.» وی افزود: «از نظر من دولت آقای پزشکیان پاسخ مستقیم به بحران‌هایی است که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ و به طور مشخص در سال ۱۴۰۱ در کشور ما رخ داده و جامعه ما اعتراض خودش را رسانده است. آقای پزشکیان اگر بداند که پژواک آن کلام، دولت ایشان است، حتما به علوم اجتماعی و مفاهیم وفاق ملی اهمیت بیشتری خواهد داد. اینکه پرچم ایران را یک آذربایجانی بلند کند، خیلی فرصت طلایی برای کشور ما است که مفهوم وفاق ملی حول موضوع ایران شکل بگیرد.» رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی تأکید کرد: «من واقعا نگران ایران هستم و احساس می‌کنم که بیش از هر زمانی تجزیه‌طلبی، جهان‌وطنی، جنگ افروزی و توسعه ستیزی در کمین ایران است. یعنی اگر آقای پزشکیان بتواند یک دولت ملی به معنای واقعی درست کند، یک فرصت تاریخی برای ایران است. دولت ملی به معنای ملت شدن تک تک شهروندان ایرانی است که از موضع شهروندی بتوانند حقوق خودشان را از نهاد دولت بگیرند.» مجاهدی:وفاق یعنی هم مساله بودن مجموعه اقلیت ها در ایران محمدمهدی مجاهدی نیز طی سخنانی در این نشست گفت: «وفاق به معنای هم‌مسأله بودن مجموعه اقلیت‌هایی است که در جامعه سیاسی ایران وجود دارد. خوشبختانه حکمرانی به این نتیجه رسیده که تداوم یکدست‌سازی کشور را به تدریج حکمرانی‌ناپذیرتر از آنچه هست، خواهد کرد. بخشی از جامعه و سلسله مراتب قدرت و شاید عالی‌ترین رتبه‌های تصمیم‌گیری سیاسی به یک وفاق مقدماتی ولی نانوشته رسیده‌اند که با یکدست‌سازی نمی‌شود روند و روال حکمرانی در ایران را ادامه داد.» دکتر محمد مهدی مجاهدی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «این توافق و ادراک نانوشته زمینه‌ای شده برای گشایش‌هایی که نتایج آن را داریم می‌بینیم؛ از جمله این دوره از ریاست جمهوری و چینش هیأت دولت و همکاران رئیس جمهور. ما علائمی از یک نوع چرخش به سوی تخصص‌گرایی و سپردن امور به دست کاردانان و گوش سپردن به تقاضاها و مطالبات جامعه و به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، نه تنها در شیوه‌های زیست بلکه در مبانی ارزشی و معرفتی و در مورد اشکال حکمرانی و همچنین در مورد نظام‌های اخلاقی و حقوقی می‌بینیم.» وی اظهار داشت: «ادراک تکثرها اکنون به نوعی پذیرش رسیده و حتی فراتر از این به مرور دارد به رسمیت شناخته می‌شود. این سرآغاز شکل‌گیری تراز یا مرحله نوینی در سیر تاریخی حکمرانی در ایران است. تا به حال در هر دوره سیاسی یک حکومت به قدر حسن و در قلمرو توانش سعی می‌کرد یک مجموعه واحد از ارزش‌ها را به رسمیت بشناسد و دیگر سلسله مراتب ارزشی را به حاشیه براند. در واقع سیاست دوران مدرن در ایران همواره به شدت تک پایه بوده است و هیچ گشایش و پذیرشی به سوی تکثرات ارزشی نشان نمی‌داد و حالا اضطرارهایی پیش آمده است.» مجاهدی تصریح کرد: «انواع ناترازی‌ها به علاوه تهدیدات بیرونی و درونی، حکمران را به سوی به جا آوردن و رسمیت شناختن تکثرات رانده است. این چرخش را نه تنها باید به فال نیک گرفت، بلکه باید کوشید آن را از حالت استثناء به وضعیت قاعده در آورد. یعنی باید سعی کنیم در این دوره از حکمرانی، این تکثرپذیری به مرور نهادینه شود و عناصر ضد تکثرگرایی حذف شوند و انحصار و طرد به مرور کمرنگ و کم‌اثر شود.» وی با اشاره به اینکه در مسیر وفاق می‌توانیم دچار کج‌فهمی‌هایی شویم، گفت: «اگر وفاق را به معنی تشکیل شرکت سهامی از منافع متعارض و متضاد و توزیع کردن مناصب میان حاملان ارزش‌های متضاد و برنامه‌های سیاسی و اجتماعی ناهمخوان بفهمیم، که ساده‌ترین و اولین معنایی است که از وفاق به نظر می‌رسد، و ظاهرا چیزی شبیه دولت ائتلافی تشکیل بدهیم، در واقع همان جایی است که وفاق به ضد خودش تبدیل می‌شود و ضمنا معنای عمیق‌تری از وفاق که می‌توانست تحقق پیدا کند، ظاهرا از دستور کار خارج می‌شود.» عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی افزود:«در مرحله تعیین دستورالعمل برای این دوره از حکمرانی است که باید بتوانید بر روی سیاست‌هایی به وفاق برسید که حکمرانی را از بن‌بست‌ها یا شکاف‌ها خارج کند؛ با نیروهای ذی‌نفع و نیروهایی که می‌توانند خودشان بخشی از مسأله باشند، ولی باید در بازی وفاق آنها را در موضعی نشاند که بخشی از راه حل باشند. اگر شما بخشی از قدرت را به کسانی بدهید که دیگران را به چشم مزاحم امنیت می‌بینند، چیزی غیر از تعارض دائمی از آب در نمی‌آید.» وی یادآور شد: «عموم مردم کشور ما از این وضع اینترنت در ایران و دسترسی به اطلاعات ناراضی هستند و این به شدت باعث آسیب روانی بسیار تلخی در بخش بزرگی از جامعه ما شده است. واقعیت این است که حل این مسأله هزینه چندانی نمی‌برد و بلکه هزینه‌های بسیاری را صرفه‌جویی می‌کند؛ ولی اثر بسیار بزرگی دارد. البته می‌دانیم که امروز فیلترینگ بی‌اثر است. یعنی فقط هزینه ایجاد می‌کند؛ نه فقط هزینه مالی بلکه هزینه‌های امنیتی برای کشور. لذا این یک اقدامی است که می‌شود پیش برد.»  مجاهدی افزود: «این وضع صدا و سیما که یک سازمان ملی و بخش عمده بودجه آن از مالیاتی است که مردم می‌پردازند و قاعدتا باید صدای مردم و صدای تحولات باشد، به شدت آزاردهنده است. اصلاح آن کار دشواری نیست، ولی بسیار پر اثر است. اینها کلان مسأله نیست چون حل اینها با یک تصمیم مدیریتی انجام شدنی است و نیاز به یک شبکه‌ای برای حل شدن ندارد و مقدمات پیچیده و وسیع نمی‌خواهد. کافی است که شما اراده کنید و فیلترینگ را بردارید و یا کافی است از صدا و سیما بخواهید دست از این وضع آزاردهنده بردارد.» ۲۱۶۲۱۶"/>

نارضایتی مردم از اینترنت و صدا وسیما / خالص سازی شکست خورد/ نگرانی های خانیکی، دلاوری، قوچانی و مجاهدی در باره وفاق ملی

در شرایط امروز وفاق یک انتخاب نیست و اجبار است،…ما همچنان شاهد این هستیم که بعضی‌ها دارند همان الگوهای تجربه شده را مجددا خیال می‌پردازند. اما یواش یواش جامعه متوجه شده که با الگوهای انقلابی مشکلش حل نمی‌شود و باید سنگی بر سنگی نهاد و تجربه‌ای بر تجربه‌ای، تا بلکه این مسائل حل شود. خوشبختانه بخش بزرگی از جامعه ما دارند به این بازاندیشی، ذهنیت و برداشت می‌رسند

نارضایتی مردم از اینترنت و صدا وسیما / خالص سازی شکست خورد/ نگرانی های خانیکی، دلاوری، قوچانی و مجاهدی در باره وفاق ملی

 گروه اندیشه: نشست «چیستی، چرایی و چگونگی وفاق ملی» با سخنرانی هادی خانیکی، ابوالفضل دلاوری، محمد قوچانی و محمد مهدی مجاهدی در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از جماران، نشست «چیستی، چرایی و چگونگی وفاق ملی» روز چهارم مهر ماه با حضور جمعی از استادان دانشگاه‌ها و عموم مردم، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
خانیکی:وفاق یک انتخاب نیست، اجبار است  هادی خانیکی طی سخنانی در این نشست با تأکید بر اینکه «در شرایط امروز وفاق یک انتخاب نیست و اجبار است»، گفت: «به نظر من روی آوردن به وفاق نتیجه سه مؤلفه اجتماعی است که در جامعه ما قابل مشاهده بود. ابتدا یکی از آنها احساس بی‌عدالتی در کف جامعه است؛ که تقریبا همه پیمایش‌های ۲۰ سال گذشته در ایران نشان می‌دهد که یک روند فزاینده دارد. موج چهارم ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان می‌گوید در هیچ زمینه‌ای از زمینه‌های عدالت، کمتر از ۵۱ درصد احساس بی‌عدالتی در جامعه ما وجود ندارد.»

دکتر هادی خانیکی

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «دومین مسأله‌ای که خیلی ملموس و قابل مشاهده بود، مسأله «فرسایش سرمایه اجتماعی و بالا رفتن احساس بی اعتمادی در جامعه» و سومی که بیشتر در عرصه سیاست بود و منجر به انتخابات اخیر در ۱۴۰۳ شد، «بالا رفتن سطح نارضایتی» است که نوع مشارکت را در انتخابات قبل خودش و انتخابات مجلس هم نشان داده بود. به نظر من این سه موضوع قابل مطالعه است.»
وی تأکید کرد: «یک ناهم‌ترازی بین تحولات اجتماعی و نهادهای سیاسی در ایران شکل گرفته است. بخشی از این نهادهای سیاسی که می‌گویم، نهادهای حاکمیتی و بخشی هم جریان‌های سیاسی در جامعه اعم از اصلاح‌طلب، اصولگرا و نیروهای دیگر، به هر حال کاملا این مسأله قابل توجه است که یک عقب‌ماندگی حوزه سیاست از تحولات جامعه را می‌بینیم. به نظر می‌آید جامعه خیلی بزرگ شده و کفش حکمرانی برایش کوچک است و امیدواریم وفاق یکی از قالب‌هایی باشد که برای متناسب کردن ابن کفش است.»
خانیکی افزود: «یک مسأله‌ای از حوزه سیاست شروع شد و طبیعتا به این معنا نیست که باید در حوزه سیاست باقی بماند. اگر باید به وفاق استراتژیک و راهبردی نگاه کنیم و دامنه آن را بزرگتر کنیم، مگر می‌شود همه اینها را در عرصه سیاست و حکمرای دنبال کرد؟! در برابرش جامعه مدنی، نهادهای مدنی، نخبگان و عامه مردم داریم. من در سه ماهی که به طور جدی وارد انتخابات شدم و به شورای راهبری رفتم، به اندازه ۷۲ سال گذشته ایران و مسائل ایران را شناختم و نقاط ضعف و قوت نهادهای مدنی و جریان‌های سیاسی و حتی ابعاد اخلاقی و انسانی را در اینجا دیدم. به همین دلیل می‌توانم بگویم به قول سهراب «شعر چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید».»
وی یادآور شد: «ما با جامعه‌ای متکثر و سیال رو به رو هستیم. خیلی از دوستان این را دیدند و من هم نگرانم و هم طالب این هستم که به آن وضعیت گرفتار نشود. خیلی مفاهیم قبل از وفاق در کشور ما بوده که یک مقدار دستکاری سیاسی شده یا سیاست‌زده شده و از میدان بیرون رفته است. گفت‌وگو در ایران چه وضعیتی داشت و دارد؟ البته من هنوز هم معتقد به این هستم که گفت‌وگو پتانسیل‌هایی داد که حتی وفاق را می‌شود به عنوان یک برآمده از مسأله گفت‌وگو مطرح کرد. همچنین برای اعتدال سمینار برگزار و کتاب منتشر شد و به دستگاه‌ها رفت؛ اما آیا اعتدال به سیاست تبدیل شد؟! حالا هم این نگرانی را دارم که وفاق در حوزه سیاست محدود نشود.»
دلاوری: در تاریخ ما سیاست وفاق و مصالحه نبوده ابوالفضل دلاوری نیز در این نشست گفت: «اصولا در تاریخ ما سیاست وفاق و مصالحه نبوده و سیاست شقاق و منازعه بوده و اوج تنازعی شدن سیاست را در ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب می‌بینیم که تمام مصالح و منافع حتی ملی را وجه المنازعه درگیری نیروها و جریان‌های رقیب در داخل، منطقه و سطح بین‌المللی می‌بینیم. این سیاست تنازعی نتیجه‌ای نداشته، جز طرد و نفی بخش بزرگی از نیروها و توانمندی‌های سیاسی – اجتماعی و مهمتر از همه، استهلاک جامعه در اثر پیامدهای این منازعات مثل انباشت دائم بحران‌ها و لاینحل ماندن مسائل و پیچیده‌تر شدن آنها؛ چیزی که در سال‌های اخیر خودش را به صورت سلسله‌ای از اعتراضات بنیان برافکن نشان داد.»

دکتر ابوالفضل دلاوری

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: «ما از سال ۹۶ دچار وضعیت یک دولت مفلس و درمانده و یک جامعه مستأصل شده‌ایم؛ که به صورت‌های متفاوت دارند با همدیگر می‌ستیزند. فقط اعتراضات خیابانی نیست؛ بدترین شکل شکاف میان دولت و ملت را این سال‌ها در نگاهی می‌بینیم که مردم به حکومت و حکمرانان دارند؛ خوشحال شدن بخش زیادی از مردم با هر ضربه‌ای که به حکومت می‌خورد. این در تاریخ بی‌نظیر است و به نظر می‌آید یک جاهایی سوررئالیست را در سیاست نشان می‌دهد
وی افزود: «این وضعیت بالأخره خودش را به ذهنیت هسته‌های اصلی قدرت که فکر می‌کردند می‌توانند با الگوهایی نظیر خالص‌سازی و حذف هر نیرویی که کوچک‌ترین زاویه بینشی، گرایشی و سیاستی دارد، حل کنند. متأسفانه یا خوشبختانه توفیقی به دست نیامد و وضعیت از آنچه بود هم بدتر و یک بن‌بست ایجاد شد. اما تاریخ همیشه پر است از بزنگاه‌هایی که شاید خیلی توسط کسی ایجاد نمی‌شود. یک رویداد ساده می‌تواند یک روند ریشه‌دار، مستمر و تقریبا غیر قابل تغییر را ناگهان قطع کند.»
دلاوری با تأکید بر اینکه ما داریم وارد دوران جدیدی از تاریخ سیاسی، اجتماعی و تمدنی خودمان می‌شویم، اظهار داشت: «پیشینه‌های آن را باید در یک دوره طولانی بازاندیشی‌هایی دید که این جامعه و به ویژه نخبگان فکری و سیاسی آن دارند انجام می‌دهند. بازاندیشی‌هایی که به نظر من از اواخر دهه ۶۰ شروع می‌شود و به تدریج از بحث‌های فلسفی و کلامی به بحث‌های جامعه‌شناختی و سیاست‌شناختی و یواش یواش به فرهنگ عمومی منتقل می‌شود.»
وی ادامه داد: «ما شاهد نوعی دانش عمومی سیاسی، به خصوص با گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی هستیم. سطح اطلاعات و دانش مردم و در عین حال بین‌الاذهان اجتماعی در این چند سال روز به روز بالاتر رفته؛ به رغم درماندگی در وضعیت بغرنج سیاسی، اقتصادی اما ذهنیت در حال بازاندیشی است، الگوهای قبلی را وسط گذاشته و دارد ارزیابی می‌کند. البته این طور نیست که همه، همزمان و یکجا یک نوع بازاندیشی داشته باشند و به یک مسیر خودشان را بازسازی کنند یا بین الاذهان جمعی ما بازسازی شود.»
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: «طبیعتا در چنین شرایط پیچیده‌ای ما همچنان شاهد تنوع، تفرق و تناقض‌هایی هستیم. ما همچنان شاهد این هستیم که بعضی‌ها دارند همان الگوهای تجربه شده را مجددا خیال می‌پردازند. اما یواش یواش جامعه متوجه شده که با الگوهای انقلابی مشکلش حل نمی‌شود و باید سنگی بر سنگی نهاد و تجربه‌ای بر تجربه‌ای، تا بلکه این مسائل حل شود. خوشبختانه بخش بزرگی از جامعه ما دارند به این بازاندیشی، ذهنیت و برداشت می‌رسند
وی گفت: «اوج این برداشت خودش را در انتخابات اخیر نشان داد؛ زمانی که از هیچ چیزی، چیزی در آمد که کسی تصورش را نداشت. سیاست «شناخت فرصت‌ها» است. سیاست به معنای امر عمومی و چگونگی ساماندهی این امر عمومی است. بحران‌ها و سختی‌ها گاهی زاینده می‌شوند.»
قوچانی: متخصصان را در حوزه علوم انسانی هم ببیند محمد قوچانی نیز در این نشست با تأکید بر اینکه نمی‌توان گفت دولت آقای پزشکیان دارای یک گفتمان سیاسی روشن و دقیق است، گفت: «ما در خانه اندیشمندان علوم انسانی هستیم و بخش عمده‌ای روشنفکران و متفکران در پیروزی آقای پزشکیان و ساختن خیلی از مفاهیم نقش داشتند. البته ایشان یک ویژگی مثبت دارد و آن توجه به کارشناسان است و من امیدوارم این توجه به کارشناسان در حوزه علوم انسانی هم دیده شود.»

محمد قوچانی

رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی افزود: «توجه به ماهیت وفاق ملی یک بحث ضروری برای ما است تا بتوانیم به جامعه بگوییم ما یک گفتمان متفاوت از دوره‌های قبل داشته‌ایم. مسأله دوم این است که آیا وفاق ملی در جامعه شکل گرفته و ما می‌خواهیم آن را تدوین کنیم یا  یک برساخته است؟ مثلا من در مورد گفتمان اصلاحات فکر می‌کنم هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ معنوی اصلاحات هنوز زنده است؛ یک دوره‌هایی آسیب دیده ولی هنوز ممکن است به عنوان افتخار بگویم که من اصلاح‌طلب هستم.»
وی یادآور شد: «اگر یادتان باشد آقای مهندس موسوی در مناظرات می‌گفت که من یک آدم انقلابی هستم. حالا مفهوم انقلابی خیلی تغییر کرده، ولی چون اصالت داشت و مهندس موسوی مفهوم اصیل گفتمان انقلابی را مطرح می‌کرد، قابل افتخار و دفاع بود؛ و هنوز هم در بخش‌هایی از حاکمیت با تفاسیر دیگری این را می‌گویند.»
قوچانی تأکید کرد: «“وفاق ملی” یعنی اصالت وجود را به چیزی به نام «ایران» بدهیم. به نظرم نظام جمهوری اسلامی در لایه‌های آسیب‌شناسانه خودش به این نتیجه رسیده باشد که با یک حاکمیت یکدست نمی‌توان کشور را اداره کرد. ایران وحدت در کثرتی دارد که اجازه می‌دهد همه هویت‌های خودشان را داشته باشند. ما راجع به نژاد برتر و آریایی صحبت نمی‌کنیم و ما راجع به  فارس‌ها صحبت نمی‌کنیم؛ راجع به فارسی هم صحبت می‌کنیم که واقعا یک زبان فراقومی است
وی افزود: «از نظر من دولت آقای پزشکیان پاسخ مستقیم به بحران‌هایی است که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ و به طور مشخص در سال ۱۴۰۱ در کشور ما رخ داده و جامعه ما اعتراض خودش را رسانده است. آقای پزشکیان اگر بداند که پژواک آن کلام، دولت ایشان است، حتما به علوم اجتماعی و مفاهیم وفاق ملی اهمیت بیشتری خواهد داد. اینکه پرچم ایران را یک آذربایجانی بلند کند، خیلی فرصت طلایی برای کشور ما است که مفهوم وفاق ملی حول موضوع ایران شکل بگیرد.»
رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی تأکید کرد: «من واقعا نگران ایران هستم و احساس می‌کنم که بیش از هر زمانی تجزیه‌طلبی، جهان‌وطنی، جنگ افروزی و توسعه ستیزی در کمین ایران است. یعنی اگر آقای پزشکیان بتواند یک دولت ملی به معنای واقعی درست کند، یک فرصت تاریخی برای ایران است. دولت ملی به معنای ملت شدن تک تک شهروندان ایرانی است که از موضع شهروندی بتوانند حقوق خودشان را از نهاد دولت بگیرند.»
مجاهدی:وفاق یعنی هم مساله بودن مجموعه اقلیت ها در ایران محمدمهدی مجاهدی نیز طی سخنانی در این نشست گفت: «وفاق به معنای هم‌مسأله بودن مجموعه اقلیت‌هایی است که در جامعه سیاسی ایران وجود دارد. خوشبختانه حکمرانی به این نتیجه رسیده که تداوم یکدست‌سازی کشور را به تدریج حکمرانی‌ناپذیرتر از آنچه هست، خواهد کرد. بخشی از جامعه و سلسله مراتب قدرت و شاید عالی‌ترین رتبه‌های تصمیم‌گیری سیاسی به یک وفاق مقدماتی ولی نانوشته رسیده‌اند که با یکدست‌سازی نمی‌شود روند و روال حکمرانی در ایران را ادامه داد.»

دکتر محمد مهدی مجاهدی

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «این توافق و ادراک نانوشته زمینه‌ای شده برای گشایش‌هایی که نتایج آن را داریم می‌بینیم؛ از جمله این دوره از ریاست جمهوری و چینش هیأت دولت و همکاران رئیس جمهور. ما علائمی از یک نوع چرخش به سوی تخصص‌گرایی و سپردن امور به دست کاردانان و گوش سپردن به تقاضاها و مطالبات جامعه و به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، نه تنها در شیوه‌های زیست بلکه در مبانی ارزشی و معرفتی و در مورد اشکال حکمرانی و همچنین در مورد نظام‌های اخلاقی و حقوقی می‌بینیم.»
وی اظهار داشت: «ادراک تکثرها اکنون به نوعی پذیرش رسیده و حتی فراتر از این به مرور دارد به رسمیت شناخته می‌شود. این سرآغاز شکل‌گیری تراز یا مرحله نوینی در سیر تاریخی حکمرانی در ایران است. تا به حال در هر دوره سیاسی یک حکومت به قدر حسن و در قلمرو توانش سعی می‌کرد یک مجموعه واحد از ارزش‌ها را به رسمیت بشناسد و دیگر سلسله مراتب ارزشی را به حاشیه براند. در واقع سیاست دوران مدرن در ایران همواره به شدت تک پایه بوده است و هیچ گشایش و پذیرشی به سوی تکثرات ارزشی نشان نمی‌داد و حالا اضطرارهایی پیش آمده است.»
مجاهدی تصریح کرد: «انواع ناترازی‌ها به علاوه تهدیدات بیرونی و درونی، حکمران را به سوی به جا آوردن و رسمیت شناختن تکثرات رانده است. این چرخش را نه تنها باید به فال نیک گرفت، بلکه باید کوشید آن را از حالت استثناء به وضعیت قاعده در آورد. یعنی باید سعی کنیم در این دوره از حکمرانی، این تکثرپذیری به مرور نهادینه شود و عناصر ضد تکثرگرایی حذف شوند و انحصار و طرد به مرور کمرنگ و کم‌اثر شود.»
وی با اشاره به اینکه در مسیر وفاق می‌توانیم دچار کج‌فهمی‌هایی شویم، گفت: «اگر وفاق را به معنی تشکیل شرکت سهامی از منافع متعارض و متضاد و توزیع کردن مناصب میان حاملان ارزش‌های متضاد و برنامه‌های سیاسی و اجتماعی ناهمخوان بفهمیم، که ساده‌ترین و اولین معنایی است که از وفاق به نظر می‌رسد، و ظاهرا چیزی شبیه دولت ائتلافی تشکیل بدهیم، در واقع همان جایی است که وفاق به ضد خودش تبدیل می‌شود و ضمنا معنای عمیق‌تری از وفاق که می‌توانست تحقق پیدا کند، ظاهرا از دستور کار خارج می‌شود.»
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی افزود:«در مرحله تعیین دستورالعمل برای این دوره از حکمرانی است که باید بتوانید بر روی سیاست‌هایی به وفاق برسید که حکمرانی را از بن‌بست‌ها یا شکاف‌ها خارج کند؛ با نیروهای ذی‌نفع و نیروهایی که می‌توانند خودشان بخشی از مسأله باشند، ولی باید در بازی وفاق آنها را در موضعی نشاند که بخشی از راه حل باشند. اگر شما بخشی از قدرت را به کسانی بدهید که دیگران را به چشم مزاحم امنیت می‌بینند، چیزی غیر از تعارض دائمی از آب در نمی‌آید.»
وی یادآور شد: «عموم مردم کشور ما از این وضع اینترنت در ایران و دسترسی به اطلاعات ناراضی هستند و این به شدت باعث آسیب روانی بسیار تلخی در بخش بزرگی از جامعه ما شده است. واقعیت این است که حل این مسأله هزینه چندانی نمی‌برد و بلکه هزینه‌های بسیاری را صرفه‌جویی می‌کند؛ ولی اثر بسیار بزرگی دارد. البته می‌دانیم که امروز فیلترینگ بی‌اثر است. یعنی فقط هزینه ایجاد می‌کند؛ نه فقط هزینه مالی بلکه هزینه‌های امنیتی برای کشور. لذا این یک اقدامی است که می‌شود پیش برد.»
 مجاهدی افزود: «این وضع صدا و سیما که یک سازمان ملی و بخش عمده بودجه آن از مالیاتی است که مردم می‌پردازند و قاعدتا باید صدای مردم و صدای تحولات باشد، به شدت آزاردهنده است. اصلاح آن کار دشواری نیست، ولی بسیار پر اثر است. اینها کلان مسأله نیست چون حل اینها با یک تصمیم مدیریتی انجام شدنی است و نیاز به یک شبکه‌ای برای حل شدن ندارد و مقدمات پیچیده و وسیع نمی‌خواهد. کافی است که شما اراده کنید و فیلترینگ را بردارید و یا کافی است از صدا و سیما بخواهید دست از این وضع آزاردهنده بردارد.»
۲۱۶۲۱۶

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *