یک مشاور مدرسه در واکنش به تعرض یک معلم به تعدادی از دانشآموزان گفت: «در ذیل ویژگیهای معلمی برخورداری از سلامت ذهنی، روانی، اجتماعی و بدنی وجود دارد؛ کسیکه چنین اتفاقی را رقم میزند سلامت روانی و ذهنی ندارد. این رفتار یک رفتار بیمارگونه است و چنین فردی نباید معلم شود.»
مظاهر گودرزی: تعرض یک معلم به دانشآموزان در مدرسه، خبری که یکی دو روز قبل رسانهای شد، آنطورکه گفته شده این معلم قبلتر هم رفتارهای خشونتآمیز داشته اما علیرغم اعتراض والدین مورد توجه مدیر مدرسه قرار نگرفته تا سوء رفتارهای او به مرحله تعرض به دانشآموزان برسد، آنهم در نمازخانه مدرسه.
آموزش و پرورش در توضیح بیشتر گفته: «این اتفاق اسفندماه ۱۴۰۳ رخ داده که در پی اعتراض تعدادی از والدین، جلسه فوریت برای بررسی این موضوع تشکیل شد و به هیئت تخلفات اداری رفت. فرد خاطی به حالت تعلیق درآمده و چون قراردادش پیمانی بود، لغو پیمان شد.»
همچنین معلم خاطی از سوی دادستان شهر ری احضار شده تا ماجرا در دستگاه قضایی هم پیگیری شود.
این اتفاق یکبار دیگر جای خالی آموزش در مدارس را روشن میکند، همچنین یادآور میشود اگر معلمان قبل از وردو به آموزش و پرورش گزینش میشوند این گزینش علاوه بر سمتوسوی سیاسی و مذهبی باید سویههای دیگری هم داشته باشد، درهمینباره محمد داوری، معلم و مشاور در مدارس به خبرآنلاین میگوید: «متاسفانه در فرآیند گزینشها از گزینش روانشناختی غفلت میشود، چراکه موضوع گزینشها بیشتر سیاسی و عقیدتی است. یک تفکر سنتی و ایدئولوژیک وجود دارد که به واقعیتهای روانشناختی در آموزش و پرورش توجه نمیکند، این تفکر سنتی آموزشهای این چنینی را برعکس محرک و هنجار شکن میداند.»
متن این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
آقای داوری واکنش شما به ماجرای تعرض یک معلم به دانشآموزان چیست؟
همه مشاغلی که با کودکان و نوجوانان در ارتباط هستند حساسیت وجود دارد، وقتی چنین اتفاقی میافتد اولین چیزی که باید مدنظر داشت آموزش کودکان و نوجوانان برای دفاع از خودشان است، اگر اولین کودکی که مورد تعرض قرار گرفت آموزش دیده بود و بلافاصله مسئله را مطرح میکرد حتما این کار تکرار نمیشد.
*در مارس ایران چنین اموزشهایی وجود دارد؟
متاسفانه نهتنها چنین آموزشی وجود ندارد، بلکه نظام آموزشی ما در پیشگیری از آسیبهای مختلف برای کودکان و نوجوانان ناتوان است. شما را ارجاع میدهم به سند ۲۰۳۰ که به کشورها توصیه کرده بود آموزش مهارتهای جنسی، خود مراقبتی و خود مدیریتی در مدارس وجود داشته باشد چند سال قبل در کشور ما به عنوان یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی تلقی شد و از دستور کار خارج شد.
*مانع اصلی که چنین آموزشهایی در کشور ما تهاجم فرهنگی تلقی میشود چیست؟
یک تفکر سنتی و ایدئولوژیک وجود دارد که به واقعیتهای روانشناختی در اموزش و پرورش توجه نمیکند، این تفکر سنتی اموزشهای این چنینی را برعکس محرک و هنجار شکن میداند، چنین تفکری را شما در محتوای کتابهای درسی، برنامههای آموزشی مدارس و در روشهای آموزشی میبینید.
*برای ورود معلمان به آموزش و پرورش گزینش وجود دارد، چرا با وجود گزینشها شاهد چنین اتفاقهایی هستیم؟
متاسفانه در این فرآیند، از گزینش روانشناختی غفلت میشود، چراکه موضوع گزینشها بیشتر سیاسی و عقیدتی است. درحالیکه برای معلم شدن سه ویژگی نیاز است، یکی دانش، دیگری روشهای تدریس و سومی ویژگیهای معلمی است، در ذیل ویژگیهای معلمی برخورداری از سلامت ذهنی، روانی، اجتماعی و بدنی وجود دارد؛ کسیکه چنین اتفاقی را رقم میزند سلامت روانی و ذهنی ندارد. این رفتار یک رفتار بیمارگونه است و چنین فردی نباید معلم شود.
*بنابراین با آموزش قابل پیشگیری است.
بله، فرآیند دانشگاه فرهنگیان به عنوان یکی از مهمترین کانالهای استخدام معلم حداقل چهار سال افراد را در اختیار دارد، در این چهار سال به موازات اینکه افراد دانش معلمی را یاد میگیرند با ویژگیهای شخصیتیشان مورد ارزیابی قرار بگیرد و تقویت شود، زمانی که خودم در دوره تربیت معلم بودم یک هم دورهای داشتم که به همین دلیل از معلمی محروم شد، چراکه در دوره دانشجویی متوجه شدند که فرد سلامت جنسی و روانشناختی ندارد.
*الان که آموزش مهارت جنسی برای دانشآموزان را نداریم باید چهکار کنیم؟
خانوادهها باید آموزش چنین مواردی را از مدارس مطالبه کنند و خودشان باید به آموزش کودکان و نوجوانان درباره مسائل جنسی ورود کنند. من به عنوان مشاور در مدرسه با یک نوجوان درباره بلوغ جنسی صحبت میکنم متوجه میشوم واللدین او یک بار هم درباره بلوغ جنسی با او صحبت نکردهاند، به دلیل سلطه شرم که در جامعه ما وجود دارد والدین با کودکان خود صحبت نمیکنند، درحالیکه این اتفاق باید بیفتد.
یک نکته مهم این است که افراد باید بتوانند جایگاه معلمی را از مواردی این چنینی تفکیک کنند، هم جامعه معلمان و فرهنگیان نباید متعصبانه به این ماجرا نگاه کنند و بگویند که چرا این موارد مطرح میشود، که معتقدم باید مطرح شود، هم از طرف دیگر بقیه کسانیکه واکنش نشان میدهند نباید موارد موردی را به کل جامعه معلمها تعمیم بدهند، بنابراین رسالت اخلاقی را در واکنش به این موارد باید حفظ کنیم.