چرا آیت‌الله محقق داماد گفت یزدی‌ها مظلوم هستند؟

آیت الله سیدمصطفی محققق داماد در دیدار اعضای دبیرخانه کنگره علامه بهابادی یزدی گفت: جناب ملاعبدالله بهابادی، فقهی هم بوده؛ ازاین‌رو باید گفت ما یزدی‌ها در معرفی و شناخت علما و دانشمندان‌مان مظلوم هستیم.

چرا آیت‌الله محقق داماد گفت یزدی‌ها مظلوم هستند؟

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، متن سخنان آیت الله محقق داماد درباره ملاعبدالله بهابادی یزدی به شرح زیر است:

«من اطلاع نداشتم که  جناب ملاعبدالله بهابادی فقهی هم بوده؛ ازاین‌رو باید گفت ما یزدی‌ها در معرفی و شناخت علما و دانشمندان‌مان مظلوم هستیم، چراکه عده زیادی از علما و اندیشمندانی داریم  که نامی از آنها برده نمی‌شود.

یکی از این دانشمندان یزدی، مولف کتاب جامع الشواهد، محمدباقر شریف اردکانی (۱۲۳۱-۱۳۰۱ق) است. کتاب وی ازجمله آثار ادبی عصر قاجار است که در آن، مؤلف به ترجمه اشعار منتخب عربی همت گماشته است.

دانشمند دیگر، صاحب کتاب قاموس اللغة، ابوطاهر مجدالدین محمد فیروزآبادی (۸۱۷ / ۸۱۶ -۷۲۹ ق)، عالم لغوی و ادیب ِایرانی است که از فیروزآباد یزد است نه شیراز.

دانشمند دیگر، صاحب کتاب شرح هدایة الحکمة، قاضی کمال‌الدین میبدی از شخصیت‌های برجستۀ علمی، ادبی قرن نهم و دهم هجری است. این کتاب از جمله مواریث و منابع مهم فلسفه و حکمت اسلامی است که میبدی با بیان نقد و نظرهای خاص خود در این شرح، علاوه بر نقش بسزایی که در تطور حکمت اسلامی و نزدیک‌شدن مشارب فکری مختلف تا زمان خود داشته، توانسته الهام‌بخش صدرالمتألهین شیرازی در ظهور حکمت متعالیه نیز باشد.

این چند دانشمند که نام بردم نمونه‌ای از دانشمندان گمنام  یزد هستند. ملاعبدالله بهابادی یزدی نیز از این جهت که فقط به صاحب حاشیه شناخته شده‌اند، در سایر علوم ناشناخته‌ و گمنام هستند.

رابطه محقق کرکی با دولت شیعی صفوی

محقق کرکی، شیخ الاسلام رسمی کشور ایران در عهد شاه طهاسب صفوی بودند. ایشان به‌مثابه یک رهبر شیعی، قدرت  دولت شیعی صفوی را کاملا تحکیم کردند و کارهای بسیاری انجام دادند؛ یکی از آنها این بود که دستگاه قضایی را منظم کردند و شبکه‌ای از قضات را در کشور سامان دادند تا براساس فقه شیعی قضاوت کنند. همچنین ایشان مدارس فقه را در ایران گسترش دادند.

ملاعبدالله یزدی، حکیمی اندیشه‌ورز  و دارای امتداد سیاسی، اجتماعی

برخی علمای یزدی ملا بودند، اما گوشه‌نشین بودند؛ ولی علامه ملاعبدالله بهابادی گوشه‌نشین نبود و این مسیر همکاری علما با صفوی را محقق کرکی حل کرد و ایشان نظریه همکاری با حکومت را بازتعریف کردند و در حقیقت علامه کرکی چالش سیاسی مواجهه علما با حکومت غیرمعصوم را حل کردند. ملاعبدالله همان عصر می‌زیستند و چون شاگرد ایشان بودند در خط سیاسی ایشان قرار گرفتند.

مطلبی موثق به یاد دارم که یا از مرحوم ملاعلی مدرس زنوزی است یا در حواشی بر کفایه دیدم که محقق کرکی با شاه اسماعیل هماهنگی کرد که در تمام شهرها سفر کند و آرای قضایی قضات را بررسی کند و هر قاضی که خوب رای می‌دهد را ثبیت کند و هر قاضی که عملکرد خوبی ندارد از قضاوت خلع کند.

محقق کرکی در سفری به کاشان مشاهده کرد که رای‌ها بسیار دقیق و عالی قضایی صادر شده است. سوال کردند قاضی شهر کیست؟ ایشان را بیاورند. محقق کرکی از ایشان سوال کردند که فقه‌تان را در نجف خوانید؟ گفت نه. گفتند در خراسان خوانید؟ گفت نه. گفتند در اصفهان خوانید؟ گفت نه. گفتند پس فقه را کجا خواندی و این آرای درست را چگونه صادر کردی؟ گفت بر پایه عقل صادر کردم. محقق کرکی این مطلب را در جامع المقاصد نقل کردند. این قاضی، عالم محقق خفری است.

محقق کرکی در جامع المقاصد می‌گوید: پس از این بود که ما قاعده «کلما حکم به الشرع، حکم به العقل» را مطرح کردیم و بر آن تاکید می‌کنیم.

تمام همکاری و حمایت بزرگانی مانند محقق کرکی و علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی با دولت صفوی، به‌خاطر تحیکم تشیع بوده است و با وجود نقاط ضعفی در عصر صفوی، اما کسانی مانند شاه اسماعیل برای تثبیت تشیع فداکاری کرد.

همان‌گونه که خواجه طوسی لقب علامه را برای علامه حلی به‌کار برد، شیخ بهایی نیز لقب علامه را برای ملاعبدالله بهابادی یزدی به‌کار گرفت.

باید توجه داشت که اگر عقلانیت شیعه و تعقل عالمانی مانند ابن سینا و خواجه نصیرالدین تاثیر عمیقی در فقه و اصول نگذاشته بود و اگر این تعقل نبود ما و جهان اسلام همانند تفکر داعش بودیم.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *