از جایگاه بالایی برخوردارند، این تغییرات میتواند به کاهش اخلاق جمعی منجر گردد.
راهکارهای پیشنهادی برای حفظ کودکی در عصر دیجیتال؛ برای پیشگیری از وقوعِ یک «آخرالزمان فرهنگی» در ایران، ضروری است که سیاستگذاران، والدین و نهادهای آموزشی اقدامات مؤثری را در دستور کار قرار دهند:
۱- ترویج تعاملات واقعی؛ نهاد خانواده و مدارس باید فرصتهایی برای تعاملات چهرهبهچهره و فعالیتهای گروهی ایجاد کنند تا کودکان بتوانند مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند.
۲- مدیریتِ مصرف فناوری؛ والدین و مربیان باید زمان استفاده از فناوری توسط کودکان را محدود کرده و بر انتخاب محتوای مناسب نظارت داشته باشند.
۳- آموزشِ سواد دیجیتال؛ سواد دیجیتال، بهویژه در ایران، باید بهعنوان یک اولویت در نظام آموزشی تعریف شود. کودکان و والدین باید بیاموزند چگونه بهصورت بهینه و ایمن از فناوری استفاده کنند.
۴- ایجاد محتوای بومی دیجیتال؛ تولید محتوای بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی میتواند نقش مهمی در کاهش تأثیرات منفی فرهنگهای وارداتی ایفا کند.
هوشمصنوعی و فضای مجازی، اگرچه فرصتهای بینظیری را برای یادگیری و رشد فراهم کردهاند، اما بدونِ مدیریت صحیح میتوانند هویت فرهنگی و اجتماعی کودکان ایرانی را در معرض خطر قرار دهند. آیندهای پایدار و پویا تنها از طریق بازآفرینی فرهنگ دیجیتال و تقویت پیوندهای انسانی ممکن خواهد بود.
* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان