یک کارشناس مسائل خاورمیانه می گوید؛پرسش این است که آیا ترامپ «چراغ سبز نهایی» را برای این حمله اسرائیل نشان داده است و این که در صورت وقوع در چه سطحی خواهد بود؟
به گزارش خبرآنلاین، صابر گلعنبری تحلیلگر جهان عرب و خاورمیانه در کانال تلگرامی خود نوشت:
از دیروز ناگهان حمله به ایران پس از مجموعه تحرکات و تصمیمات غیر منتظره آمریکا در سطح منطقه از افزایش آماده باش در پایگاههای خود تا کاهش تعداد کارکنان در برخی سفارتخانهها در منطقه در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفته است.
این تحولات در آستانه دو اتفاق مهم رخ میدهد؛ نخست رسیدن بحران داخلی در اسرائیل به آستانه انحلال کنست و به تبع آن سقوط کابینه نتانیاهو و دوم نیز برگزاری دور ششم مذاکرات میان ایران و آمریکا در یکشنبه آینده آن هم پس از کش و قوسهای فراوان متعاقب ارسال طرح پیشنهادی به ایران و انتظار پاسخ تهران.
در خوشبیانهترین حالت میتوان اتفاقات را تلاشی هدفمند برای عبور نتانیاهو از بحران انحلال کنست و در عین حال تاثیر آمریکا بر تصمیم تهران و به نوعی قبولاندن پذیرش توقف غنیسازی و طرح آمریکا قبل از دور ششم مذاکرات در یکشنبه آینده در مسقط دانست.
اما در بدبینانهترین حالت میتوان این اتفاقات را نوعی پیشدرآمد برای حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران دانست که شواهد و قراینی هم در این خصوص وجود دارد؛ از تحرکات اسرائیل در دو سه هفته اخیر گرفته تا بیانیهها و مواضع چند روز اخیر تهران و نوعی ابراز نومیدی ترامپ نسبت به آینده مذاکرات با ایران و تاکید بر این که «احتمال رسیدن به توافق را خیلی کمتر از قبل میدانم».
این در حالی است که ترامپ قبلا قبل و بعد از مذاکرات از احتمال «توافق قریب الوقوع» میگفت. این بدبینی رئیس جمهور آمریکا میتواند فی نفسه نوعی «چراغ سبز اولیه» به اسرائیل برای اقدام علیه ایران تلقی شود.
در این میان، هم گزارش اخیر آژانس و همچنین اقدام تروئیکای اروپا (فرانسه، انگلیس و آلمان) در شورای حکام آژانس بینالمللی برای صدور قطعنامه ضد ایرانی نیز خواسته یا ناخواسته میتواند در جهت آماده کردن بستر و فضای بینالمللی برای تحرک نظامی احتمالی علیه تاسیسات هستهای ایران باشد.
از این رو، میتوان گفت که پرونده هستهای ایران وارد حساسترین و بیسابقهترین وضعیت خود شده است که احتمالا اسرائیل آن را فرصتی «راهبردی» برای حمله به تاسیسات هستهای بداند. ناگفته هم نماند که از 15 سال پیش همواره مترصد فرصتی برای این کار بوده؛ اما با مخالفت آمریکا روبرو شده است، ولی اکنون به نظر میرسد که یک «همپوشانی کامل منافع» میان دو طرف حداقل برای سطحی از حمله وجود دارد.
با وجود تدابیری امنیتی که آمریکا در حال اتخاذ آنها در منطقه است، اما قابل توجه این که حضور نیروها و جنگ افزارهای آن در منطقه دستکم «تا این لحظه» در سطحی نیست که نشانگر آماده شدن آمریکا برای یک حمله نظامی یا درگیری بزرگ در منطقه باشد. با این حال، هر گونه حمله احتمالی اسرائیل به ایران نیز بدون موافقت و همکاری اعلام نشده آمریکا تقریبا منتفی است. به هر حال اسرائیل برای چنین حملهای به بمب آمریکایی «جی بی یو-43/بی» معروف به «مادر همه بمبها» نیاز دارد.
اما اکنون پرسش این است که آیا ترامپ «چراغ سبز نهایی» را برای این حمله اسرائیل نشان داده است و این که در صورت وقوع در چه سطحی خواهد بود؟ سطح فعلی حضور نظامی «غیر جنگی» آمریکا در منطقه یا نشانه آن است که این حمله در آینده نزدیک اتفاق نمیافتد یا این که رخ میدهد اما «محدود و متمرکز» و معطوف به این برآورد آمریکاییهاست که به یک درگیری نظامی بزرگ در منطقه ختم نمیشود که در این صورت مفروض آن اعزام بیشتر ناوهای جنگی بیشتری به منطقه و در کل تقویت گسترده سطح حضور نظامی متناسب این وضعیت بود.
اما چرا هر گونه حمله در صورت وقوع میتواند محدود شروع شود؟ واقعیت این است که هر گونه حمله بزرگی میتواند اولا به یک درگیری و جنگ گسترده و کنترل نشده در منطقه تبدیل شود و این چیزی نیست که ترامپ و حتی خود اسرائیل بخواهد و ثانیا ممکن است که اهداف مورد نظر را هم محقق نکند.
اما تبعات حمله محدود «ولی متمرکز» هم قابل کنترل است و هم میتواند در کنترل واکنش و رفتار طرف مقابل تاثیرگذار باشد. به این معنا که احتمالا اسرائیل برای کنترل و مهار واکنش طرف مقابل، طرح حمله به تاسیسات هستهای را تدریجی و در قالب حملاتی رفت و برگشتی پیش ببرد و این گونه بدون وقوع یک جنگ گسترده هدف خود را دنبال کند.
اما احتمال دیگر که نباید از نظر دور داشت این که دستکم «فعلا» حملهای در کار نباشد و اسرائیل بخواهد یک «خرابکاری یا ترور بزرگ» انجام هد.
فعلا قبل از هر چیز باید دید که دور ششم مذاکرات در صورت برگزاری چه نتیجهای خواهد داشت. در واقع میتوان آن را متفاوتترین دور مذاکراتی نامید که در فضای بدبینی و به نوعی تحت فشار «وضعیت حمله» برگزار میشود؛ در حالی که پنج دور قبلی در فضایی از خوشبینی و امیدواری نسبی برگزار شدند. البته در صورت تداوم مواضع کنونی دو طرف دور جدید هم چندان نمیتواند راهگشا باشد.
315 315