۴۰ درصد سرطان‌ها از فست‌فودهاست/ بدن ما به کدام ویتامین‌ ها و مکمل ها بیشتر نیازمند است؟

با افزایش آگاهی‌های جامعه ۵۰ درصد سوء‌تغذیه‌های موجود در کشورهای کم‌توان یا در حال توسعه برطرف می‌شود، بدون اینکه دیناری به بودجه خانواده افزوده بشود.

۴۰ درصد سرطان‌ها از فست‌فودهاست/ بدن ما به کدام ویتامین‌ ها و مکمل ها بیشتر نیازمند است؟

رئیس اداره مکمل‌های تغذیه‌ای، ورزشی و انرژی‌زا اداره کل فرآورده‌های طبیعی، سنتی و مکمل سازمان غذا و دارو، از افزایش مصرف مکمل‌های تغذیه‌ای در بین مردم خبر داده است. آنطور که ریحانه اکبریان گفته افزایش مصرف مکمل‌ها در چند سال اخیر در کشور برای پر کردن شکاف تغذیه‌ای ناشی از کاهش مواد مغذی منابع غذایی و همچنین افزایش استفاده از محصولات آماده و فرآوری شده‌است.

این در حالی است که یک رژیم غذایی سلامت و متعادل می‌تواند تمام نیازهای بدن را با ریزمغذی‌ها اعم از پروتئین و ویتامین تأمین کند و در حالت عادی با یک تغذیه متعادل هیچ نیازی به دریافت ویتامین‌ها یا مواد معدنی نیست. در برابر این اگر ما تغذیه درستی نداشته‌باشیم و از گروه‌های غذایی مختلف و به تناسب مصرف نکنیم با کمبود ریزمغذی‌ها مواجه و ناگزیر می‌شویم انواعی از مکمل‌ها را مصرف کنیم.

از سوی دیگر مدیر کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت از رونمایی سبد غذایی مطلوب ایرانیان خبر داده است. در این سبد مقادیر اقلام غذایی که بتواند کالری و مواد مغذی مورد نیاز عموم جامعه را برآورده کند، ذکر شده‌است، اما آیا مصرف مکمل‌ها می‌تواند جایگزین یک تغذیه متعادل شود؟ با عنایت به شرایط اقتصادی و قیمت خوراکی‌ها آیا یک سبد غذایی مطلوب هزینه‌های سنگینی دارد؟ این‌ها سؤالاتی است که برای پاسخ به آن به سراغ دکتر سید ضیاء‌الدین مظهری رفته و با وی به گفتگو نشسته‌ایم.

آقای دکتر آیا مصرف مکمل‌ها می‌تواند جایگزین دریافت ریز مغذی‌ها از تغذیه مناسب باشد؟ تا وقتی که بتوانید از منابع طبیعی، نیاز بدن را در اختیارش بگذارید بر مبنای آن هماهنگی‌های شگفت‌انگیز بدن طبیعتاً خیلی مؤثر خواهد بود. اگر ما به جای مکمل‌ها از منابع طبیعی استفاده کنیم و اصل تنوع تغذیه را رعایت کنیم، خیلی به ندرت دچار کمبودهای ریز مغذی‌ها می‌شویم. در نتیجه محصولاتی که در این اقلیم به بار می‌آید از یک عنصر تهی است. در چنین شرایطی با توجه به داده‌های آزمایشگاهی برای مدت کوتاهی استفاده از مکمل‌ها صلاح و واجب است. در واقع گاهی اوقات مصرف مکمل‌ها نه‌تن‌ها پولتان را هدر می‌دهد، بلکه باعث بروز بیماری‌های خطرناک است. به طور نمونه بتاکارتنی که در هویج وجود دارد، سرشار از آنتی‌اکسیدان‌ها جهت دید چشم است، ولی وقتی که ما آن را نابجا مصرف کنیم می‌تواند به گسترش تومور ریه منجر شود. صدها بار از رادیو، تلویزیون، رسانه‌ها و در کلاس‌ها گفته‌ایم بابت مکمل‌ها این همه پول پرداخت نکنید، یک دهم این پول را برای افزایش کیفیت تغذیه بپردازید و برای این مسئله لازم است آگاهی پیدا کنید. اصلاً همه چیز را ما می‌توانیم از داروخانه طبیعت راحت استفاده کنیم که در کنار تأمین ریزمغذی، مواد دیگری هم به بدن ما می‌رساند. میوه‌ها، دانه‌ها و مغزها در بدن ما مانند یک کشور صنعتی است که در یک لحظه هزاران فعل و انفعالات در کنار هم انجام می‌گیرد، اما هیچ‌کدام مزاحم همدیگر نمی‌شوند. هر قدر شما از دامن طبیعت دورتر بشوید و به طرف تولیدات صنایع غذایی و صنایع دارویی بروید آب در هاون کوبیدن و هدر دادن این سرمایه است.

چند روز پیش رئیس اداره مکمل‌های وزارت بهداشت از افزایش مصرف مکمل‌های تغذیه‌ای در بین مردم خبر داد و به این موضوع اشاره کرده که دلیل این افزایش مصرف، پر کردن شکاف تغذیه ناشی از مصرف مواد مغذی منابع غذایی همچنین افزایش استفاده از محصولات آماده و فرآوری شده‌است، آیا ما می‌توانیم یکی از دلایل افزایش گرایش به مکمل‌ها را سبد تغذیه نامناسب مردم بدانیم که یک بخشی به دلیل شکاف طبقاتی و یک بخش به دلیل فرهنگ بد مصرف غذا اتفاق می‌افتد؟ مسئله این است که ما انسان‌هایی هستیم که از مطالعه گریزانیم! آمار کتاب خواندن در ایران شاید به طور متوسط چند دقیقه بیشتر نباشد. در واقع ما اطلاعات را از افراد بی‌اطلاع می‌گیریم! اگر فلان دارویی برای یک نفر با توجه به تجویز کادر درمانی حیات‌بخش است برای من نوعی می‌تواند جان ستان باشد، اما با این تبلیغاتی که می‌شود، مردم اطلاعاتشان را از فضاهایی به دست می‌آورند که ۸۰ درصدش غلط است و در ورای این توصیه‌ها، اهداف اقتصادی وجود دارد. من در یک بررسی در مورد داروهایی که به عنوان کمک لاغری و پرورش اندام وجود دارد، تحقیق کردم و متوجه شدم فقط داروهای حوزه چاقی لاغری، ۲ تریلیون دلار گردش اقتصادی در جهان دارد! حساب بکنید که چه منافع عظیمی در ورای این تبلیغات وجود دارد و مردم را از راهی که ما را به آب حیات می‌رساند، به سراب هدایت می‌کند. اینجاست که باید شما و من و کسانی که در حوزه رسانه کار می‌کنند، آگاهی بدهند. در دانشگاه در طول مدتی که کار و تحقیق می‌کردیم، دیدیم که با افزایش آگاهی‌های جامعه ۵۰ درصد سوء‌تغذیه‌های موجود در کشورهای کم‌توان یا در حال توسعه برطرف می‌شود. بدون اینکه دیناری به بودجه خانواده افزوده بشود یا هزینه‌های ریالی و ارزی برای کادر درمانی که ملزم به حفظ سلامتی سرمایه‌های جامعه است، تلف شود. اینجاست که ما باید دست به دست هم بدهیم و عزمی ملی داشته باشیم تا جلوی این همه تبلیغات و این همه تهاجمی را که به فرهنگ تغذیه می‌شود، بگیریم.

در واقع شما معتقدید بحث هزینه‌ها خیلی نمی‌تواند در تغذیه مناسب تأثیرگذار باش. به بیان دیگر می‌شود با هزینه پایین و اصلاح فرهنگ مصرف، یک سبد غذایی متنوع و سلامت داشت؟ اشاره جالبی کردید. برای زندگی ما احتیاج داریم که اقتصادمان روان باشد یا منابع مالی داشته‌باشیم. این گرچه لازم است، ولی کافی نیست. اگر به آمار بیماری‌های سخت‌علاج و لاعلاج که در قشر مرفه جامعه وجود دارد، توجه کنید، متوجه می‌شوید که این‌ها بالاترین توانمندی‌های اقتصاد را دارند، ولی در عوض به جای اینکه کیفیت تغذیه‌شان بهتر شود، مقدارش زیاد شده‌است. به همین‌خاطر هم بیماری‌های قلبی- عروقی، سرطان‌ها و نقرس و مشابه آن از نظر آماری نه‌تن‌ها در ایران بلکه در جهان در قشر مرفه بیشتر به چشم می‌خورد.

چرا؟ سیستم بدنی به قدری شگفت‌انگیز است که خودش را با امکانات تطبیق می‌دهد. اگر ما امکانات لازم را در اختیارش بگذاریم و تهی از توانمندی‌ها نکنیم با کمترین داده بهترین ستاده را به دست اجراکننده توصیه‌ها می‌دهد. به طور نمونه یک تخم‌مرغ را در نظر بگیرید که هفت گرم پروتئین دارد که تمامی پروتئین در بدن ما به مصرف می‌رسد. اگر این تخم‌مرغ را با سیب‌زمینی مخلوط کنیم و با روغن زیتون یک کوکو درست کنیم با یک تیر چند نشان زده‌ایم. البته سیب زمینی‌ای که در طبیعت به دست آمده و نه با کودهای شیمیایی و استفاده نابجا از آفت‌کش‌ها. این غذا می‌تواند ۱۷ گرم پروتئین عالی در اختیار بدن بگذارد که با این مقدار حداقل نیاز بدن به پروتئین تأمین شود. بدن ما می‌تواند بخشی از مواد مغذی مورد نیاز خودش را بسازد. از ۲۱ اسید آمینه مورد نیاز بدن می‌تواند ۱۲ اسید آمینه را خودش بسازد، اما ۹ اسید آمینه را باید از طریق تغذیه دریافت کند. در اینجاست که اگر ما از اطلاعاتمان استفاده کنیم و غلات را با حبوبات ترکیب کنیم، پروتئین حیوانی و گیاهی را با هم به نسبت فیزیولوژیکی استفاده بکنیم با کمترین هزینه بهترین سلامت تأمین می‌شود.

یعنی شما معتقدید به طور نمونه اگر گوشت گران است و ما نمی‌توانیم آن را بخوریم ولی می‌توانیم با خوراکی‌های دیگری مانند تخم‌مرغ و غلات و این‌هایی که شما اشاره داشتید، تغذیه مناسب را داشته‌باشیم؟ محض اطلاع شما باید بگویم در دنیا تلاش بر این است که گوشت قرمز را حذف کنند. افزایش گاز کربنیکی که در جو ایجاد شده ناشی از پرورش حیوانات و استفاده زیاد از گوشت قرمز است. ما آبزیان را داریم که در دریاهایی که سرشار از مواد مغذی است، تغذیه می‌کنند. ما می‌توانیم از این منابعی که در داروخانه طبیعت وجود دارد، نیازمان را دریافت بکنیم. به جای گوشت قرمز شما می‌توانید از ماهی ساردین یا ماهی کیلکا استفاده کنید که نه فقط پروتئین بلکه کلسیم ما را هم تأمین می‌کند. مسئله ما ناآگاهی و عدم اطلاع‌رسانی است. در کنار تلاش افرادی که دل در گرو مهر مردم دارند و به دنبال آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی هستند، با نورافکن چراغ شب لرزان ما را خاموش می‌کنند و اطلاعات غلط را جایگزین افکار درست می‌کنند. یا اگر چه ما می‌گوییم شیر بخورید، اما در دنیا به سمت حذف شیر پیش می‌روند و می‌گویند به جای شیر گاو، شیر کینوا، شیر بادام، شیر برنج استفاده کنید و در عمل با نانو تکنولوژی یک چیزهایی ارائه می‌دهند که عمر انسان را تا ۵۰۰ سال افزایش بدهند بدون اینکه مریض باشد.

ما از طرف دیگر با رشد فزاینده فست‌فودها و غذاهای فرآوری‌شده مواجهیم، به گونه‌ای که قدم به قدم به شکل قارچ‌گونه‌ای تعداد این‌ها زیاد می‌شود و فرهنگ غذایی مردم را خیلی تحت‌تأثیر قرارداده‌است. آیا این‌ها می‌تواند بر سلامتی تأثیر منفی داشته‌باشد؟ قطعاً؛ این‌ها مثل مار خوش خط و خالی است که در فرصت مناسب سم جانش را بر ما تزریق می‌کند. این غذاها اگر چه بسیار خوش‌طعم، خوش‌عطر و خوش‌رایحه هستند و از سوی دیگر با استفاده از تمام تکنیک‌های روان‌شناسی این‌ها را با رایحه و عکس اشتهابرانگیز درست می‌کنند که افراد بیشتر سمتش کشیده شوند، اما در عمل شما یک مار را در آستین پرورش داده‌اید! چراکه این غذاها سرشار از اسیدهای چرب ترانس است که ۳ درصد اسیدهای چرب ترانس می‌تواند تا ۳۰ درصد احتمال بیماری‌های قلبی را افزایش دهد. علاوه بر این فست‌فودها سرشار از ترکیباتی است که برای رنگ دادن و نگهداری به این‌ها زده‌اند. همچنین فست‌فودهایی که از مواد گوشتی تهیه شده‌اند، اغلب از ضایعات گوشی تهیه شده‌اند. استفاده تفننی از این‌ها بد نیست، اما مصرف مداوم آن به شدت آسیب‌زننده است. نباید اجازه داده‌شود این همه رستوران‌های فست‌فود در بهترین نقاط شهرها با نور و رایحه و این‌ها مردم را به طرف مسمومیت تدریجی پیش ببرند. باید بدانیم که ۴۰ درصد سرطان‌ها ریشه در این فست فودها دارد.

آیا هضم این فست‌فودها می‌تواند برای هضم ریزمغذی‌ها مشکلی ایجاد کند؟ یک‌جورهایی بله؛ سیستم بدنی ما واقعاً شگفت‌انگیز است. بدن ما یک سیستم تولید انرژی و یک سیستم دفاعی دارد که خودی را از بیگانه و ترکیبات سمی را تشخیص می‌دهد و خنثی می‌کند. وقتی که سیستم ایمنی خوب کار نکند، به جای اینکه به دشمن حمله کند، به خود ما حمله می‌کند. این همه بیماری‌های نو پدید و بیماری‌های خود ایمنی ناشی از عدم‌توجه به سلامتی مواد غذایی است که تناول می‌کنیم. ما بیشتر نیرویمان را برای امنیت غذا هدر می‌دهیم تا مردم به مواد غذایی دسترسی داشته باشند، اما امنیت غذایی که با ایمنی نباشد، ارزشمند نیست. اگر همراه غذا انواع عوامل بیماری‌زا و سموم نیز به بدن راه پیدا کند، طبیعتاً دیگر جان‌بخش نیست و جان‌ستان است.

2323

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *