پیک بار ایران و روسیه در 2 فصل مختلف تابستان و زمستان رخ می دهد و روسیه در 10سال اخیر 1%رشد تولید(روسیه 1200Twhو ایران389TWh) داشته است. پروژه های انتقال برق روسیه به ایران از 2 کریدور《AGIR》و《AIR》از مسیرهای گرجستان-ارمنستان و آذربایجان، گام مهم توسعه دیپلماسی اقتصادی است!
طول شبکه و ظرفیت توان انتقال در این 2 کریدور انرژی در شمال کشور باید با سطح ولتاژ 765kV اجرا شود! البته فرصت صادرات از طریق کریدور انرژی شمال کشور تنها درصورت دریافت روزانه حداقل ۱۰۰ میلیون مترمکعب حاصل خواهد شد و طی سالیان قبل این فرصت طلایی سوخته است! پس از جنگ اوکراین گاز مازاد سالانه روسیه 100bcmرسید وانتفاع ایران صفر بوده است. بنابراین کریدور برق و گاز در شمال کشور توامان معنا پیدا می کند و در چنین شرایطی می توان ازطریقAIR-765kV بیش از 20,000MW تبادل داشت و تنها در نیمه دوم سال، حدود 10میلیارددلار صادرات برق داشته باشیم! البته نباید از عدموجود اعتماد استراتژیک در تعامل با روسیه غافل باشیم و این منافع متقابل بلند مدت است که تضمین تعامل خواهد بود، بنابراین کریدور برق تضمینی برای کریدور گاز با روسیه خواهد بود که صادرات برق، پایداری شبکه 2 کشور وتنظیم پیک شب و توازن تولید ومصرف رقم خواهد خورد! سیستم برق یکپارچه ایران، قفقاز و روسیه و سپس اتصال به افغانستان وپاکستان و همچنین توسعه اینکریدور در مرزهای غربی، تضمین کننده تعاملات اقتصادی در سامانه پیچیده و چند جانبه اوراسیاست! امتداد این کریدور برق ازطریق شبکه تبادلی جنوب به شمال ایران، قابلیت اتصال به قطر را نیز دارد. در سالهای اخیر تهدید بستن #تنگه_هرمز، اهمیت استراتژیک این شاهراه آبی مهم را کاسته است چرا که ذینفعان را به فکر توسعه آلترناتیو جایگزین واداشته است! اکنون وقت آن است که باتوسعه یکپارچه دیپلماسی انرژی، الگوی اروپا درخاورمیانه پیاده سازی شود تاامنیت و پایداری انرژی تضمین شود. 1441کیلومتر ساحل آبی کشور است که زمینه ساز توسعه دریامحور و ثبات انرژی است! کارکرد مهم این سواحل در جنوب کشور برای استقرار صنایع پرمصرف آبی مثل فولاد و همچنین نیروگاه های حرارتی و حتی تلمبه ذخیره ای است که می توان در کنار توسعه نیروگاه اتمی بوشهر تولید را در جنوب تمرکز داد! از طریق اتصال کابل دریایی به قطر ضمن وارادت گاز و سپس صادرات برق به این کشور رینگ حیاتی انرژی در خاورمیانه شکل خواهد گرفت! اتفاقا ایران نقطه تلاقی شمال جنوب و شرق و غرب خواهد بود و می تواند با دیپلماسی هوشمندانه به رویای بعید هاب انرژی در منطقه دست یابد! در سواحل جنوب شرقی ایران، بندر چابهار موقعیت ژئوپولیتیک گرانبهایی دارد که تا کنون قدر دانسته نشده است! پیش از ابتکار BRI چینی، کریدور شمال-جنوب، حلقه اصلی اتصال هند به اروپا بوده است و با این ایده INSTC بین دو نقطه شروع و پایان هند و روسیه اهمیت زیادی دارد! کریدور ریلی INSTC ، اتصال هند به اروپا را نسبت به کانال سوئز 7200km (60%) کوتاهتر مینماید! و ارتباط هند با اروپا را از 40 روز به 20 روز کاهش میدهد! پس از کار تنشهای بین المللی با آذربایجان، مسیر جایگزین ارمنستان- گرجستان و همچنین توسعه دریا محور کریدور اهمیت یافته است! مسیر جایگزین اول پس از عبور از خشکی ایران و از طریق 6خط مستقیم بنادر ایران به بنادر روسیه و قزاقستان مطرح شده است! اما آلترناتیو طلایی بندرچابهار بعنوان تنها بندر ایرانی در ارتباط مستقیم با اقیانوس هند است! چابهار کمتر از300km با گوادر پاکستان که بخشی ازCPEC چین فاصله دارد! لذا تا کنون با محوریت چابهار، هند در INSTC با CPEC چینی رقابت شکست خورده ای داشته است و محاسبات ایران روی سرمایه گذاری هند در چابهار همچون رقیب چینی غلط از کار در آمده است! البته هند دلیل بدعهدی خود را تحریم می داند! البته محاسبات ایران برای جایگزینی با ازبکستان هم غلط است! بازی غلط بازیگردانان این کریدور موقعیت استراتژیک چابهار را از ما سلب نموده است! باید در کشور بندر چابهار و تنها بندر اقیانوسی ایران به یکی از 10MegaPort های دنیا تبدیل شود! در توسعه سواحل مکران، چابهار باید به ظرفیت های کامل دستیابی قطب پتروشیمی و هاب صادرات محور کشور برسد! در سالهای اخیر تمرکز جدی بر حذف ایران از کریدورهای بین المللی مطرح شده است! در حالی که چین قصد دارد بلوک اقتصادی عظیم 7 تریلیون دلاری خود را با اتصال به 150 کشور دنیا شکل دهد و در BRI به ایران نگاهی یکجانبه گرایانه داشته است و ما منفعل بوده ایم!
ایران بر سر راه شرق و غرب قرار گرفته است و رابط طبیعی بین آسیای میانه، شبه قاره هند و خاورمیانه است! رابرت کاپلان در کتاب the revenge of geography می نویسد: 《امتیاز موقعیت مکانی ایران، در جنوب هارتلند مکیندر و داخل ریملند سپایکمن مهتر از هر عامل دیگری است》. مهم است که رابرت کاپلان در ادامه می نویسد: 《اما مزیتهای ژئوپولیتیک پایدار و همیشگی نیستند و به عملکرد جوامع انسانی و سیاسی بستگی دارد》 او می گوید: 《مزیتهای ژئوپولیتیک ایران به2 دلیل با تهدیدات جدی مواجه است: 1. بی توجهی به تحولات اثرگذار برنظم ژئوپولیتیک درمنطقه وجهان 2. بی توجهی به کاهش مستمر ژئوپولیتیک و ایدئولوژی و اهمیت یافتن فزآینده ژئواکونومیک!》 با توجه به آنچه گفته شد؛ امروز باید کریدورهای انرژی را تقویت کرد و راهی جز اتصال کریدور جنوب به شمال برای برق و گاز وجود ندارد! این کریدورها باید به AIR و AGIR متصل شوند! از جنوب باید اتصال ازطریق کابل دریایی به قطر توسعه یابد! اما رویکرد ارکان دولتها در کشور جزیره ای بوده است و همه این طرحها در حد رویا باقی مانده و با ادامه این رویکرد، به همین وضعیت خواهد ماند! امروز دوباره وزارت نیرو اهم منابع خود و توسعه ملی را در توسعه تجدیدپذیر آورده است! دولت راهی جز بکارگیری سرمایه بخش خصوصی و عبور از تصدی گری ندارد! باید کریدورهای تبادلی و برون مرزی را به بخش خصوص بصورت BOسپرد و مزایای ترانزیتی را تا مدتی به سرمایه گذار واگذار کند! چرا که سرمایه گذاری در اجرای کریدورهای انرژی مورد نیاز کشور بیش از 1500همت اعتبار می طلبد! اگر سالانه فقط 50% واردات گاز از 100bcm مازاد روسیه داشته باشیم! سالانه می توانیم بیش از 175Twh برق به ارزش حداقل 17میلیارد دلار صادر کنیم و در ازای فروش نفت در ازای گاز وارداتی (به ارزش 10میلیارد دلار) ، ناترازی گاز را رفع کنیم و هم ناترازی برق را! کاش مسئولین کمی توجه کنند!
* کارشناس ارشد دیپلماسی انرژی