سید وقتی برای خرید کتاب خطّی، رنج سفر را از تهران به اصفهان به جان خرید و شب را پشت در خانه دارنده آن بیتوته کرد مبادا فرصت از کف او بیرون برود و دیگری زودتر از او آن کتاب را بیابد و بخرد.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، «من پسرم را هم مثل خودم سیّد محمّد مشکوة (مشکات) نامیدم، چون در ولایت ما از قدیم رسم بود که اگر بچه ای که نطفهاش بسته شده بود، قبل از اینکه متولد شود، پدرش میمُرد، آن بچه را اگر پسر بود، به نام پدرش مینامیدند. من پسرم را به نام خودم نامیدم که مرا مُرده فرض کند و روی پای خودش بایستد.
بنابر روایت مهر، مقام علمی محمد مشکوه، باعث نشد شانی بالاتر از دیگران برای خود قائل شود و او را به عالمی متواضع و سخت کوش تبدیل کرده بود.