در شرایط بحران اجتماعی و سیاسی یک جامعه نحوه ارتباط و تعامل با اهالی فرهنگ و هنر، بسیار متفاوت با اقشار دیگر جامعه است، همان‌گونه که هنرمند می‌تواند در ایجاد بحران، نقش کلیدی داشته باشد، در کاهش و آرامش بحران هم می‌تواند نقش کلیدی داشته باشد، نکته مهم تعامل و گفتگو و نقش مدبرانه نمایندگان حاکمیت در استفاده از فرصت طلایی و همگرایی جامعه فرهنگی هنری است. شاهسواری و مجموعه خانه سینما و سایر صنوف، نمونه این جریان هستند. سال‌هاست شاهدیم متولیان سینمایی دولت‌ها، نه‌تنها از این فرصت‌های داخلی مردمی خوب استفاده نکردند؛ بلکه با رفتار قهرآمیزشان به آتش و جنجال افزودند. به نظر می‌رسد علی‌رغم همه‌ی پیش‌بینی‌های منفی که برخی درست و منطقی است مثل ایجاد انحصار و باند و تأمین منافع شخصی، اجازه دهند مسیر دیگری تجربه شود. چون در شرایط فعلی، بحث منفعت‌طلبی‌ها و فرصت‌طلبی‌های فردی نیست؛ بلکه بحث اعتبار یک جشنواره معتبر قدیمی است که با هجمه زیادی از خارج از کشور، برای حذف آن از مجامع بین‌المللی سینمایی روبرو است. طبیعتاً مسیر سخت و دشواری پیش روی شاهسواری است، از یک سو باید پاسخگوی مخالفین و معاندینی باشد که او را حکومتی می‌خوانند از سوی دیگر به‌عنوان یک ایرانی دلسوز علاقه‌مند است عامل اتحاد و همدلی همه‌ی سینماگران چه آرمان‌خواه‌ها و چه ملی‌گراهای ایرانی باشد که علی‌رغم برخی دلخوری‌ها، باز هم می‌خواهند برای مردم کشورشان فیلم بسازند و به اعتبار جشنواره بیافزایند، هر چند او صاحب اعتبار و اعتماد در میان سینماگران است؛ اما راه موفقیتش، در شفاف‌سازی مواضع و عملکرد اجرایی و قاطعیت در گفتار و اعتقاداتش است. برخی روش‌های اجرایی گذشته در دوره‌ای بهترین راهکار برای پیش برد جشنواره فجر بود؛ اما الان ضد خود عمل کند، مثل انتخاب " هیات انتخاب " که اصلاً کاربرد مؤثر ندارد و یا شیوه نمایش فیلم در سراسر کشور به بهانه جشن انقلاب که برای فیلمی هنوز تدوین نهایی نشده؛ اما چون نمایش عمومی دارد و با انتقاد برخی رسانه‌ها روبرو می‌شود باعث می‌گردد فیلمساز از شرکت در جشنواره منصرف شود و یا تغییر در جایزه جشنواره با تعیین رقم‌های مؤثر و راهگشا بجای اهدا یک تندیس و مبلغ ناچیز و یا انتخاب هیات داوری یک کل و یک دست که انتخاب‌هایشان قابل‌پیش‌بینی است و ده‌ها راهکار مناسب و مطلوب دیگر که می‌تواند جشنواره را از بن‌بست فعلی نجات دهد.

۵۷۵۷"/>

یک فرصت برای احیای یک هویت پایدار/ به بهانه انتخاب سعید شاهسواری

انتخاب شاهسواری به‌عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر یک انتخاب درست و با تدبیر و درایت برای احیای ماهیت دوباره جشنواره فیلم فجر است.

