فرزانه فراهانی: انفجار بندر شهید رجائی حادثه تلخ و وحشتناکی بود که تلنگری دیگر به مسئولان رسیدگی به مسائل کارگران زد تا بیشتر بر اجرای قوانین مربوط به کارگر و کارفرما نظارت کنند و نگذارند حق و حقوق این قشر زحمتکش پایمال شود.

رضا احمدیان، کارگر مصدوم شده در حادثه انفجار بندر شهید رجائی بندرعباس است که در اثر موج انفجار و پرتاب شدن جسم سخت، از ناحیه کمر و سر دچار شکستگی شده است و هم اکنون در بیمارستان بستری است.

رضا به خبرنگار خبرآنلاین می‌گوید: من در خط نقره‌ای اسکله که مربوط به حمل و جابجایی بشکه‌های قیر است کارگری می‌کنم و روز حادثه حدود ساعت ۱۲ ظهر بالای کانتینر حمل قیر مشغول به کار بودم.

او ادامه می‌دهد: صدای انفجار که آمد دیدم دوستانم که در کنارم مشغول کار بودند داد می‌زنند "آتیش، آتیش" و تا سرم را برگرداندم موج انفجار اول به سرم اصابت و بعد به فاصله دوری روی زمین پرتم کرد.

این کارگر مصدوم شده می‌گوید: وقتی به خودم آمدم دیدم همه جا آتش گرفته، ماشین‌ها آتش گرفته و می‌سوزند؛ حدود ۱۰ _ ۲۰ قدم خودم را کشان کشان به گوشه‌ای کشاندم و بعضی از دوستانم که سالم بودند من را به داخل یک ماشین بردند و به بیمارستان رساندند.

او می‌گوید: من ۲۰ سال سن دارم و تک فرزند پسر و در اصل نان‌آور خانواده‌ام هستم و با مادرم زندگی می‌کنم؛ به تازگی با همسرم عقد کرده‌ایم و قرار بود تیر یا مرداد ماه عروسی بگیریم که دیگر با اتفاقی که افتاده است معلوم نیست کی بتوانیم سر زندگی مان برویم.

کارگر مصدوم اسکله شهید رجائی می‌گوید: کار من و چند کارگر دیگر پرکردن و جابجایی شبکه‌های قیری بود که از عراق به این اسکله می‌رسید. ما هیچ قراردادی با کارفرما و مدیر خود نداشتیم و در این ۴ سال به صورت کارگر روزمزد مشغول بودیم و بیمه‌ای هم برای ما رد نشده است.

رضا اضافه می‌کند: اول حجم آتش کم بود و در چند ثانیه حجم آتش بزرگتر و بیشتر شد و بعد از آن انفجار رخ داد که حدود ۱۰ ثانیه پس از آن موج انفجار به ما رسید.

این کارگر مصدوم می‌گوید: کمرم شکسته است و دکترها می‌گویند در مهره ۵ کمرم باید پلاتین کار بگذارند.

او تصریح می‌کند: تا قبل از این اتفاق گهگاهی بازرس می‌آمد؛ ما کارگریم و در اسکله کارگری می‌کردیم؛ کاری به این چیزها نداشتیم و بسته به کارمان حقوق دریافت می‌کردیم. بشکه‌های سنگین قیر را پر و با دست به کانتینر جابجا می‌کردیم.

این کارگر مصدوم اسکله شهید رجائی می‌گوید: من اصالتا کرمانشاهی هستم و برای کارگری به بندر آمده بودم؛ پیش از تعطیلات نوروزی چند روزی به خانه رفتم و بعد از دیدار با مادر و همسرم به اسکله برگشتم. می‌خواستم پولی برای جشن عروسی‌ام جمع کنم که اینطور شد."/>

کارگر مجروح‌شده اسکله شهید رجائی: ۴ سال است در اسکله کارگری می‌کنم اما یک روز هم بیمه ندارم/ از کرمانشاه آمده بودم تا پولی جمع کنم و عروسی بگیرم

یکی از کارگران مجروح‌شده اسکله شهید رجائی به خبرآنلاین می‌گوید: «صدای انفجار که آمد دیدم دوستانم که در کنارم مشغول کار بودند داد می‌زنند "آتیش، آتیش" و تا سرم را برگرداندم موج انفجار اول به سرم اصابت و بعد به فاصله دوری روی زمین پرتم کرد.»

کارگر مجروح‌شده اسکله شهید رجائی: ۴ سال است در اسکله کارگری می‌کنم اما یک روز هم بیمه ندارم/ از کرمانشاه آمده بودم تا پولی جمع کنم و عروسی بگیرم

فرزانه فراهانی: انفجار بندر شهید رجائی حادثه تلخ و وحشتناکی بود که تلنگری دیگر به مسئولان رسیدگی به مسائل کارگران زد تا بیشتر بر اجرای قوانین مربوط به کارگر و کارفرما نظارت کنند و نگذارند حق و حقوق این قشر زحمتکش پایمال شود.

رضا احمدیان، کارگر مصدوم شده در حادثه انفجار بندر شهید رجائی بندرعباس است که در اثر موج انفجار و پرتاب شدن جسم سخت، از ناحیه کمر و سر دچار شکستگی شده است و هم اکنون در بیمارستان بستری است.

رضا به خبرنگار خبرآنلاین می‌گوید: من در خط نقره‌ای اسکله که مربوط به حمل و جابجایی بشکه‌های قیر است کارگری می‌کنم و روز حادثه حدود ساعت ۱۲ ظهر بالای کانتینر حمل قیر مشغول به کار بودم.

او ادامه می‌دهد: صدای انفجار که آمد دیدم دوستانم که در کنارم مشغول کار بودند داد می‌زنند “آتیش، آتیش” و تا سرم را برگرداندم موج انفجار اول به سرم اصابت و بعد به فاصله دوری روی زمین پرتم کرد.

این کارگر مصدوم شده می‌گوید: وقتی به خودم آمدم دیدم همه جا آتش گرفته، ماشین‌ها آتش گرفته و می‌سوزند؛ حدود ۱۰ _ ۲۰ قدم خودم را کشان کشان به گوشه‌ای کشاندم و بعضی از دوستانم که سالم بودند من را به داخل یک ماشین بردند و به بیمارستان رساندند.

او می‌گوید: من ۲۰ سال سن دارم و تک فرزند پسر و در اصل نان‌آور خانواده‌ام هستم و با مادرم زندگی می‌کنم؛ به تازگی با همسرم عقد کرده‌ایم و قرار بود تیر یا مرداد ماه عروسی بگیریم که دیگر با اتفاقی که افتاده است معلوم نیست کی بتوانیم سر زندگی مان برویم.

کارگر مصدوم اسکله شهید رجائی می‌گوید: کار من و چند کارگر دیگر پرکردن و جابجایی شبکه‌های قیری بود که از عراق به این اسکله می‌رسید. ما هیچ قراردادی با کارفرما و مدیر خود نداشتیم و در این ۴ سال به صورت کارگر روزمزد مشغول بودیم و بیمه‌ای هم برای ما رد نشده است.

رضا اضافه می‌کند: اول حجم آتش کم بود و در چند ثانیه حجم آتش بزرگتر و بیشتر شد و بعد از آن انفجار رخ داد که حدود ۱۰ ثانیه پس از آن موج انفجار به ما رسید.

این کارگر مصدوم می‌گوید: کمرم شکسته است و دکترها می‌گویند در مهره ۵ کمرم باید پلاتین کار بگذارند.

او تصریح می‌کند: تا قبل از این اتفاق گهگاهی بازرس می‌آمد؛ ما کارگریم و در اسکله کارگری می‌کردیم؛ کاری به این چیزها نداشتیم و بسته به کارمان حقوق دریافت می‌کردیم. بشکه‌های سنگین قیر را پر و با دست به کانتینر جابجا می‌کردیم.

این کارگر مصدوم اسکله شهید رجائی می‌گوید: من اصالتا کرمانشاهی هستم و برای کارگری به بندر آمده بودم؛ پیش از تعطیلات نوروزی چند روزی به خانه رفتم و بعد از دیدار با مادر و همسرم به اسکله برگشتم. می‌خواستم پولی برای جشن عروسی‌ام جمع کنم که اینطور شد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *