به مناسبت نزدیکی انتخابات شوراهای شهر و روستا در چند ماه آینده (چنانچه صاحبان قدرت به تعویق نیندازند! ) دوباره لازم دیدم این مطلب را از امروز یاد آور شوم و ان شا الله در زمان باقی مانده دوباره در سایه انتخابات ظاهرا بزرگتر رکب نخوریم و تدبیری برای آن با هم بیندیشیم.
آنچه درک می شود شاید مهمترین انتخابات در حاکمیت ها همین انتخابات روستا ها و شهر ها باشد و مهمتر از همه شاید شهر تهران چون عموما تهران برای دیگر شهرهای کشور الگو شده و عملا بقیه سعی در دنبال کردن روشهای پایتخت می نمایند.
موضوع حاکمیت از بالا به پایین در مقابل پایین به بالا دو روشی است که عموما در جوامع مطرح است. top-down vs bottom—up governance
در خصوص اهمیت این انتخابات در خرداد ١٤٠٠ مقاله زیر را وقتی در کل کشور متاسفانه توجه ای به آن نبود نوشتم چون بعنوان فردی فعال در زمینه مدیریت شهری و تمرکزم روی تهران (روزی هم کاندید برای شهرداری تهران،
https:// www.khabaronline.ir/news/668891/کمپینی-برای-انتخاب-یک-شهردار-غیرسیاسی-از-جامعه-علمی )
می دانستم عاقب شهر همانگونه که امروز می بینیم چه خواهد بود، جهنم در عالم دنیا !؟
https://www.khabaronline.ir/news/1525303/ انتخاباتی-دیگر-زیر-پوست-شهر
شهر یک محیط زنده است و باید بتواند آزادانه در محیطی امن البته در محدوده تعاریف شهری تنفس تا زنده بماند.
متاسفانه در دوران اخیر روش top-down آنهم بصورت تحمیلی و نه بر اساس تفکر علمی به روستاها، شهرها و بخصوص پایتخت. نظرات ابلاغ و اعمال شده است حتی بدون مشورت با زبدگان شهر و حاصل آن، آن است که امروزه به روشنی شاهد آن هستیم، آلودگی ها، بزهکاری ها، مخاطرات طبیعی و انسان ساز، نبودن سرویسهای حیاتی مناسب، بزرگی بی رویه شهر. کمبود شریانهای حیاتی و ترافیک کشنده، هوای سمی و … تازه تمامی اینها در شرایط عادی وای به روزی که تهدیدی مثل زلزله محتمل (حتمی) بر آن افزوده شود !
با توجه به تعبیر زنده بودن سکونتگاه های های انسانی، نیاز توجه به آحاد شرکت کننده و عوامل موثر در حیات شهری از جمله شهروندان، کاسبان جز و عمده، مردم کوچه و بازار، آموزش، سلامت، محیط زیست، شادی و نشاط شهری مسائل روحی روانی شهر و شهروندان، آسیب های اجتماعی و امنیت و خلاصه تمام عوامل و سکتورهای شهری در غالب تمامی مشارکت کنندگان در شاکله شهر می بایستی توسط مدیریت شهری مهیا تا در برنامه ریزی و تصمیمات آن سهیم باشند که به آن روش bottom-up می گویند. متاسفانه در مدیریت شهری مثل تهران و دیگر شهرها و روستاهای کشور عملا دیدگاه صاحبان اصلی شهر و روستاها در هیچ موردی نه تنها در نظر گرفته نمی شود بلکه مورد اهانت نیز بعضا قرار می گیرد! که شرایط کنونی حاصل این نگاه ضد مردمی و زیستی می باشد.
البته با توجه به پیشینه حاکمیت در دوران مختلف تاریخی در ایران عزیزمان از ابتدا تا اکنون، می بایستی کمی واقع بین بود و تلفیقی مناسب از دو روش حاکمیتی مطرح را برای مدیریت شهرها بکار گرفت. برای نمونه آنچه مسلم است برای تهران آنچه در ظاهر باید به آن مدیریت شهری بگوییم فاقد هر نگاه منطقی و حتی غیر منطقی فقط اعمال باورهای غلط و زورمابانه تا به امروز بوده است که حاصل آن آشوبی است که در شهر می بینم که به عینه شاهد آن هستیم، جای سفسطه هم دیگر باقی نیست.
زمان تغییر کمی دیر شده است ولی به هر حال باید شروع کرد تا کودکانمان حداقل معنی زندگی در شهری امن را تجربه نمایند. بدون شک چنین تغییراتی در یک نهاد شهری اثرات مستقیم در حاکمیت کلان نیز خواهد داشت، آنچه در صحنه جهانی از آن به عنوان Think Global, Act local یاد می نمایند.
* استاد نمونه مهندسی عمران کشور