یک فرصت برای احیای یک هویت پایدار/ به بهانه انتخاب سعید شاهسواری

اتفاقات سیاسی و اجتماعی ملتهب در سال‌های گذشته، منجر به چالش‌های جدی برای اجرای مطلوب یک جشنواره مرتبط با حاکمیت که البته در جایگاه خود معتبرترین جشنواره آسیا محسوب می‌شد ایجاد کرد و در این میان دولت سیزدهم با یک اشتباه غلط آن‌هم با انتخاب جوانی امین بنام ” امینی “که در وفاداری‌اش به آرمان‌ها شکی نبود؛ اما مورد وثوق اکثریت سینماگران نبود نه‌تنها منجر به کاهش آسیب‌ها نشد؛ بلکه با ایجاد فضای متوهم زا زمینه را برای عدم حضور گسترده فیلم‌ها و فیلمسازان و ایجاد جو التهاب و تنش فراهم ساخت . “محمد خزایی” که با پیشینه مثبتش به‌عنوان رئیس سازمان سینمایی و بعد دبیر جشنواره انتخاب شد باآنکه در دوره‌هایی به‌عنوان دبیر جشنواره‌ها، عامل وفاق و همدلی بین همه اهالی سینما بود، متأسفانه با تبعیت از جریان متوهم برخی حاکم در دولت سیزدهم نتوانست چهره و نقش واقعی خود را ایفا کند. در چنین شرایطی، انتخاب فردی از میان اهالی سینما که ویژگی‌های خاص و فردی‌اش همیشه تأثیرگذار بوده، می‌تواند رونق دوباره به اعتبار و هویت جشنواره فیلم فجر باشد.

در شرایط بحران اجتماعی و سیاسی یک جامعه نحوه ارتباط و تعامل با اهالی فرهنگ و هنر، بسیار متفاوت با اقشار دیگر جامعه است، همان‌گونه که هنرمند می‌تواند در ایجاد بحران، نقش کلیدی داشته باشد، در کاهش و آرامش بحران هم می‌تواند نقش کلیدی داشته باشد، نکته مهم تعامل و گفتگو و نقش مدبرانه نمایندگان حاکمیت در استفاده از فرصت طلایی و همگرایی جامعه فرهنگی هنری است. شاهسواری و مجموعه خانه سینما و سایر صنوف، نمونه این جریان هستند. سال‌هاست شاهدیم متولیان سینمایی دولت‌ها، نه‌تنها از این فرصت‌های داخلی مردمی خوب استفاده نکردند؛ بلکه با رفتار قهرآمیزشان به آتش و جنجال افزودند. به نظر می‌رسد علی‌رغم همه‌ی پیش‌بینی‌های منفی که برخی درست و منطقی است مثل ایجاد انحصار و باند و تأمین منافع شخصی، اجازه دهند مسیر دیگری تجربه شود. چون در شرایط فعلی، بحث منفعت‌طلبی‌ها و فرصت‌طلبی‌های فردی نیست؛ بلکه بحث اعتبار یک جشنواره معتبر قدیمی است که با هجمه زیادی از خارج از کشور، برای حذف آن از مجامع بین‌المللی سینمایی روبرو است. طبیعتاً مسیر سخت و دشواری پیش روی شاهسواری است، از یک سو باید پاسخگوی مخالفین و معاندینی باشد که او را حکومتی می‌خوانند از سوی دیگر به‌عنوان یک ایرانی دلسوز علاقه‌مند است عامل اتحاد و همدلی همه‌ی سینماگران چه آرمان‌خواه‌ها و چه ملی‌گراهای ایرانی باشد که علی‌رغم برخی دلخوری‌ها، باز هم می‌خواهند برای مردم کشورشان فیلم بسازند و به اعتبار جشنواره بیافزایند، هر چند او صاحب اعتبار و اعتماد در میان سینماگران است؛ اما راه موفقیتش، در شفاف‌سازی مواضع و عملکرد اجرایی و قاطعیت در گفتار و اعتقاداتش است. برخی روش‌های اجرایی گذشته در دوره‌ای بهترین راهکار برای پیش برد جشنواره فجر بود؛ اما الان ضد خود عمل کند، مثل انتخاب ” هیات انتخاب ” که اصلاً کاربرد مؤثر ندارد و یا شیوه نمایش فیلم در سراسر کشور به بهانه جشن انقلاب که برای فیلمی هنوز تدوین نهایی نشده؛ اما چون نمایش عمومی دارد و با انتقاد برخی رسانه‌ها روبرو می‌شود باعث می‌گردد فیلمساز از شرکت در جشنواره منصرف شود و یا تغییر در جایزه جشنواره با تعیین رقم‌های مؤثر و راهگشا بجای اهدا یک تندیس و مبلغ ناچیز و یا انتخاب هیات داوری یک کل و یک دست که انتخاب‌هایشان قابل‌پیش‌بینی است و ده‌ها راهکار مناسب و مطلوب دیگر که می‌تواند جشنواره را از بن‌بست فعلی نجات دهد.

۵۷۵۷

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *