مذاکرات و فقدان صدای واحد در آمریکا

تغییر زمان برگزاری دور بعدی گفتگوهای غیرمستقیم ایران-آمریکا که قرار بود روز شنبه ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود،خبر مهمی بود که ناظران سیاسی را متعجب کرد.

مذاکرات و فقدان صدای واحد در آمریکا

در این رابطه نکات زیر می تواند قابل توجه باشد.

۱.دعوت برای مذاکره از سوی آمریکا بود و در نامه ترامپ مطرح شد و جمهوری اسلامی ایران با مذاکرات غیر مستقیم و با وساطت عمان موافقت کرد.این تصمیم نشان داد که ایران برای بهره‌گیری از دیپلماسی جهت تامین منافع مشروع ملت ایران و خاتمه‌دادن به تحریم های ظالمانه مصمم است.هیات نمایندگی ایران با حسن نیت و بر اساس مواضع اصولی خود جهت دستیابی به توافقی عادلانه و پایدار وارد مذاکرات شد و در تداوم آن ثابت قدم بود.

۲.اگرچه ویتکاف به عنوان نماینده رئیس جمهور با علاقمندی و مواضع نسبتا معقول در مذاکرات ظاهر شد اما برخی از مقامات آمریکا با مواضع متناقض نوعی عمل کردند که نه تنها تهران بلکه بسیاری از سیاسیون جهان در مورد جدیت طرف آمریکایی برای ادامه مذاکرات دچار تردید شدند.مواضع مخالفان مذاکرات در آمریکا،منطبق یا همسو با مواضع نماینده این کشور در مذاکرات نبود و تامین منافع ملی آمریکا را دنبال نمی کرد.بنظر می رسید ائتلافی از جنگ‌طلبان و تندروهای نومحافظه کار در کنار دموکراتهای ورشکسته به دنبال کودتا علیه ویتکاف و تخریب مذاکرات هستند.

۳.همزمان وضع تحریم‌های جدید آمریکا علیه اشخاص حقیقی و حقوقی در ایران نشان داد که آمریکا هنوز به دنبال اجرای سیاست شکست خورده چماق و هویچ است و قصد دارد با اعمال فشار و ارعاب، مذاکرات را در جهت منافع خود هدایت نماید.در حالی که ایران بارها و در سطوح مختلف اعلام کرده بود که در شرایط فشار و ارعاب مذاکره نکرده و انعطافی نخواهد داشت. این تحریم‌ها دلیل دیگری بر رویکرد متناقض تصمیم‌گیران آمریکایی و فقدان حسن نیت و جدیت در دستگاه حاکمیتی آمریکا بود و موجب افزایش بی اعتمادی نسبت به این کشور در میان مردم ایران شد. 

۴.رژیم صهیونیستی به عنوان اصلی ترین مخالف مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن با ترفندهای مختلف سعی کرد بر موضع مقام‌های آمریکایی اثر بگذارد. این رژیم نخست در صدد مذاکره محرمانه با «ویتکاف» مذاکره‌کننده ارشد آمریکا برآمد تا او را مجاب به تغییر مواضع نماید.در این رابطه «دیوید بارنیا» رئیس‌ موساد و «ران درمر» وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی تلاش کردند تا ویتکاف را از حضور در دور دوم مذاکرات غیرمستقیم با ایران در رم منصرف کنند که البته موفق نشدند.کماکان در اسرائیل نگرانی عمیقی نسبت به موفقیت مذاکرات وجود داشت و نمایندگان این رژیم به کنگره آمریکا و پارلمان اروپا اعزام شدند تا در روند مذاکرات اخلال ایجاد کنند.اما برداشت های مثبت عراقچی-ویتکاف از دور دوم مذاکرات،موجب سرخوردگی مقامات اسرائیل شد.اگرچه اعلام مواضع متناقض از سوی مقامات آمریکا ادامه یافت.

 نتیجه اینکه تعویق مذاکرات می تواند به وجود تناقض در ساختار حاکمیتی آمریکا مربوط باشد و تا زمانی که یک صدای واحد از آمریکا شنیده نشود،نمی توان به آینده مذاکرات امیدوار بود.مواضع ایران کاملا شفاف و منطبق بر منافع ملی است و اگر ترامپ و همفکران وی به منافع ملی آمریکا بیاندیشند باید اراده خود را با ایجاد اجماع در حاکمیت برای حمایت از مذاکرات نشان دهند.البته اخبار واصله طی ۲۴ ساعت گذشته مبنی بر تغییر سرسخت‌ترین مخالفان مذاکرات در آمریکا و اعلام طرف آمریکایی مبنی بر انجام دور چهارم مذاکرات گمانه‌زنی‌ها در باره توقف طولانی مذاکرات را منتفی کرده است.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *