متاسفانه مدیران ارشد شهرستان و استان ظرفیت کارخانه سیمان خوزستان را با یک فروشگاه لباس فروشی بزرگ اشتباه گرفته اند و فقط شعار اشتغال سر میدهند.
نوید احمدپور – کارخانه سیمان خوزستان مانند یک جواهر در دل کویر است جواهری که می تواند همان بیابان را تبدیل به گلستانی بی نظیر نماید اما مدیران بالادستی هلدینگ و شهری از گذشته تاکنون نتوانسته اند یا نخواسته اند مردم منطقه را از عواید چنین صنعت بزرگی بهره مند گردانند.
شاید در ظاهر اشتغال افراد بومی یکی از مزایای مهم این کارخانه باشد ، اما وقتی در این کارخانه ریز بشویم متوجه میشویم که اشتغال تنها یک مزیت بسیار بسیار کوچک وجود چنین کارخانه ای در این منطقه محروم است.
وقتی به خرید های کارخانه سیمان دقت می کنیم می بینیم که حدود صد میلیارد تومان فقط برای خرید پاکت هزینه شده است اما کسی از مسئولین هلدینگ ، نمایندگان ادوار مجلس و مدیران شهری حاضر به پیگیری تلاش برای راه اندازی کارخانه پاکت سازی در منطقه آن هم فقط برای یک مشتری یعنی کارخانه سیمان خوزستان بنماید.
آیا انصاف بود که از سیستان و بلوچستان پاکت سیمان خریداری شود ؟ آنهم فقط به دلیل اینکه کارخانه پاکت سازی در منطقه وجود ندارد.
در حوزه بهینه سازی مصرف انرزی و سوخت های جایگزین در کارخانه سیمان به دلیل مصرف بالای برق چقدر پروژه های مشابه در کارخانه اجرا شد؟ که تبعات اقتصادی و اشتغال آن در حوزه جغرافیایی قطعا نمایان میشد.
در حوزه صنایع جانبی مورد نیاز صنعت سیمان چند کارخانه در اطراف یا با فاصله نزدیک از کارخانه سیمان خوزستان ایجاد شد؟
ما فقط کارخانه سیمان را گرفته ایم ، استخدام چند نفر و مقداری هم برای انجام برخی امور .
از آنها سوال دارم آیا کارخانه ای با این عظمت یعنی فقط همینقدر ارزش دارد؟
مدیران ما تاکنون این کارخانه را با به اندازه و ابعاد و سود یک فروشگاه لباس فروشی بزرگ اشتباه گرفته اند. قطها باید مدیرانی به این مجموعه قدم بگذارند که کارخانه را با دیدی صنعتی و مهندسی ببینند ، حتی فرماندار و مدیران ارشدی که در شهر می آیند باید دیدی صنعتی مهندسی همراه با توسعه پایدار داشته باشند.
وقتی باز هم ریز تر می شویم و صنایع مشابه را در نقاط مختلف کشور و جهان و تاثیری که بر محیط اطراف گذاشته اند و تغییراتی که مردم آن خطه پس از چند سال در زندگی انها داشته است را بررسی میکنیم متوجه میشویم که تنها علت این است که برخی طی سالها فارغ از بومی یا غیر بومی بودن به دنبال حیات خلوت نمودن چنین صنعت بزرگی بوده اند وگرنه چرا کارخانه ای با فروش چند هزار میلیارد تومانی نباید هیچ تاثیر شگرفی طی حداقل یک دهه بر محیط اطراف خود داشته باشد.
یعنی فایده کارخانه سیمان فقط اشتغال است و بس؟
از جناب آقای میدری وزیر محترم کار تقاضا داریم تا به موضوع کارخانه سیمان خوزستان ورود کرده تا شهروندان و مردم منطقه از این موضوع منتفع گردند.
از جناب آقای میدری تقاضا میگردد تا حتما به انتخاب مدیر عامل و نیز راه اندازی صنایع جانبی برای این کارخانه عظیم در منطقه توجه خاص نموده تا همه از این راه اندازی سود کنند.
کارخانه سیمان نیاز به شبه مدیرعامل ندارد
کاهش بیش از ۸۵ درصدی صادرات سیمان
کاهش بیش از ۲۰ درصدی تحویل سیمان و کلینکر و فروش ریالی
کاهش بیش از ۱۷ درصدی تولید کلینکر کارخانه در ۶ ماهه اول
کاهش بیش از ۳۰ درصدی تولید سیمان در شش ماهه اول
نشان از مدیریت ناصحیح منابع نیروی انسانی و تجهیزات مستقر درکارخانه و عدم نظارت به مواردی که باعث بوجود امدن این اعداد در خروجی کارخانه شده اند دارد .این کارخانه نیاز به شبه مدیرعامل ندارد و مجددا از مدیران هلدینگ تقاضا میگردد تا تجدید نظری در مورد این کارخانه مهم در منطقه بنمایند.
گفته شده که علت کاهش تولیدات کارخانه قطعی برق کارخانه به دفعات بوده است اما این اطلاعات جزو اطلاعات نادرستی است که بصورت خبر پخش شده است ، چرا که برق شهر هفتکل از ۹۰ مگاوات بالاتر برود از ایستگاه غیزانیه اخطار داده و سپس محله به محله به دلیل کاهش بار و جلوگیری از تنش برقی از محل های خنک شروع به قطع کردن برق مینمایند تا بار شبکه پایین بیاید لذا ارتباطی بین برق کارخانه سیمان خوزستان و شهر هفتکل وجود نداشته و ندارد.
برق کارخانه سیمان بصورت کاملا مجزا و در رینگی متشکل از چند صنعت بزرگ در نقاط مختلف کشور قرار دارد.
۶ دیزل تولید برق نیز در کارخانه موجود است و برق موتورهای کمکی کوره و روشنایی را در زمان قطعی بخشی از شبکه تامین می کنند. این موتورها به دلیل گازوئیلی بودن میتوانند تا مدت زیادی روشن بوده و تا ۵ مگاوات از تقریبا ۳۸ مگاوات برق کارخانه را تامین کنند
در دوره قبلی قطعی برق وجود نداشته است ، محدودیت بوده اما قطعی وجود نداشته است و با دیزل ها و مدیریت داخلی برق، کارخانه همچنان به تولید ادامه داده است اما دراین دوره فقط خط یک کارخانه ۲۰ روز و خط دوم ۴۵ روز به علت قطعی برق بدون تولید بوده است.
حال چه اتفاقی از دوره گذشته تا کنون افتاده است که در مجموع ۶۵ روز خطوط تولید کارخانه خواب بوده اند اما در دوره قبلی تولید بدون لحظه ای توقف ادامه داشته است.
سال گذشته در این مدت زمان ۸ کشتی (با وجود این اینکه گیربکس آسیاب خط دوم کارخانه به مدت دو ماه در تعمیرات اجباری بوده است ) بارگیری شده بود اما اخیرا دومین کشتی در همین مدت زمان بارگیری شده است.
مدیرعامل فعلی کارخانه نیز علی رغم رضایت بسیاری از کارکنان از اخلاق وی در حوزه تولید نتوانسته است تاکنون به اعداد سال گذشته دست یابد و از آنها فاصله بسیار زیادی دارد.
تا زمانی که نگاه ما به کل صنعت و در منطقه به کارخانه سیمان نگاه صنعتی نباشد قطعا با بی برنامگی کار خواهیم کرد. چرا وقتی صنعتی را نشناسیم و مدیر شویم یعنی برای موضوعی دیگر به این سمت برگزیده شده ایم.
به مدیران هلدینگ فارس و خوزستان توصیه میگردد که فارغ از گزارشات افراد مختلف در سمت های مختلف در ارتباط با منطقه و افراد باید شخصی برای مدیربت این کارخانه انتخاب گردد که نگاهش به کارخانه صنعتی و به مردم مردمی باشد ، مدیری که نگاهش مهندسی، اقتصادی وتوسعه باشد نه صرفا نگهبان صندلی مدیریتش باشد.
نگاه صنعتی بومی است که میتواند کارخانه سیمان خوزستان را از این کاهش تولید نجات داده ، با شناخت منطقه و استعدادهایش توسعه فازهای بعدی و کمکی کارخانه سیمان را رقم بزند
تاثیرات مدیر غیر بومی در مدیریت کارخانه سیمان خوزستان بصورت کاملا ملموس قابل مشاهده است، چرا که عامل برون سازمانی مانند:
مسیر رفت و آمد و خطرات ناشی از آن
تنهایی و دوری از خانواده
عدم شناخت نسبت به مردمی بومی و فرهنگ موجود در منطقه
عدم حضور قطعی در منطقه به دلیل حضور در کنار خانواده بودن
در برخی مواقع ، عدم توانایی حضور سریع در منطقه به دلیل بعد مسافت
و…
امید است با ورود جناب آقای میدری ، وزیر کار ، نمایندگان مجلس و مدیران هلدینگ یکبار برای همیشه موضوع کارخانه سیمان خوزستان حل شده و در یک ریل گذاری صحیح برای آینده ، توسعه پایدار منطقه نیز در برنامه قرار گیرد.