زبان به عنوان بازی زبانی و شکل زندگی

ویتگنشتاین در اواخر دوره فکری خود، زبان را مجموعه‌ای از "بازی‌های زبانی" می‌دانست. این بازی‌ها، فعالیت‌های اجتماعی و زبانی هستند که در یک "شکل زندگی" خاص ریشه دارند. معنای کلمات و عبارات نه از طریق ارتباط با اشیاء در جهان (همان طور که در دوره اول فکر می‌کرد)، بلکه از طریق کاربرد آن ها در این بازی‌های زبانی و در چارچوب شکل زندگی مربوطه تعیین می‌شود. "خود" یا "هویت" نیز در این چارچوب فهمیده می‌شود. نحوه صحبت کردن ما درباره خودمان، احساساتمان، باورهایمان و اعمالمان، همگی بخشی از بازی‌های زبانی هستند که در یک زمینه اجتماعی و فرهنگی خاص جریان دارند.

"خود" به عنوان یک مفهوم زبانی و اجتماعی

ویتگنشتاین به "خود" به عنوان یک موضوع خصوصی و درونی که مستقیماً قابل دسترسی باشد، اعتقاد نداشت. او با ایده یک "ذهن خصوصی" که زبان آن را صرفاً بازتاب می‌دهد، مخالف بود. به نظر او، مفهوم "خود" و هویت از طریق تعاملات اجتماعی و زبانی شکل می‌گیرد. ما یاد می‌گیریم چگونه درباره خودمان صحبت، چگونه احساساتمان را بیان و چگونه خودمان را در ارتباط با دیگران تعریف کنیم. این فرایندها همگی در چارچوب بازی‌های زبانی رخ می‌دهند. بنابراین، "هویت" بیشتر یک برساخت اجتماعی و زبانی است تا یک جوهر ثابت. نحوه تعریف و درک ما از خودمان به شدت تحت تأثیر زبانی است که با آن فکر و صحبت می‌کنیم و فرهنگی که در آن زندگی می‌کنیم.

عدم وجود یک "خود" مستقل از زبان

ویتگنشتاین استدلال می‌کرد که بدون زبان، مفهوم منسجمی از "خود" وجود نخواهد داشت. زبان ابزاری است که به ما امکان می‌دهد تجربیاتمان را سازماندهی کنیم، درباره آن ها فکر کنیم و آن ها را به دیگران (و خودمان) منتقل کنیم.

احساسات، افکار و نیات ما نیز تا حد زیادی از طریق زبان بیان و درک می‌شوند. بدون زبان، این حالات ذهنی نمی‌توانند به طور کامل شکل بگیرند یا به عنوان بخشی از یک هویت منسجم درک شوند.

تأکید بر کاربرد و زمینه

در نهایت، برای فهم "هویت" از دیدگاه ویتگنشتاین، باید به کاربرد کلماتی مانند "من"، "خود" و عبارات مربوط به هویت در زمینه‌های مختلف بازی‌های زبانی توجه کنیم. معنای این کلمات و درک ما از هویت بسته به اینکه در چه نوع تعامل اجتماعی و زبانی شرکت می‌کنیم، متفاوت خواهد بود.

به طور خلاصه، از نظر ویتگنشتاین زبان، مجموعه‌ای از بازی‌های زبانی در دل اشکال زندگی است. "خود" و "هویت" مفاهیم زبانی و اجتماعی هستند که در این بازی‌ها شکل می‌گیرند. هویت یک برساخت اجتماعی و زبانی است، نه یک جوهر درونی ثابت. از این رو بدون زبان، مفهوم منسجمی از "خود" وجود نخواهد داشت. بر این اساس برای فهم هویت، باید به کاربرد زبان در زمینه‌های مختلف توجه کرد.

ویتگنشتاین بیشتر به چگونگی عملکرد زبان در ارتباط با مفهوم "خود" علاقه‌مند بود تا تعریف یک ذات ثابت برای هویت. او نشان داد که زبان نه تنها ابزاری برای بیان هویت، بلکه جزء لاینفک در شکل‌گیری و درک آن است.

بیشتر بخوانید:

هشدار مسعود نیلی نسبت به تابستان داغ آینده / ایران درخطر است / ای که دستت می رسد کاری بکن مصطفی ملکیان در شب معنای زندگی از دیدگاه فلاسفه بزرگ/ چرا زنده‌ایم؟ تنوع پاسخ‌های فلاسفه به پرسش معنای زندگی متافیزیک از منظر ویتگنشتاین؛ یک کتاب برای علاقمندان به فلسفه

216216"/>

ویتگنشتاین، زبان و هویت / برگزاری جشنواره علمی و فرهنگی هویت

سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور جشنواره علمی و فرهنگی هویت با موضوع «زبان و هویت»، همزمان با روز بزرگداشت سعدی شیرازی را برگزار می کند.

ویتگنشتاین، زبان و هویت / برگزاری جشنواره علمی و فرهنگی هویت

 به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از اطلاعیه صادر شده، در جشنواره علمی و فرهنگی زبان و هویت، آزیتا افراشی، سعید معیدفر، یعقوب احمدی، نگار داوری اردکانی، و علی ربیعی سخنرانی خواهند کرد. 

بر اساس اطلاعیه صادر شده، در این مراسم، از کتاب «سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی» نیز رونمایی خواهد شد. 

این نشست روز دوشنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۳ الی ۱۶ در  سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، سالن تصویر و رسانه برگزار می شود. در این اطلاعیه لینک حضور مجازی نیز به شرح زیر اعلام شده است.   http://webconf.pnu.ac.ir/farhangi 

زبان و هویت از نظر ویتگنشتاین

به گزارش کاویان گلد، از کسانی که در حوزه هویت و زبان نظریه های بسیار مهمی مطرح کرده اند، ویتگنشتاین است. از نظر ویتگنشتاین، رابطه بین زبان و هویت بسیار پیچیده و عمدتاً غیرمستقیم است. او به طور خاص بر مفهوم سنتی “هویت” به عنوان یک جوهر ثابت و درونی تمرکز نمی‌کند، بلکه بیشتر بر نقش زبان در شکل‌گیری و بیان “خود” و درک ما از آن تأکید دارد.  

زبان به عنوان بازی زبانی و شکل زندگی

ویتگنشتاین در اواخر دوره فکری خود، زبان را مجموعه‌ای از “بازی‌های زبانی” می‌دانست. این بازی‌ها، فعالیت‌های اجتماعی و زبانی هستند که در یک “شکل زندگی” خاص ریشه دارند. معنای کلمات و عبارات نه از طریق ارتباط با اشیاء در جهان (همان طور که در دوره اول فکر می‌کرد)، بلکه از طریق کاربرد آن ها در این بازی‌های زبانی و در چارچوب شکل زندگی مربوطه تعیین می‌شود. “خود” یا “هویت” نیز در این چارچوب فهمیده می‌شود. نحوه صحبت کردن ما درباره خودمان، احساساتمان، باورهایمان و اعمالمان، همگی بخشی از بازی‌های زبانی هستند که در یک زمینه اجتماعی و فرهنگی خاص جریان دارند.

“خود” به عنوان یک مفهوم زبانی و اجتماعی

ویتگنشتاین به “خود” به عنوان یک موضوع خصوصی و درونی که مستقیماً قابل دسترسی باشد، اعتقاد نداشت. او با ایده یک “ذهن خصوصی” که زبان آن را صرفاً بازتاب می‌دهد، مخالف بود. به نظر او، مفهوم “خود” و هویت از طریق تعاملات اجتماعی و زبانی شکل می‌گیرد. ما یاد می‌گیریم چگونه درباره خودمان صحبت، چگونه احساساتمان را بیان و چگونه خودمان را در ارتباط با دیگران تعریف کنیم. این فرایندها همگی در چارچوب بازی‌های زبانی رخ می‌دهند. بنابراین، “هویت” بیشتر یک برساخت اجتماعی و زبانی است تا یک جوهر ثابت. نحوه تعریف و درک ما از خودمان به شدت تحت تأثیر زبانی است که با آن فکر و صحبت می‌کنیم و فرهنگی که در آن زندگی می‌کنیم.

عدم وجود یک “خود” مستقل از زبان

ویتگنشتاین استدلال می‌کرد که بدون زبان، مفهوم منسجمی از “خود” وجود نخواهد داشت. زبان ابزاری است که به ما امکان می‌دهد تجربیاتمان را سازماندهی کنیم، درباره آن ها فکر کنیم و آن ها را به دیگران (و خودمان) منتقل کنیم.

احساسات، افکار و نیات ما نیز تا حد زیادی از طریق زبان بیان و درک می‌شوند. بدون زبان، این حالات ذهنی نمی‌توانند به طور کامل شکل بگیرند یا به عنوان بخشی از یک هویت منسجم درک شوند.

تأکید بر کاربرد و زمینه

در نهایت، برای فهم “هویت” از دیدگاه ویتگنشتاین، باید به کاربرد کلماتی مانند “من”، “خود” و عبارات مربوط به هویت در زمینه‌های مختلف بازی‌های زبانی توجه کنیم. معنای این کلمات و درک ما از هویت بسته به اینکه در چه نوع تعامل اجتماعی و زبانی شرکت می‌کنیم، متفاوت خواهد بود.

به طور خلاصه، از نظر ویتگنشتاین زبان، مجموعه‌ای از بازی‌های زبانی در دل اشکال زندگی است. “خود” و “هویت” مفاهیم زبانی و اجتماعی هستند که در این بازی‌ها شکل می‌گیرند. هویت یک برساخت اجتماعی و زبانی است، نه یک جوهر درونی ثابت. از این رو بدون زبان، مفهوم منسجمی از “خود” وجود نخواهد داشت. بر این اساس برای فهم هویت، باید به کاربرد زبان در زمینه‌های مختلف توجه کرد.

ویتگنشتاین بیشتر به چگونگی عملکرد زبان در ارتباط با مفهوم “خود” علاقه‌مند بود تا تعریف یک ذات ثابت برای هویت. او نشان داد که زبان نه تنها ابزاری برای بیان هویت، بلکه جزء لاینفک در شکل‌گیری و درک آن است.

بیشتر بخوانید:

هشدار مسعود نیلی نسبت به تابستان داغ آینده / ایران درخطر است / ای که دستت می رسد کاری بکن مصطفی ملکیان در شب معنای زندگی از دیدگاه فلاسفه بزرگ/ چرا زنده‌ایم؟ تنوع پاسخ‌های فلاسفه به پرسش معنای زندگی متافیزیک از منظر ویتگنشتاین؛ یک کتاب برای علاقمندان به فلسفه

216216

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *