من از زمان عضویت در کمیته ملی پلاسکو بیشتر به عمق و ابعاد فقدان جایگاه داشتن ایمنی در نظام حکمرانی، ذهنیت و الگوهای رفتاری مردم، و بیتوجهی به آن در کشور پی بردم. همه یافتههای پژوهش اجتماعی ایمنی آتش را هم که برای گزارش ملی پلاسکو تولید شد، در آن گزارش گنجاندم و بارها در جاهای مختلف ارائه شد.
آقای رئیسجمهور شما قرار است صدای بیصدایان باشید و کارگران معدن از بیصداترین بیصدایان در این کشور هستند. همین صدا نیز زیر آوارها مدفون میشود و به جایی نمیرسد. شما نگذارید این بار این صدا خفه شود.
حادثه در معدن طبس جان دهها انسان، کارگران شریف معدن، را گرفته است. خسته شدهایم از بس که برای این گونه حوادث تسلیت گفته و شنیدهایم. کاری فراتر از اینها لازم است، تدبیری برای افزایش ایمنی ضرورت دارد.
من از زمان عضویت در کمیته ملی پلاسکو بیشتر به عمق و ابعاد فقدان جایگاه داشتن ایمنی در نظام حکمرانی، ذهنیت و الگوهای رفتاری مردم، و بیتوجهی به آن در کشور پی بردم. همه یافتههای پژوهش اجتماعی ایمنی آتش را هم که برای گزارش ملی پلاسکو تولید شد، در آن گزارش گنجاندم و بارها در جاهای مختلف ارائه شد.
ایمنی از گمشدههای نظام تدبیر، ذهنیت، الگوها و عادات رفتاری، شیوه ساخت بناها، روش کار کسبوکارها و … در این کشور است. حاصل این گمشدگی ایمنی، سالیانه هزاران قربانی حوادث کار، آتشسوزی، و مواردی نظیر همین فروریختن معدن است.
کارگران معادن صدای ناشنیدهای هم هستند. کارگرانی که در دشوارترین شرایط کار میکنند، همواره جان بر کف هستند، و هر سال دهها نفر از آنها قربانی شرایط فقدان ایمنی میشوند. گاه فاجعه ابعاد بزرگتری دارد – نظیر حادثه امروز اول مهر ۱۴۰۳ در طبس – و گاه حادثه حتی بازتاب رسانهای گسترده هم پیدا نمیکند.
رئیسجمهور میتواند دستور دهد سازمانهای مسئول یک گزارش ملی حوادث معدن ارائه کنند. لازم نیست این کار چند ماه طول بکشد. سازماندهی خوب اگر باشد، ظرف یکی دو ماه میشود گزارشی درباره این همه حادثه منجر به فوت کارگران معدن تهیه شود. جایی مثل مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری میتواند مأموریت پیدا کند برای انجام پژوهشی سریع و تدوین گزارشی که ابعاد مختلف این نوع حوادث و تکرار آنها را روشن کند.
من یاد ندارم در روزها و ماهها و سالهای بعد از بارها فروریزی و حادثه در معادن، گزارشی منتشر شده باشد که علل بروز و تکرار، مقصرها و مسئولیتهای سازمانها و افراد در برابر حوادث را مشخص کرده باشد. نمیدانم چه اصلاحاتی در نظام تدبیر صورت گرفته تا تکرار حوادث کمتر شود.
آنچه به چشم میآید سوءتدبیر و عاقبتش سوگ طبس است. آقای رئیسجمهور، این بار کوتاه نیایید. نقش عوامل مختلف در بروز این نوع حوادث باید مشخص شود. سازوکارهای منتهی به بروز چنین حوادثی باید مشخص شود. قصور و تقصیرها باید مشخص شود. آقای رئیسجمهور از کنار حادثه معدن طبس به سادگی نگذرید، این جان انسانهاست که در چنین حوادثی از دست میرود.
آقای رئیسجمهور دستور دهید گزارشی روشن و قابل اعتماد، در زمانی معقول، بیطرفانه و با بررسی همهجانبه تهیه شود که بتوان بر مبنای آن اصلاحات ضروری در بخش معدن کشور را شناخت و برای جلوگیری از کشته شدن معدنکاران اقدام کرد. آقای رئیسجمهور، این کار از دست شما برمیآید.
بیشتر بخوانید:
شورایعالی انقلاب فرهنگی با دانشگاه ها چه کرد؟ توهمزایی مشروطه، انقلاب 57، خرداد 76 و انتخابات 1403 انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است محمد فاضلی: مجازات مفسدان اقتصادی ، فساد را از بین نمی برد؛ شاید فقط افکار عمومی را التیام ببخشد افشاگری احمد توکلی از حق الزحمه چند هزار میلیاردی برای هیئت ۷ نفره مولدسازی! /دولت فاتحه خانه دار شدن مردم را باید بخواند اگر…
216216