پاپ فرانسیس، به واقع پدیدهای جدید در طول تاریخ معاصر کلیسای کاتولیک است. رفتار و منطق رفتاری او، طرز زندگی او، سخنان و پیامهایش، نگاهش به کلیسا و رسالت کلیسا و مدیریتش در سطوح عالی کلیسایی و در درون تشکیلات پیچیده و مرموز واتیکان، همگی استثنایی است و مهم این است که این مجموعه در هماهنگی با یکدیگر بود.
به گزارش خبرآنلاین پاپ فرانسیس که در سالهای اخیر از بیماریهای مزمن ریوی رنج میبرد، سرانجام روز گذشته (دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) یک روز پس از برگزاری مراسم مذهبی عید پاک در واتیکان، درگذشت. بر اساس بیانیه کوتاهی از واتیکان، مراسم تشییع پیکر پاپ در میدان سنت پیتر توسط کاردینال جیوانی باتیستا ری (Giovanni Battista Re) رئیس کالج کاردینالها برگزار میشود. سپس طبق وصیت پاپ، تابوت او به کلیسای سنت پیتر و بعد برای تدفین به کلیسای سانتا ماریا ماجوره کلیسای کاتولیک در رم انتقال خواهد یافت.
آنچه در ادامه می خوانید بخش هایی از کتاب محمد مسجدجامعی با عنوان «پاپ و مرجعیت» است که در آن به مساله چالش های پاپ فرانسیس و اصلاح ساختاری کلیسا اشاره شده است.
پاپ فرانسیس، به واقع پدیدهای جدید در طول تاریخ معاصر کلیسای کاتولیک است. رفتار و منطق رفتاری او، طرز زندگی او، سخنان و پیامهایش، نگاهش به کلیسا و رسالت کلیسا و مدیریتش در سطوح عالی کلیسایی و در درون تشکیلات پیچیده و مرموز واتیکان، همگی استثنایی است و مهم این است که این مجموعه در هماهنگی با یکدیگر بود. پشتوانه اصلی سنت شکنی او زندگانی روزمره و فارغ از تشریفات او بود. و نیز باز بودن و خونگرمی و صمیمیت او است در پذیرش افراد و گروههای مختلف.
این ویژگیها او را عملاً به محبوبترین و مردمیترین پاپ دوران جدید تبدیل کرد. و حتی به مراتب محبوبتر از ژان بیست و سوم پاپ مردمی اواسط قرن بیستم. او مهمترین شخصیت شناخته شده جهانی بود که بخش بزرگی از جمعیت امروز دنیای ما به عنوانی مرجعیت اخلاقی او را پذیرفته بودند.
بزرگترین مشکل او از هنگام انتخابش عملاً ساختار کلیسایی بود. مهمترین معارضانش شخصیتهای کاتولیکی بودند که به دلائل مختلفی با ابتکارات او مخالف بودند. در اینجا خواهیم کوشید به اختصار مسأله را بررسی کنیم.