شاه به آمریکاییها گفت برای بقا چارهای جز تکیه به ارتشی بزرگتر و مجهزتر – بسیار بزرگتر و مجهزتر از ارتش آن روز ایران – ندارد و به طرحی برای افزایش تانکها و نفربرها و تسلیحات پیشرفته و آموزش حداقل چند ده هزار سرباز جدید فکر میکند.
به گزارش خبرآنلاین، مرتضی میرحسینی در اعتماد نوشت: آن سفر پاییزی چند هفته طول کشید. امید داشت که آمریکاییها را به کمک برای بازسازی و تقویت ارتش متقاعد کند و اهمیت آنچه برای خودش مهم بود به آنان نشان دهد. اما آمریکاییها – یا حداقل دارودسته هری ترومن که آن زمان بر کاخ سفید مسلط بودند – مثل او فکر نمیکردند. به نظرشان مسئله اصلی ایران نه افزایش قدرت نظامی و تجهیز بیشتر ارتش که تدبیر بحران اقتصادی بود.
به قول استیون کینزر «ترومن، رئیسجمهور امریکا، امیدوار بود که از این سفر که چند هفته از ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۴۹ (پاییز ۱۳۲۸) به طول انجامید، بهره گیرد و پادشاه جوان را متقاعد کند حداکثر کوشش خود را مصروف بهبود شرایط زندگی روزمره مردم خود کند. او خود به این نتیجه رسیده بود که فقط اصلاحات اجتماعی و نه قدرت نظامی است که میتواند ایران را از کمند کمونیسم دور نگهدارد.»