به گزارش کاویان گلد، فارغ از موافقان یا منتقدان عملکرد دکتر مصدق در سیاست داخلی ایران، نام او در عرصه بین‌المللی با ملی‌شدن صنعت نفت ایران و عقب راندن استعمار بریتانیا گره‌خورده است. بسیاری از کشورهای ستمدیده از ظلم استعمارگران، پس از انتشار اخبار مربوط به موفقیت نهضت ملی ایرانیان در کوتاه‌کردن دست استعمارگران انگلیسی از نفت، آرزو می‌کردند رهبری همچون محمد مصدق داشته باشند. کمااینکه بعدها در کشورهای دیگری همچون مصر نیز افرادی به قدرت رسیدند که ادعا می‌کردند الگوی مصدق را در عقب راندن استعمارگران و ملی کردن منابع ملی کشور خود پیش گرفته‌اند.

بنابر روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، از سوی دیگر یاران و موافقان استعمارگران نیز در جبهه رسانه‌ای از هیچ تلاشی برای تضعیف و تحقیر و تمسخر مصدق فروگذار نکردند. جنگ رسانه‌ای - شناختی بر علیه مصدق و جنبش ملی‌شدن صنعت نفت در کنار کارزارهای سیاسی و حقوقی که علیه او فعال بود بسیار مؤثر بود. رسانه‌ها و دیپلمات‌های آمریکایی و انگلیسی در این مسیر هم سخن بودند. آنها برای توجیه ناکامی خود در مذاکرات حقوقی با دولت ایران، بدون هرگونه پشتوانه علمی و جامعه‌شناختی، عبارات موهومی را با عنوان ویژگی و خصلت ملی ایرانیان طرح کرده و آنها را به دکتر مصدق تخصیص دادند. از نظر آنها ایرانیان افرادی «غیرمعقول»، «یک‌دنده»، «خسته‌کننده»، «کله‌شق»، «خشن»، «متغیر»، «بی‌ثبات»، «ناراضی»، «بی‌عرضه»، «نادان»، «بیگانه هراس»، «بی‌تمایل به شناخت واقعیت‌ها»، «عارف‌مسلک»، «فاقد درک عادی»، «احساساتی» و «عاری از رضایت» بودند. مصدق نیز به‌عنوان فردی «ناخوشایند»، به طرز ناامیدانه‌ای «غیرمعقول»، «خیره‌سر»، «متعصب»، «وسواسی»، «وحشی»، «هیستریک»، «نمایشی»، «احساساتی»، «رنجور» و از نظر ذهنی «بی‌ثبات»، «غیرعادی»، «زن‌صفت» و نیز «نیرنگ‌باز» و «شرقی» معرفی می‌شد."/>

محاکمه دکتر محمد مصدق توسط هاآرتص/ روزنامه اسرائیلی ۱۹ سال پس از کودتای ۲۸ مرداد درباره نخست وزیر اسبق ایران چه نوشت؟

هفدهم آبان سال ۱۳۳۲، دو ماه و ۲۱ روز پس از کودتای ۲۸ مرداد، محاکمه دکتر محمد مصدق که در بازداشت بود به اتهام ضدیت با سلطنت و قصد برکنارکردن شاه و نیز به عنوان مسبب وقایع ۲۵ تا ۲۸ مرداد در محکمه نظامی تهران آغاز شد.

محاکمه دکتر محمد مصدق توسط هاآرتص/ روزنامه اسرائیلی ۱۹ سال پس از کودتای ۲۸ مرداد درباره نخست وزیر اسبق ایران چه نوشت؟

به گزارش کاویان گلد، فارغ از موافقان یا منتقدان عملکرد دکتر مصدق در سیاست داخلی ایران، نام او در عرصه بین‌المللی با ملی‌شدن صنعت نفت ایران و عقب راندن استعمار بریتانیا گره‌خورده است. بسیاری از کشورهای ستمدیده از ظلم استعمارگران، پس از انتشار اخبار مربوط به موفقیت نهضت ملی ایرانیان در کوتاه‌کردن دست استعمارگران انگلیسی از نفت، آرزو می‌کردند رهبری همچون محمد مصدق داشته باشند. کمااینکه بعدها در کشورهای دیگری همچون مصر نیز افرادی به قدرت رسیدند که ادعا می‌کردند الگوی مصدق را در عقب راندن استعمارگران و ملی کردن منابع ملی کشور خود پیش گرفته‌اند.

بنابر روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، از سوی دیگر یاران و موافقان استعمارگران نیز در جبهه رسانه‌ای از هیچ تلاشی برای تضعیف و تحقیر و تمسخر مصدق فروگذار نکردند. جنگ رسانه‌ای – شناختی بر علیه مصدق و جنبش ملی‌شدن صنعت نفت در کنار کارزارهای سیاسی و حقوقی که علیه او فعال بود بسیار مؤثر بود. رسانه‌ها و دیپلمات‌های آمریکایی و انگلیسی در این مسیر هم سخن بودند. آنها برای توجیه ناکامی خود در مذاکرات حقوقی با دولت ایران، بدون هرگونه پشتوانه علمی و جامعه‌شناختی، عبارات موهومی را با عنوان ویژگی و خصلت ملی ایرانیان طرح کرده و آنها را به دکتر مصدق تخصیص دادند. از نظر آنها ایرانیان افرادی «غیرمعقول»، «یک‌دنده»، «خسته‌کننده»، «کله‌شق»، «خشن»، «متغیر»، «بی‌ثبات»، «ناراضی»، «بی‌عرضه»، «نادان»، «بیگانه هراس»، «بی‌تمایل به شناخت واقعیت‌ها»، «عارف‌مسلک»، «فاقد درک عادی»، «احساساتی» و «عاری از رضایت» بودند. مصدق نیز به‌عنوان فردی «ناخوشایند»، به طرز ناامیدانه‌ای «غیرمعقول»، «خیره‌سر»، «متعصب»، «وسواسی»، «وحشی»، «هیستریک»، «نمایشی»، «احساساتی»، «رنجور» و از نظر ذهنی «بی‌ثبات»، «غیرعادی»، «زن‌صفت» و نیز «نیرنگ‌باز» و «شرقی» معرفی می‌شد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *