با توجه به شرایط فعلی، صداوسیما باید به سرعت اقدامات اصلاحی جدی انجام دهد. این سازمان به عنوان یک رسانه ملی که سالها از بودجه عمومی بهرهمند شده، اکنون در موقعیتی است که میزان اشتباهاتش بالاتر از تصور رفته است.
مهسا بهادری: در مقطع زمانیای که یکی از سرنوشتسازترین تحولات سیاسی ایران در حال شکلگیری است، سازمان صدا و سیما به عنوان یکی از ارکان رسانهای کشور، در حال حاضر درگیر حاشیهسازیها و توجه به مسائل فرعی است. به جای آن که رسانه ملی به دنبال پوشش و تحلیل بحرانهای کلیدی و مسائل مهم کشور باشد، به حواشی و موضوعات کماهمیت پرداخته و به انحراف افکار عمومی دامن میزند.
سلبریتیستیزی؛ سیاستی خودتحقیرکننده
اگر به سال ۱۴۰۲ بازگردیم، میبینیم که پیمان جبلی بارها و بارها نظرهای متفاوتی درباره حضور سلبریتیها در این رسانه ارائه کرده است، او یکبار گفت سلبریتیهای خودمان را میسازیم، بار دیگر گفت اتفاقاً برخی هنرمندان به اشتباه، جضور خودشان را در رسانه ملی کمرنگ کردهاند. هیچکس از آنها نخواسته است که بروند، بلکه برعکس، ما خواستیم که بمانند طرح بدهند، بازی کنند و اجرا کنند. با اینحال ما به دیدگاهشان احترام میگذاریم و معتقدیم صداوسیما خانه هنرمندانی است که میخواهند به هویت و تاریخ این ملت خدمت کنند. ما به کسی باج نمیدهیم اما دور صداوسیما هم سیم خاردار نکشیدهایم .
همین کنار گذاشتن سلبریتیها و عدم همکاری آنها و بعد تکذیب کردن این ماجرا و ارائه صحبتهای ضد و نقیض نتایج نگران کنندهای را به همراه داشت که یکی از آنها کاهش مخاطب بود، مسئلهای غیرقابل کتمان که حاصل یک اشتباه استراتژیک چند ساله است و با چند ویژه برنامه نوروز و ماه رمضان برطرف نمیشود.
یکی دیگر از سیاستهای بحرانساز و دور از چشمانداز صداوسیما، موج سلبریتیستیزی است که در چند سال اخیر در این سازمان به شدت مورد توجه قرار گرفته است. تلاش برای حذف چهرههای شناخته شده و جایگزینی آنها با افرادی که محبوبیت پیشینیان را ندارند تا جایی که در آخرین نظرسنجی ایسپا، که در مهر ۱۴۰۳ انجام گرفت، مشخص شد تنها ۱۲.۵ درصد مردم اخبار را از سازمان صدا و سیما دریافت میکنند. در حالی که در سال ۱۳۹۶، این آمار عدد ۵۱ درصد را نشان میداد.
سازمان صدا و سیما در حوزه سرگرمی سازی هم شکست خورده است. طبق نظرسنجی ایسپا تنها ۱۱.۵ درصد مردم فیلمها و سریالهای تلویزیون را دنبال میکنند، در حالی که این آمار برای پلتفرمهای نمایش فیلم داخلی ۱۸.۷ درصد است.
هرچند که پس از انتشار این آمار صداوسیما تکذیبیهای بلندبالا صادر کرد، اما در نهایت این ریزش را پذیرفت البته پیش از این وحید جلیلی در سال ۱۴۰۲ و در مصاحبهای با ماهنامه سوره به طور آشکار گفته بود: «کی گفته تلویزیون باید برای ۸۰ میلیون ایرانی برنامه داشته باشد؟ ما باید مخاطبمان را فقط ۸ تا ۱۰ میلیون نفر فرض کنیم!» این گفته که در دوران فعلی مدیریت صدا و سیما به شدت جدی گرفته شده، نشاندهنده سیاستهای نادرستی است که صداوسیما را از توجه به نیازها و سلایق طیف وسیعی از مخاطبان خود باز میدارد.
در نوروز امسال، سریال «پایتخت ۷» توانست برخی از مشکلات موجود در صداوسیما را جبران کند و به نوعی از بحران جدی برای این رسانه جلوگیری نماید. اما باید این پرسش را مطرح کرد که آیا موفقیت این سریال تنها ناشی از جذابیتهای فنی و محتوایی آن بوده یا به دلیل کاهش چشمگیر سطح کیفی سایر برنامههای تلویزیون؟ در حقیقت، اگر «پایتخت ۷» نمیتوانست پخش شود، صداوسیما ممکن بود شاهد سقوط بیشتر و بیسابقهای در میزان بینندگان خود باشد. این نکته نشان میدهد که در واقع صداوسیما نیازمند بازنگری اساسی در سیاستهای محتوایی و رویکردهای برنامهسازی خود است.
همین استقبال از «پایتخت» سببساز این شد که تلویزیون تمایل خود به بازگشت سلبریتیها را نشان دهد. مدتی قبل خبر رسید که «مهران مدیری» با برادران قاسمخانی و ژوله به تلویزیون باز میگردد که به دنبال این ماجرا مهراب قاسمخانی با انتشار پستی در اینستاگرام این ماجرا را تکذیب کرد.
اما اندکی از این ماجرا گذشته بود که پیمان جبلی، رئیس در رابطه با شروع ساخت سریال پایتخت ۸ گفت: «در ارتباط پایتخت بنده مجدداً ضمن تشکر از همه عوامل سریال پربیننده پایتخت، باید بگویم که ما آمادگی کامل خودمان را برای تولید پایتخت ۸ اعلام کردهایم و تیم تولید احتیاج به شکلگیری ایده دارند. در هر صورت ما با تمام توان از تولید پایتخت ۸ حمایت خواهیم کرد تا به ثمر بنشیند.»
جبلی در پاسخ به این سوال که آیا صداوسیما مذاکراتی با مهران مدیری برای تولید سریال انجام داده است گفت: «در ارتباط با مجموعههای دیگر و کارگردانان دیگر و افراد دیگر که در حال تولید سریال هستند، اطلاعات دقیق را سیما فیلم منتشر میکند. تا آنجایی که بنده اطلاع دارم بله مذاکراتی با آقای مهران مدیری صورت گرفته اما اطلاعات دقیق بیشتر در رابطه با این موضوع را سیما فیلم ارائه خواهد داد.»
اینگونه بود که مسیر بازگشت سلبریتیها به تلویزیون باز شد.
محتوای صداوسیما؛ از تلویزیون به فضای مجازی
اگرچه نمیتوان از برخی برنامههای مفید و اثرگذار در صداوسیما گذشت، اما حقیقت تلخ این است که بیشتر این برنامهها از طریق فضای مجازی به اطلاع مردم میرسند. در دنیای امروز که فضای مجازی نقش مهمی در ارتباطات و اطلاعرسانی ایفا میکند، صداوسیما به وضوح نتواسته است از پتانسیلهای دیجیتال خود به درستی استفاده کند. حتی برخی برنامههای قابل توجه مانند برنامهای که «کفن» به مهمانان خود هدیه میداد، زمانی که از طریق فضای مجازی منتشر شد، مورد توجه قرار گرفت پیمان جبلی گفت: «بی سلیقگی بوده که اتفاق افتاده است. به شخصه این موضوع را نمی پسندم. این برنامه ۵۲ قسمت داشته و ۵۲ مهمان در آن حضور داشته اند.چند نفر از این موضوع دلگیر شدند. من هم تذکر دادم. با این شیوه و با هر هدفی تحت هر عنوانی این کار اشتباه بود. این برنامه پخش شده و تمام شده است. تاکنون شش بار بازپخش شده و این بار ششم بوده که مورد توجه قرار گرفته است.»
روز دوشنبه، یکم اردیبهشت، در برنامهای بهنام «درنگ» که از شبکه نسیم و با اجرای محسن افشانی پخش شد، در آیتمی که با هوش مصنوعی ساخته شده بود به صورت فرضی با وزیر امور خارجه عربستان سعودی گفتوگو شد.
این ماجرا انتقادات زیادی را به دنبال داشت تا جایی که شبکه نسیم با انتشار بیانیهای این اشتباه را سهوی دانست و با اعلام اینکه به سازندگان تذکر جدی داده است، از مخاطبان عذرخواهی کرد.
با وجود آنکه شبکه نسیم در بیانیهای، پخش این آیتم را «سهوی» دانست و اعلام کرد با عوامل خاطی برخورد انضباطی صورت گرفته است، اما تردیدهای جدی درباره میزان سهوی بودن چنین اقدامی مطرح شده است. برنامه یادشده از نوع تولیدی بوده، نه زنده، و پیش از پخش نهایی، توسط چندین حلقه نظارتی و فنی بررسی میشود؛ ازجمله تهیهکننده، کارگردان، ناظر محتوایی، مدیر شبکه، و نهایتاً ناظر پخش. این سطح از بررسیهای معمول، احتمال بروز یک خطای سهوی محتوایی را کاهش میدهد.
در همین راستا، پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، در گفتوگویی با کاویان گلد، گفت: «امکان اینکه تحلیل یا صحبتی در جهت خلاف این سیاستها در برنامههای متعدد و مختلفی که در صداوسیما پخش میشود، وجود داشته باشد و آن را انکار نمیکنیم. اما تلاش میکنیم تا این وضعیت را کنترل کرده و با آن برخورد کنیم. برنامه تولیدی شبکه نسیم برای چند ماه پیش بوده و بی توجهی صورت گرفته بود. ما هم توضیح دادیم که سهل انگاری شده است.»
توهین به اهل سنت
چند روز بعد و در برنامه زنده «سیمای خانواده» که چهارشنبه از شبکه یک سیما پخش شد، توهینی به اهل سنت انجام شد که واکنشهای گستردهای در رسانهها و میان افکار عمومی به دنبال داشت .
خطای رخداده در این برنامه که واکنشهای مذهبی و اجتماعی را به همراه داشت، از سوی مسئولان صداوسیما بهعنوان یک «خطای نابخشودنی و مشکوک» توصیف شد. این رویداد که در یک برنامه زنده تلویزیونی اتفاق افتاد، منجر به برکناری فوری مدیر پخش شبکه یک سیما شد. در پی این اقدام، صداوسیما اطلاعیهای رسمی منتشر کرد که در آن به سیاستهای این سازمان در تولید محتوای رسانهای اشاره شد.
براساس این اطلاعیه، صداوسیما در ماههای اخیر با تمرکز بر تقویت وحدت امت اسلامی و احترام به تمامی مذاهب، برنامههایی را تولید و پخش کرده که برخی از آنها با استقبال مخاطبان در کشورهای اسلامی مواجه شده است. به همین دلیل، بروز چنین اشتباهی در یکی از برنامههای زنده تلویزیونی نهتنها برای سازمان صداوسیما بلکه برای کل رسانه ملی یک ضربه به اصول رسانهای و اهداف کلان سازمان بهشمار میرود.
در واکنشهای سریع و هماهنگ، ویدئوی منتشرشده از این برنامه بهطور کامل از تمامی پلتفرمهای وابسته به رسانه ملی، از جمله تلوبیون و سپهر، حذف شد. همچنین به گزارش خبرگزاری دانشجو، اقدامات قضائی برای ۸ نفر از دستاندرکاران برنامه صورت گرفت و آنها به مراجع قضایی معرفی شدند.
در پی این حوادث، علاوه بر برکناری مدیر پخش، مدیر گروه تولید برنامه نیز از سمت خود کنار گذاشته شد. رئیس سازمان صداوسیما دستور تشکیل کمیتهای ویژه برای بررسی ابعاد مختلف این اتفاق و شناسایی عوامل احتمالی دیگر را صادر کرد. این کمیته متشکل از نمایندگان مرکز صیانت، معاونت سیما، معاونت حقوقی و اداره کل بازرسی است که قرار است بررسیهای دقیقتری را در خصوص این حادثه انجام دهد.
معاونت سیما در اطلاعیه خود تأکید کرد که صداوسیما بهعنوان رسانه ملی، همواره به حفظ وحدت و انسجام اسلامی و احترام به اصول اخلاقی در تولیدات خود پایبند بوده و هرگونه اقدام تفرقهافکنانه را محکوم میکند. همچنین از نهادهای امنیتی خواسته شده تا با بررسی دقیق ریشهها و عوامل این اتفاق، از بروز چنین مسائل مشابهی در آینده جلوگیری کنند.
رئیس صداوسیما در توضیح حواشی توهین به اهل سنت در تلویزیون گفت: «بررسیهای اولیه نشاندهنده این است که ترکیبی از بیتوجهی شبه عمدی به ضوابط محتوایی توسط برخی از عوامل تولید این محتوای اهانتآمیز در فرآیندهای چند لایه نظارتی قبل از پخش، علت وقوع این خطا بوده است.»