قرار بود فیلم «شعله» توسط چنگیز جلیلوند دوبله شود، اما همزمان با اعتصاب گویندگان مواجه میشود و کل پروژه دوبلهای که آن زمان در حال فعالیت بود، متوقف میشود. در این دوره، چند نفر از گویندگان به دلیل عدم همکاری با انجمن گویندگان تصمیم میگیرند که فیلمها را دوبله کنند. در نتیجه، فیلم «شعله» با همکاری آقای جلیلوند و همکاران قدیمی مانند ابوالحسن تهامینژاد، اصغر افضلی، خسرو شکیبایی، خانم مهین نصری، آقای اکبر زنجانپور و آقای بهروز بهنژاد دوبله میشود.
مهسا بهادری: زمانی که فیلم «شعله» در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۳ه.ش) در سینماهای ایران و هند اکران شد، ایران در دورهای خاص از تاریخ سینما و شرایط متفاوت اجتماعی قرار داشت. این دوران مصادف با سالهای آغازین دهه ۷۰ میلادی در ایران بود که شاهد تحولات مختلفی در عرصه سینما بودیم. در توضیحی دقیقتر باید گفت در دهه ۷۰ میلادی، سینمای ایران تحت تأثیر دو عامل عمده قرار داشت؛ یکی تأثیر سینمای تجاری و بینالمللی و دیگری، ظهور سینمای ایران بعد از انقلاب فرهنگی.
در این دوران، سینمای ایران به شدت تحت تأثیر سینمای غرب و به ویژه هالیوود بود. فیلمهای آمریکایی و اروپایی بسیار در سینماهای ایران به نمایش درمیآمدند و طرفداران زیادی داشتند و فیلمهای هالیوودی هم به دلیل جذابیتهای ویژه و کیفیت تولید بالا، در جذب مخاطبان ایرانی موفق بودند.
سینمای ایران در دهه ۷۰ میلادی هنوز بهطور کامل به اوج خود نرسیده بود و به نوعی در حال گذار از سینمای کلاسیک ایران به سینمای مدرنتر بود. در این دوره، سینمای ایران بیشتر بر فیلمهای تجاری و کمدیهای ساده تمرکز داشت و در عوض فیلمهای آمریکایی چون «Jaws» (آروارهها) ساخته استیون اسپیلبرگ، «Rocky» (راکی) ساخته جان جی آویلسون و «The Godfather» (پدرخوانده) به نمایش درمیآمدند. این فیلمها به دلیل جذابیت جهانی خود و کیفیت بالای تولید، به شدت مورد استقبال تماشاگران ایرانی قرار میگرفتند.
سینمای ایران درست در همین دهه در حال شکلگیری به مفهوم حرفهایتر آن بود، هرچند در این دوران هنوز از نظر تولید آثار سینمایی بومی و حرفهای به پختگی امروز نرسیده بود. با این حال، فیلمهای ایرانی مانند«گاو» ساخته داریوش مهرجویی که در سال ۱۹۷۱ اکران شد، نیز نشاندهنده تلاشها برای ساخت فیلمهایی با محتوای اجتماعی و سینمایی جدی بودند.
در آن زمان فیلم «شعله» در ایران با استقبال مواجه شد. البته این استقبال فقط در ایران نبود، «شعله» بیش از ۱۵۰ میلیون روپیه در هند فروش داشت که در آن زمان رقم بسیار بزرگی بود. این موفقیت باعث شد تا فیلم به یکی از پرفروشترین و محبوبترین فیلمهای تاریخ سینمای هند تبدیل شود. در زمان اکران فیلم، بلیتهای سینما در هند به طور متوسط حدود ۳ تا ۵ روپیه بود یعنی به طور متوسط ۳۰ میلیون مخاطب به تماشای این اثر نشستند.
فیلم «شعله» همچنین به دلیل توجه به جنبههای اکشن و استفاده از سبکهای نوین فیلمسازی در آن زمان، در میان فیلمهای خارجی که در ایران اکران میشد، بهویژه در دهه ۷۰ میلادی، با استقبال خوبی مواجه شد.
اما علیرغم شهرت این فیلم هنگام اکران در ایران با یک حاشیه بزرگ مواجه بود، آن هم اعتصاب دوبلورها برای دوبله این فیلم جریان این اتفاق را از زبان حسین مطمئن زاده صداپیشه و صداگذار ایرانی میخوانیم.
ماجرای اعتصاب گویندگان در زمان اکران فیلم «شعله» چه بود؟
این اعتصاب در واقع در سالهای دهه ۵۰ صورت گرفت. قرار بود فیلم «شعله» توسط آقای جلیلوند دوبله شود، اما همزمان با اعتصاب گویندگان مواجه میشود و کل پروژه دوبلهای که آن زمان در حال فعالیت بود، متوقف میشود. در این دوره، چند نفر از گویندگان به دلیل عدم همکاری با انجمن گویندگان تصمیم میگیرند که فیلمها را دوبله کنند. در نتیجه، فیلم «شعله» با همکاری آقای جلیلوند و همکاران قدیمی مانند آقای تهامی، آقای افضلی، آقای خسرو شکیبایی، خانم مهین نصری، آقای اکبر زنجانپور و آقای بهروز بهنژاد دوبله میشود. باز در ادامه همین تیم فیلم «غازهای وحشی» را هم دوبله کردند که در زمان اعتصابات اکران شده بود. دوبله این فیلم نیز در همان دوران اعتصاب صورت گرفت و در این پروژه علاوه بر افراد قبلی، آقای فتحالله منوچهری نیز حضور داشت. این تغییرات در دوبله و تیمها در مدت زمان کوتاهی انجام شد، که حدوداً بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ بوده است.
آیا این اعتصابات ارتباطی به انقلاب داشت، در واقع رویکردشان سیاسی و اجتماعی بود؟
این وقایع ارتباطی به انقلاب نداشت. مشکلات و اعتصابها بیشتر به مسائل مالی و اختلافات با صاحبان کمپانیها مربوط میشد و قبل از انقلاب رخ داده بود. این مسائل هیچگونه ارتباط مستقیمی با انقلاب و ماجراهای آن نداشت.
در همان زمان بهروز وثوقی کسی بود که در آثار خودش جای خودش صحبت میکرد، چرا دیگر بازیگران این امکان را نداشتند؟
بهروز وثوقی، ابتدا وارد دوبله و از طریق دوبله وارد سینما شد. او تا زمانی که نقشهای کوچک بازی میکرد، خودش جای خودش صحبت میکرد. اما به محض رسیدن به شهرت، هنرمندانی چون چنگیز جلیلوند و منوچهر اسماعیلی مسئولیت صحبت کردن به جای او را بر عهده گرفتند. البته در برخی از فیلمها، همچنان صدای خودش شنیده میشد. در مجموع، در آن زمان ترجیح داده میشد که صدای دیگری که شاید برای کاراکتر مناسبتر بود، جای بازیگران صحبت کند.
در برخی مواقع بازیگرانی که سابقه دوبله داشتند، جای خودشان صحبت میکردند. اما در آن زمان معمولاً ترجیح بر این بود که صدای قویتر و جا افتادهتری جای بازیگران صحبت کند. این امر بسته به کاراکتر فیلم نیز متفاوت بود. برای مثال، آقای ناظریان و آقای ملک اوایل کارشان صدای خودشان را برای دوبله به کار میبردند، اما بعدتر به دلیل نیاز به صدای قویتر برای برخی نقشها، از دوبلورهای دیگر استفاده میشد.