واژهی سفسطه (Sophism) و سوفیست (Sophist) در اصل از ریشهی سوفیا، بهمعنای دانایی و فرزانگی آمدهاند و سوفیستها، برخلاف تصویری که افلاطون از آنها ساخت، نخستین آموزگاران تفکر انتقادی، گفتوگوی عمومی و تربیت مدنی در دموکراسی آتنی بودند. افلاطون، برای دفاع از نظام حقیقتمحور خود، آنان را بهعنوان دشمنان حقیقت و فریبکارانی حرفهای معرفی کرد.
گروه اندیشه: از مفاهیمی که ناخواسته و یا نادانسته در میان ایرانیان رواج یافته کلمه ای به نام سوفیست یا اهل سفسطه بوده است. دکتر محسن محمودی استادیار فلسفه دانشگاه، در مطلب کوتاهی تاکید می کند کسانی که از این کلمه استفاده می کنند، نادانسته به و ناآگاهانه مقلد افلاطون شده اند. این یادداشت کوتاه می گوید: «بسیاری از کسانی که از تعبیر «این سفسطه است» یا «سفسطه نکن» استفاده میکنند، ناآگاهانه مقلدان افلاطوناند. واژهی سفسطه (Sophism) و سوفیست (Sophist) در اصل از ریشهی سوفیا، بهمعنای دانایی و فرزانگی آمدهاند و سوفیستها، برخلاف تصویری که افلاطون از آنها ساخت، نخستین آموزگاران تفکر انتقادی، گفتوگوی عمومی و تربیت مدنی در دموکراسی آتنی بودند. افلاطون، برای دفاع از نظام حقیقتمحور خود، آنان را بهعنوان دشمنان حقیقت و فریبکارانی حرفهای معرفی کرد. اما واقعیت تاریخی چیز دیگری است: سوفیستها با شکستن انحصار حقیقت، امکان طرح دیدگاههای متکثر و برابری در گفتوگو را فراهم کردند. تحقیر آنان، نه فقط بیانصافی تاریخی است، بلکه نادیدهگرفتن سهم آنان در بنیانگذاری زیستجهان عقلانی و مشارکتی است که امروزه با افتخار از آن دفاع میکنیم. سف»سطه، در اصل، بازی با منطق برای افشای تناقضات است؛ همان کاری که سقراط، نیچه و بسیاری از متفکران بزرگ با جسارت دنبال کردهاند. پس پیش از آنکه بگوییم «سفسطه نکن»، بپرسیم: چه کسی از این واژه ترسیده است و چرا؟»
*کانال دکتر محسن محمودی، استادیار فلسفه دانشگاه
216216