پنجرهی فرصت طلایی جمعیت ایران در حال بسته شدن و آمار بازماندگان از تحصیل نگران کننده است. میان ترک تحصیل و کار کودک پیوندی عیان برقرار است.
آیا فرصت طلایی کودکی و تحصیل در دوره طلایی ریاست جمهوری اقای دکتر مسعود پزشکیان که شعار روزهای انتخاباتیاش با عنوان «برای ایران با ایرانیان بر اساس حق و عدالت» بود، به کودکان این سرزمین داده میشود یا پنجرهای به روی آیندهی آنان باز نخواهد شد! زمان به سرعت در حال گذر است زیرا در ایران شاهد بروز نسل جدیدی از کودکان کار هستیم؛ کودکان کاری که خشمگینتر و طلبکارتر از گذشته هستند و این خود شروع همان راهی است که به سمت خشونت، بزهکاری و گنگهای خلافکاری و… میانجامد که پس از گذشت ۲۰سال از پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک ملل متحد، نسل جدیدی از کودکان کار در حال بروز هستند؛ کودکانی که خشمگینتر و طلبکارتر از گذشته شدهاند و این شروع همان راهی است که به سمت خشونت، بزهکاری و گنگهای خلافکاری و… میانجامد که اگر راهکاری بلندمدت با بسترسازی مناسب در نظر گرفته نشود، باید شاهد افزایش روزافزون همین خشونتها و دزدیهایی باشیم که تصاویرشان اخیراً در شبکههای اجتماعی غوغایی به پا کرده و موجب هراس در دل هموطنان عزیزمان شده است.
جناب آقای رییسجمهور اگر بخواهیم در مورد مسئلهی کار کودک دستهبندی متصور باشیم میبایست؛ دستهی اول نظام هنجاری، یعنی قوانین و مقررات و آییننامههاست. دستهی دوم، ساختاری است، یعنی نهادهایی که برای اجرای این هنجارها باید تعبیه شود و دستهی سوم، عملکرد و رویه است. یک مرحله هم پیش از اینهاست که حوزهی سیاستپردازی یعنی برنامه کلان حاکمیت است. جناب آقای رییسجمهور پزشکیان؛ ما در هر چهار مرحله ایراد داریم. برنامهی کلانی برای مدیریت حوزهی حقوق کودک نداریم، نمیدانیم کجا هستیم، چه مسیری طی میکنیم و به کجا میخواهیم برسیم. در حوزهی هنجاری نیز قوانین ما هم خلاء دارد و هم نقص! در حوزهی ساختاری مشکلات بسیار است. در حوزهی عملکرد و رویه هم برنامهی راهبردی کلانمان نامشخص است. در نتیجه خروجیِ ما در مورد کار کودک و کودک کار چیزی است که الان میبینیم. پس اگر بناست در حوزهی کار کودک اتفاقی بیفتد، اول به برنامه کلان نیاز داریم، باید بدانیم وضع موجود ما چیست و به کجا و چگونه میخواهیم برسیم؟
بعد نظام حقوقی و هنجاری را با توجه به این دورنما طراحی کنیم و ساختار مناسب برای اجرایی کردن آن ایجاد کنیم. در چنین وضعیتی سازمان بهزیستی اگر صد هزار برابر بودجه فعلی را هم بگیرد نمیتواند به نتیجه برسد. ۲۲ نهاد متولی در حوزه کودک کار در کشور وجود دارد اما همانطور که اشاره شد به خاطر ضعف ساختاری و سیاستورزی هر اقدامی در این حوزه انجام میدهیم، حاصل جمع عملکرد صفر میشود. ما نیاز به وحدت فرماندهی در حوزهی حقوق کودک داریم، وحدت فرماندهی هم در حوزه هنجاری هم ساختاری و هم رویهای. اساسا قانون جامع حمایت از اطفال و نوجوانان نداریم. نهاد متولی هم مشخص نیست و نظارت بر عملکرد و خروجی عملکرد هم مشخص نیست. یکسری تعهدات سلبی و یکسری تعهدات ایجابی داریم. در مورد تعهدات سلبی، دولت اساسا مجاز به مداخله نیست. دولت نمیتواند کودک را وادار به انجام کار معین کند. در حوزهی تعهد ایجابی اما دولت میبایست برای حمایت از کودک مداخله داشته باشد. دولت باید در مقابل بهرهکشی و استثمار از کار کودک، استثمار، بردگی، بندگی، فساد و فحشا و هرزه نگاری و… بایستد و از طرفی در حوزه تعهدات ایجابی، تهیه بستر لازم برای مقابله با کار کودک از وظایف دولت است. در این حوزه دچار آسیب هستیم و برای رفع این آسیبها باید ریشهها را بشناسیم.
جناب آقای دکتر پزشکیان پر تکرارترین کلیدواژگان مورد استفادهی در کارزار انتخاباتی شما حق و عدال بود، عدالتخواهی خصیصهای است خاصّ انسان؛ ناشی از شعور و آگاهیِ او، که او را نسبت به درد و رنجِ دیگران تأثّر پذیر میکند و بر آن میدارد تا خویش را به جای دیگران بگذارد و با خود بگوید: -اگر این رنجِ او را من میکشیدم چه ناگوار بود-. جاذبهی عدالت، ناظر به این اصل است که هر فرد انسان دارای حقوقی است ذاتی و باید این حقوق را دربارهی او مرعی داشت. به راستی باید به فکر حمایت و تحقق حقوق کودکان علی الخصوص کودکان کار در کشورمان باشیم و اینده کودکان کشور عزیزمان ایران ،برایمان مهم باشد و این را هم فراموش نکنیم که نقش رییس جمهور و تصمیماتش در اینده کودکان سرزمینمان ایران بسیار تاثیرگذار است.
* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان