به گزارش کاویان گلد، در تابستان ۱۳۴۳ منوچهر صیادی خبرنگار روزنامه‌ی کیهان روانه‌ی بیمارستان روانی رازی امین‌آباد شد تا گزارشی میدانی از آن‌جا تهیه کند. در آن برهه درست ۵ سال از زمانی می‌گذشت که بخش عمده‌ی بیماران روانی پایتخت از بیمارستان روزبه به این مرکز انتقال داده شده بودند و حالا تیمارستان امین‌آباد میزبان نزدیک به دو هزار بیمار روانی بود. در ادامه شرح این گزارش را که یکم مرداد ۱۳۴۳ در کیهان منتشر شد، می‌خوانید:

جنون چیست؟ وقتی من در برابر چشم‌های خود دیدگان بی‌خیال دو هزار تن دیوانه را در بیمارستان روانی رازی دیدم از خود پرسیدم: «جنون چیست؟»و بعد به یاد کتاب‌ها و مقالاتی افتادم که درباره‌ی جنون خوانده‌ام و سرانجام به یاد جمله‌ی آن نویسنده افتادم که انجام کارهای خلاف عرف را جنون می‌داند و بی‌تردید همه‌ی کسانی که در امین‌آباد گرد آمده‌اند هیچ‌یک خود را دیوانه نمی‌دانند زیرا برای آن‌ها عرفی جز «عرف موجود» وجود ندارد."/>

گزارشی از تیمارستان امین‌آباد در نخستین سال‌های آغاز به کار/ در هر ماه ۱۵۰ نفر در تهران دیوانه می‌شوند/ علاقه بیماران: سیگار و نامه

در حال حاضر در ۲۴ بخش زنانه و مردانه و اطفال بیمارستان رازی ۱۹۶۳ نفر بستری هستند که از این تعداد ۱۱۱۹ مرد و ۸۴۴ نفر زن و ۱۰۹ کودک می باشند که سن آن‌ها بین یک سال و نیم الی ۱۵ می‌باشد.

گزارشی از تیمارستان امین‌آباد در نخستین سال‌های آغاز به کار/ در هر ماه ۱۵۰ نفر در تهران دیوانه می‌شوند/ علاقه بیماران: سیگار و نامه

به گزارش کاویان گلد، در تابستان ۱۳۴۳ منوچهر صیادی خبرنگار روزنامه‌ی کیهان روانه‌ی بیمارستان روانی رازی امین‌آباد شد تا گزارشی میدانی از آن‌جا تهیه کند. در آن برهه درست ۵ سال از زمانی می‌گذشت که بخش عمده‌ی بیماران روانی پایتخت از بیمارستان روزبه به این مرکز انتقال داده شده بودند و حالا تیمارستان امین‌آباد میزبان نزدیک به دو هزار بیمار روانی بود. در ادامه شرح این گزارش را که یکم مرداد ۱۳۴۳ در کیهان منتشر شد، می‌خوانید:

جنون چیست؟ وقتی من در برابر چشم‌های خود دیدگان بی‌خیال دو هزار تن دیوانه را در بیمارستان روانی رازی دیدم از خود پرسیدم: «جنون چیست؟»و بعد به یاد کتاب‌ها و مقالاتی افتادم که درباره‌ی جنون خوانده‌ام و سرانجام به یاد جمله‌ی آن نویسنده افتادم که انجام کارهای خلاف عرف را جنون می‌داند و بی‌تردید همه‌ی کسانی که در امین‌آباد گرد آمده‌اند هیچ‌یک خود را دیوانه نمی‌دانند زیرا برای آن‌ها عرفی جز «عرف موجود» وجود ندارد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *