1- با حمله اسرائیل به ایران اگرچه در ابتدا برخی اعلام کردند که با سطح غافلگیری ایران بالا بود و جمعی از فرماندهان نظامی و دانشمندان اتمی ترور شدند اما اسرائیل سه مفروض اشتباه را مبنای کار خود قرار داده بود یکی مقایسه ایران با حزب‌الله لبنان و لحاظ نکردن عمق استراتژیک ایران با تداوم جنگ، دوم اینکه ایران در بدترین وضعیت و شرایط امنیتی و نظامی خود در طی سال‌های اخیر قرار دارد و سوم اینکه با شروع حمله و از بین بردن فرماندهان نظامی و نخبگان هسته‌ای مردم علیه حکومت شورش می‌کنند که با گذشت سه روز از شروع حمله، هر سه فرض اسرائیل غلط از آب در آمده است.

2- پهپادها و ریزپرنده‌ها مهم‌ترین نماد جنگ اسرائیل علیه ایران هستند که هر دو طرف توانمندیهای ویژه‌ای در بکارگیری و تحمیل حجم تخریب‌ها با این وسایل دارند. برخی می گویند نقطه قوت اسرائیل این است که از قبل طراحی‌های ویژه در انتقال پهپادها به داخل ایران و استفاده از آنها را با عوامل نفوذی ادامه می‌دهد که بخش عمده‌ای از ترورها و تخریب‌ها ناشی از این مسئله بوده است ضمن اینکه بستر ارسال پهپادها از سوی برخی از کشورهای همسایه توسط اسرائیل از قبل هم فراهم شده است. ظرفیت و توانمندی پهپادهای ایرانی هم که در طول یکی دو سال گذشته از شهرت جهانی برخوردارشده بود.

3- با گذشت سه روز، در حال حاضر جنگ به حالت تعادل برگشته و با تداوم حملات موشکی و پهپادی گسترده به خاک اسرائیل، قدرت بازدارندگی ایران احیا شده است ایران علیرغم اینکه انتظار حمله را نداشته ولی همه همسایگان و قدرت‌های بزرگ فهمیدند که اراده و توان دفاع از خود را دارد. این یک برد استراتژیک است که ایران باید برای حفظ آن، از وضیعت فعلی به سلامت عبور کند.

4- تمام تلاش اسرائیل، کشاندن آمریکا به جنگ مستقیم با ایران است بنابراین گسترش جنگ به سایر کشورها و به دریاها و تنگه‌های بین‌المللی که منافع مشترک جامعه جهانی است باید به عنوان آخرین اقدام از سوی ایران در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر اقدامات عملی نظیر بسته شدن تنگه هرمز یا حمله به پایگاه‌های نظامی کشورهای بزرگ به ویژه آمریکا در منطقه، زمانی ضرورت پیدا می‌کند که جنگ از حالت دو جانبه خارج شده و عملا سایر قدرت‌ها وارد جنگ شده باشند. بنابراین خارج کردن جنگ از حالت تعادل و دامن زدن به رویکردهای تهاجمی  و شعارهای تند و احساسی، موقعیت ایران را در جنگ شناختی موجود تضعیف می‌کند.

5- برای عبور از بحران، حفظ وحدت و وفاق ملی و ایجاد فضای همدلانه ضروری است در شرایط فعلی هر گونه سخن تفرقه‌انگیز در داخل کشور یک خیانت نابخشودنی است. همه به ویژه نخبگان و تاثیرگذاران بر افکار عمومی باید مسئولیت‌پذیر بوده و در جهت تقویت انسجام ملی تلاش کنند. حاکمیت هم باید نشانه‌های بیشتری در جهت پاسخگویی به حمایت‌های گسترده مردمی از خود نشان دهد تا همگان بتوانند در ذیل عنوان «ایران» در مقابل تهاجم دشمن، ائتلاف و هماهنگی داشته باشند.

6- بیشترین ضربه را کشور از ناحیه جاسوسان و نفوذ عوامل خارجی در این تهاجم خورده است. واقعیات میدانی نشان می‌دهد عوامل نفوذی در خیلی جاهای حساس حضور داشتند که در سطح وسیعی فرماندهان نظامی ترور شدند. بنابراین باید همگان نسبت به تحرکات مشکوک افراد بویژه برخی چهره ها حساس‌ باشند چون عوامل نفوذی شبیه‌ترین افراد به نیرو های حکومتی هستند.

7- شبکه پدافند هوایی ایران، مهم‌ترین نماد مقاومت و پویایی نظامی کشور است که مانع از تسلط هواپیماهای پیشرفته دشمن بر هوای کشور می‌شود البته پدافند ایران، به مرور قدرت و توان خود را در ساقط کردن چند هواپیما و ریزپرنده اسرائیل اثبات کرده است. باید همواره خطر طولانی شدن جنگ و کمبود تجهیزات پدافندی برای مقابله با هواپیماهای دشمن را در نظر داشت که در چنین حالتی، فضای هوایی کشور در اختیار دشمن قرار می‌گیرد و جنگ یک طرفه می‌شود.

8- باید مرتب تکرار کنیم که اسرائیل آغازگر جنگ علیه ایران بوده و از سر ذوق‌زدگی برای ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان اتمی با ابزار عوامل نفوذی، این جنگ را شروع کرده و باید پاسخگو باشد و ایران همواره در حال دفاع از خود است. ما سابقه 8 سال دفاع از کشور را داریم، ایران هیچ جنگی را شروع نکرده بلکه همواره مورد تهاجم خارجی قرار گرفته است. ایران حتی تصور تحمیل جنگ در شرایط تداوم مذاکرات را نداشت برای همین در روز اول غافلگیر شد.

9- جنگ شناختی، رسانه‌ای و روانی عنصر مهم و اساسی این جنگ است. هر دو طرف از ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و جهانی استفاده می‌کنند که خود بخشی از نبرد است و طبیعی است که اسرائیل با حمایت رسانه‌های جهانی غرب در روایت‌سازی، در این زمینه دست بالا را دارد. بنابراین ایران باید بیشتر مراقب جنگ روانی و تحت تاثیر قرار دادن اراده‌ها باشد. خبرهای غیردقیق برای افزایش هیجانات می‌تواند برای تقویت اعتماد افکار عمومی در داخل کشور مخرب باشد.

10- هدف عمده اسرائیل تخلیه قدرت نظامی و استراتژیک ایران است لذا تلاش می‌کند تا با ایجاد بی‌ثباتی و هرج‌ومرج در جهت تجزیه و فروپاشی ایران گام بردارد. مطلوب اسرائیل، فلج کردن و نابودی زیرساخت‌ها در جهت سوری کردن یا مصری کردن ایران است. ایران باید همواره تعادل در جنگ را رعایت کند تا از گسترش بحران جلوگیری کرده و مانع ورود بازیگران جدید به جنگ شود.

11- نتیجه این جنگ در سرنوشت آینده ایران و نقش آن در خاورمیانه و همچنین معادلات ژئوپلتیکی جدید بسیار تاثیرگذار است. نظم امنیتی منطقه و نوع نقش قدرت‌های بزرگ شرقی و غربی در این منطقه، با نتیجه این جنگ تعیین می‌شود.

12- انتهای این جنگ بازگشت به مسیر مذاکره و توافق است چنانچه هیچ جنگی بدون مذاکره و توافق خاتمه نیافته است. مذاکره با آمریکا می‌بایست به شرط توقف حملات از سوی اسرائیل و عادی شدن اوضاع جنگ شروع شود البته رئیس‌جمهور و وزیر خارجه کشورمان باید مرتب با همتایان خود گفت‌وگو کنند و نباید ایران، پیشنهادات میانجیگری از سوی کشورهای بزرگ و تاثیرگذار را رد کند. البته برای بازیگران قدرتمند بین‌المللی روشن شده که جمهوری اسلامی تحت فشارهای غیرمنطقی، زیر بار استانداردهای دوگانه نمی‌رود و از اصول اساسی خود عدول نخواهد کرد.

* رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی "/>

12 نکته در مورد تشدید جنگ اسرائیل علیه ایران

تمام تلاش اسرائیل، کشاندن آمریکا به جنگ مستقیم با ایران است بنابراین گسترش جنگ به سایر کشورها و به دریاها و تنگه‌های بین‌المللی که منافع مشترک جامعه جهانی است باید به عنوان آخرین اقدام از سوی ایران در نظر گرفته شود.

12 نکته در مورد تشدید جنگ اسرائیل علیه ایران

1- با حمله اسرائیل به ایران اگرچه در ابتدا برخی اعلام کردند که با سطح غافلگیری ایران بالا بود و جمعی از فرماندهان نظامی و دانشمندان اتمی ترور شدند اما اسرائیل سه مفروض اشتباه را مبنای کار خود قرار داده بود یکی مقایسه ایران با حزب‌الله لبنان و لحاظ نکردن عمق استراتژیک ایران با تداوم جنگ، دوم اینکه ایران در بدترین وضعیت و شرایط امنیتی و نظامی خود در طی سال‌های اخیر قرار دارد و سوم اینکه با شروع حمله و از بین بردن فرماندهان نظامی و نخبگان هسته‌ای مردم علیه حکومت شورش می‌کنند که با گذشت سه روز از شروع حمله، هر سه فرض اسرائیل غلط از آب در آمده است.

2- پهپادها و ریزپرنده‌ها مهم‌ترین نماد جنگ اسرائیل علیه ایران هستند که هر دو طرف توانمندیهای ویژه‌ای در بکارگیری و تحمیل حجم تخریب‌ها با این وسایل دارند. برخی می گویند نقطه قوت اسرائیل این است که از قبل طراحی‌های ویژه در انتقال پهپادها به داخل ایران و استفاده از آنها را با عوامل نفوذی ادامه می‌دهد که بخش عمده‌ای از ترورها و تخریب‌ها ناشی از این مسئله بوده است ضمن اینکه بستر ارسال پهپادها از سوی برخی از کشورهای همسایه توسط اسرائیل از قبل هم فراهم شده است. ظرفیت و توانمندی پهپادهای ایرانی هم که در طول یکی دو سال گذشته از شهرت جهانی برخوردارشده بود.

3- با گذشت سه روز، در حال حاضر جنگ به حالت تعادل برگشته و با تداوم حملات موشکی و پهپادی گسترده به خاک اسرائیل، قدرت بازدارندگی ایران احیا شده است ایران علیرغم اینکه انتظار حمله را نداشته ولی همه همسایگان و قدرت‌های بزرگ فهمیدند که اراده و توان دفاع از خود را دارد. این یک برد استراتژیک است که ایران باید برای حفظ آن، از وضیعت فعلی به سلامت عبور کند.

4- تمام تلاش اسرائیل، کشاندن آمریکا به جنگ مستقیم با ایران است بنابراین گسترش جنگ به سایر کشورها و به دریاها و تنگه‌های بین‌المللی که منافع مشترک جامعه جهانی است باید به عنوان آخرین اقدام از سوی ایران در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر اقدامات عملی نظیر بسته شدن تنگه هرمز یا حمله به پایگاه‌های نظامی کشورهای بزرگ به ویژه آمریکا در منطقه، زمانی ضرورت پیدا می‌کند که جنگ از حالت دو جانبه خارج شده و عملا سایر قدرت‌ها وارد جنگ شده باشند. بنابراین خارج کردن جنگ از حالت تعادل و دامن زدن به رویکردهای تهاجمی  و شعارهای تند و احساسی، موقعیت ایران را در جنگ شناختی موجود تضعیف می‌کند.

5- برای عبور از بحران، حفظ وحدت و وفاق ملی و ایجاد فضای همدلانه ضروری است در شرایط فعلی هر گونه سخن تفرقه‌انگیز در داخل کشور یک خیانت نابخشودنی است. همه به ویژه نخبگان و تاثیرگذاران بر افکار عمومی باید مسئولیت‌پذیر بوده و در جهت تقویت انسجام ملی تلاش کنند. حاکمیت هم باید نشانه‌های بیشتری در جهت پاسخگویی به حمایت‌های گسترده مردمی از خود نشان دهد تا همگان بتوانند در ذیل عنوان «ایران» در مقابل تهاجم دشمن، ائتلاف و هماهنگی داشته باشند.

6- بیشترین ضربه را کشور از ناحیه جاسوسان و نفوذ عوامل خارجی در این تهاجم خورده است. واقعیات میدانی نشان می‌دهد عوامل نفوذی در خیلی جاهای حساس حضور داشتند که در سطح وسیعی فرماندهان نظامی ترور شدند. بنابراین باید همگان نسبت به تحرکات مشکوک افراد بویژه برخی چهره ها حساس‌ باشند چون عوامل نفوذی شبیه‌ترین افراد به نیرو های حکومتی هستند.

7- شبکه پدافند هوایی ایران، مهم‌ترین نماد مقاومت و پویایی نظامی کشور است که مانع از تسلط هواپیماهای پیشرفته دشمن بر هوای کشور می‌شود البته پدافند ایران، به مرور قدرت و توان خود را در ساقط کردن چند هواپیما و ریزپرنده اسرائیل اثبات کرده است. باید همواره خطر طولانی شدن جنگ و کمبود تجهیزات پدافندی برای مقابله با هواپیماهای دشمن را در نظر داشت که در چنین حالتی، فضای هوایی کشور در اختیار دشمن قرار می‌گیرد و جنگ یک طرفه می‌شود.

8- باید مرتب تکرار کنیم که اسرائیل آغازگر جنگ علیه ایران بوده و از سر ذوق‌زدگی برای ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان اتمی با ابزار عوامل نفوذی، این جنگ را شروع کرده و باید پاسخگو باشد و ایران همواره در حال دفاع از خود است. ما سابقه 8 سال دفاع از کشور را داریم، ایران هیچ جنگی را شروع نکرده بلکه همواره مورد تهاجم خارجی قرار گرفته است. ایران حتی تصور تحمیل جنگ در شرایط تداوم مذاکرات را نداشت برای همین در روز اول غافلگیر شد.

9- جنگ شناختی، رسانه‌ای و روانی عنصر مهم و اساسی این جنگ است. هر دو طرف از ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و جهانی استفاده می‌کنند که خود بخشی از نبرد است و طبیعی است که اسرائیل با حمایت رسانه‌های جهانی غرب در روایت‌سازی، در این زمینه دست بالا را دارد. بنابراین ایران باید بیشتر مراقب جنگ روانی و تحت تاثیر قرار دادن اراده‌ها باشد. خبرهای غیردقیق برای افزایش هیجانات می‌تواند برای تقویت اعتماد افکار عمومی در داخل کشور مخرب باشد.

10- هدف عمده اسرائیل تخلیه قدرت نظامی و استراتژیک ایران است لذا تلاش می‌کند تا با ایجاد بی‌ثباتی و هرج‌ومرج در جهت تجزیه و فروپاشی ایران گام بردارد. مطلوب اسرائیل، فلج کردن و نابودی زیرساخت‌ها در جهت سوری کردن یا مصری کردن ایران است. ایران باید همواره تعادل در جنگ را رعایت کند تا از گسترش بحران جلوگیری کرده و مانع ورود بازیگران جدید به جنگ شود.

11- نتیجه این جنگ در سرنوشت آینده ایران و نقش آن در خاورمیانه و همچنین معادلات ژئوپلتیکی جدید بسیار تاثیرگذار است. نظم امنیتی منطقه و نوع نقش قدرت‌های بزرگ شرقی و غربی در این منطقه، با نتیجه این جنگ تعیین می‌شود.

12- انتهای این جنگ بازگشت به مسیر مذاکره و توافق است چنانچه هیچ جنگی بدون مذاکره و توافق خاتمه نیافته است. مذاکره با آمریکا می‌بایست به شرط توقف حملات از سوی اسرائیل و عادی شدن اوضاع جنگ شروع شود البته رئیس‌جمهور و وزیر خارجه کشورمان باید مرتب با همتایان خود گفت‌وگو کنند و نباید ایران، پیشنهادات میانجیگری از سوی کشورهای بزرگ و تاثیرگذار را رد کند. البته برای بازیگران قدرتمند بین‌المللی روشن شده که جمهوری اسلامی تحت فشارهای غیرمنطقی، زیر بار استانداردهای دوگانه نمی‌رود و از اصول اساسی خود عدول نخواهد کرد.

* رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی 

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *