***

اعتراضات آبان ماه دو مولفه چشمگیر و قابل بررسی داشت، اولین نکته این امر بود که عمده این اعتراض‌ها در مناطق حاشیه‌نشین شهری مانند شهر قدس در تهران، شهر صدرا در استان فارس و حاشیه شهری کرمانشاه و شهرهایی مانند ماهشهر رخ داد و نکته دوم طیف حاضر در صحنه اعتراضات بود که اکثرا جوان و با متوسط سن ۱۸ الی ۲۰ سال بودند.  این اعتراضات که می‌توان درگذشته نیز ردی از آن یافت از اعتراضات کوی طلاب مشهد و  زنجان و قزوین و همچنین اسلامشهر در دهه هفتاد آنهم در اوج اجرای سیاست‌های توسعه‌ای در دولت سازندگی، باردیگر زنگ خطر را برای بازیگران دولتی به صدا درآورد.

مرکز پژوهش های مجلس در یک گزارش مفصل در سال ۹۷ درخصوص خط فقر به ابعاد و شرایط آن پرداخت بوده و از عمیق تر شدن خط فقر و تبعات اجتماعی و سیاسی آن رونمایی کرده بود. نکته قابل توجه آن است که خط فقر در تابستان ۹۷ نسبت به بهار ۹۷ نیز رشد قابل ملاحظه‌ای داشته؛ به طوری که برای مثال در شهرستان تهران، خط فقر در تابستان نسبت به بهار ۱۱ درصد و در برخی دیگر از خوشه‌ها بیش از ۱۳ درصد رشد داشته است. این در حالی است که طی این بازه زمانی به طور معمول درآمد خانوار در بهترین حالت ثابت است و یا حتی به واسطه از دست دادن شغل ممکن است با کاهش نیز مواجه شده باشد. 

سال‌هاست که دولت‌های مختلف در ایران تلاش کرده‌اند تا تصویری مدرن و پرزرق و برق از تهران  بسازند که در آن رفاه و زندگی روزآمد شهری پررنگ است؛ حتی شهردارهای مختلف هم وجهه همتشان برساخت پایتختی زیبا و سفید بدون کوچکترین نشانی از رنگ های سیاه فقر و نداری بوده است. روی این تصویر سفید، اما یک لکه پررنگ سیاه، به اسم فقر و حاشیه‌نشینی وجود دارد که همه آن زرق و برق را به حاشیه می‌راند. بزرگ‌ترین اجتماع فقرای ایران در تهران متشکل شده است. بیش از ۱۵درصد فقرای کل ایران در پایتخت با زندگی سخت دست و پنجه نرم می‌کنند؛ جمعیتی بالغ بر ۲ میلیون نفر که غذای کافی برای خوردن ندارند. جمعیت فقرای استان تهران از کل جمعیت ۲۰ استان بیشتر است.

نحوه توزیع درآمد در پایتخت چندان عادلانه نیست، جمعیت زیادی در مناطق مرفه شهر تهران در رفاه مطلق زندکی می‌گذرانند و جمعیت زیادی در شهرهای اقماری و حاشیه و حریم شهرها، برای بقا با فقر خشن و گرسنگی دست به گریبانند. در چنین شرایطی ویترین تهران، بیش از آنکه تصویری فریبنده به خورد تماشاگر داخلی و خارجی دهد، نمایشگاه فاصله طبقاتی، بی‌عدالتی، تبعیض و شکست چند دهه برنامه ریزی توسعه‌گرایی غیرمتوازن است. جمعیت فقرا در مناطق شهرنشین استان تهران در سال ۹۵، بیش از یک میلیون و ۹۲۵ هزار نفر برآورد شده است. از این میان سهم شهر تهران حدود یک میلیون و ۳۸۰ هزار فقیر است که نزدیک ۱۶درصد از جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند.

خط فقر در استان تهران بالاتر از همه جای دیگر در ایران است، مرکز پژوهش‌های مجلس خط فقر استان را در دو مجزا یعنی شهر تهران و مناطق شهری استان به جز شهر تهران، محاسبه کرده است. خط فقر  در شهر تهران در سال ۹۵، برای یک نفر نزدیک ۷۷۰ هزار تومان و برای یک خانواده چهار نفری ۲ میلیون و ٧۶ هزار تومان محاسبه کرده است. اگر این اعداد را با احتساب نرخ تورم در آبان ۹۷ به‌روز کنیم خط فقر در پاییز امسال برای یک نفر بیش از یک میلیون و ۱۵۶ هزار تومان و برای یک خانواده چهار نفری بیشتر از ۳ میلیون و ١٢٢ هزار تومان برآورد می‌شود. این عدد در مقیاس دستمزدها بسیار بالا است، چنانکه اگر نرخ دستمزد کارگران را در سال ۱۳۹۷ مبنای قرار دهیم، نتیجه تکان‌دهنده خواهد بود. برای قرار گرفتن یک خانواده چهار نفری بالای خط فقر مطلق، دست کم فعالیت تمام‌وقت سه نیروی کار با حداقل نرخ دستمزد لازم و ضروری است تا غذای کافی به همه برسد.

متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره سیزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

۲۱۶۲۱۶"/>

فقر و بیکاری چگونه جرقه اعتراضات آبان ۹۸ را زد؟ / سن اعتراضات ۹۸ از ۱۸ تا ۲۰ در مناطق حاشیه شهری

ویترین تهران، بیش از آنکه تصویری فریبنده به خورد تماشاگر داخلی و خارجی دهد، نمایشگاه فاصله طبقاتی، بی‌عدالتی، تبعیض و شکست چند دهه برنامه ریزی توسعه‌گرایی غیرمتوازن است. جمعیت فقرا در مناطق شهرنشین استان تهران در سال ۹۵، بیش از یک میلیون و ۹۲۵ هزار نفر برآورد شده است. از این میان سهم شهر تهران حدود یک میلیون و ۳۸۰ هزار فقیر است که نزدیک ۱۶درصد از جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند.

فقر و بیکاری چگونه جرقه اعتراضات آبان ۹۸ را زد؟ / سن اعتراضات ۹۸ از ۱۸ تا ۲۰ در مناطق حاشیه شهری

 گروه اندیشه: به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تحریم ها در سال ۹۸، فضای ایران را به سمت اعتراض ناشی از فقر برد. از نظر کارشناسان، معترضان اغلب، سنین ۱۸ تا ۲۰ سال داشتند. در تحلیل شورش سال ۹۸، سیاستنامه در مقاله ای تحت عنوان «توسعه فقر به جای توسعه متوازن» به تحلیل اعتراضات پرداخت. این مقاله که در شماره ۱۳، زمستان ۱۳۹۸ منتشر شده، برای امروز ایران، کماکان دارای حرف و تجربه است و می تواند سیاستمداران و اندیشمندان را به واقعیت های امروز ایران، و تهدیدات ناشی از فقر آشنا سازد. خلاصه ای از این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:

***

اعتراضات آبان ماه دو مولفه چشمگیر و قابل بررسی داشت، اولین نکته این امر بود که عمده این اعتراض‌ها در مناطق حاشیه‌نشین شهری مانند شهر قدس در تهران، شهر صدرا در استان فارس و حاشیه شهری کرمانشاه و شهرهایی مانند ماهشهر رخ داد و نکته دوم طیف حاضر در صحنه اعتراضات بود که اکثرا جوان و با متوسط سن ۱۸ الی ۲۰ سال بودند.  این اعتراضات که می‌توان درگذشته نیز ردی از آن یافت از اعتراضات کوی طلاب مشهد و  زنجان و قزوین و همچنین اسلامشهر در دهه هفتاد آنهم در اوج اجرای سیاست‌های توسعه‌ای در دولت سازندگی، باردیگر زنگ خطر را برای بازیگران دولتی به صدا درآورد.

مرکز پژوهش های مجلس در یک گزارش مفصل در سال ۹۷ درخصوص خط فقر به ابعاد و شرایط آن پرداخت بوده و از عمیق تر شدن خط فقر و تبعات اجتماعی و سیاسی آن رونمایی کرده بود. نکته قابل توجه آن است که خط فقر در تابستان ۹۷ نسبت به بهار ۹۷ نیز رشد قابل ملاحظه‌ای داشته؛ به طوری که برای مثال در شهرستان تهران، خط فقر در تابستان نسبت به بهار ۱۱ درصد و در برخی دیگر از خوشه‌ها بیش از ۱۳ درصد رشد داشته است. این در حالی است که طی این بازه زمانی به طور معمول درآمد خانوار در بهترین حالت ثابت است و یا حتی به واسطه از دست دادن شغل ممکن است با کاهش نیز مواجه شده باشد. 

سال‌هاست که دولت‌های مختلف در ایران تلاش کرده‌اند تا تصویری مدرن و پرزرق و برق از تهران  بسازند که در آن رفاه و زندگی روزآمد شهری پررنگ است؛ حتی شهردارهای مختلف هم وجهه همتشان برساخت پایتختی زیبا و سفید بدون کوچکترین نشانی از رنگ های سیاه فقر و نداری بوده است. روی این تصویر سفید، اما یک لکه پررنگ سیاه، به اسم فقر و حاشیه‌نشینی وجود دارد که همه آن زرق و برق را به حاشیه می‌راند. بزرگ‌ترین اجتماع فقرای ایران در تهران متشکل شده است. بیش از ۱۵درصد فقرای کل ایران در پایتخت با زندگی سخت دست و پنجه نرم می‌کنند؛ جمعیتی بالغ بر ۲ میلیون نفر که غذای کافی برای خوردن ندارند. جمعیت فقرای استان تهران از کل جمعیت ۲۰ استان بیشتر است.

نحوه توزیع درآمد در پایتخت چندان عادلانه نیست، جمعیت زیادی در مناطق مرفه شهر تهران در رفاه مطلق زندکی می‌گذرانند و جمعیت زیادی در شهرهای اقماری و حاشیه و حریم شهرها، برای بقا با فقر خشن و گرسنگی دست به گریبانند. در چنین شرایطی ویترین تهران، بیش از آنکه تصویری فریبنده به خورد تماشاگر داخلی و خارجی دهد، نمایشگاه فاصله طبقاتی، بی‌عدالتی، تبعیض و شکست چند دهه برنامه ریزی توسعه‌گرایی غیرمتوازن است. جمعیت فقرا در مناطق شهرنشین استان تهران در سال ۹۵، بیش از یک میلیون و ۹۲۵ هزار نفر برآورد شده است. از این میان سهم شهر تهران حدود یک میلیون و ۳۸۰ هزار فقیر است که نزدیک ۱۶درصد از جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند.

خط فقر در استان تهران بالاتر از همه جای دیگر در ایران است، مرکز پژوهش‌های مجلس خط فقر استان را در دو مجزا یعنی شهر تهران و مناطق شهری استان به جز شهر تهران، محاسبه کرده است. خط فقر  در شهر تهران در سال ۹۵، برای یک نفر نزدیک ۷۷۰ هزار تومان و برای یک خانواده چهار نفری ۲ میلیون و ٧۶ هزار تومان محاسبه کرده است. اگر این اعداد را با احتساب نرخ تورم در آبان ۹۷ به‌روز کنیم خط فقر در پاییز امسال برای یک نفر بیش از یک میلیون و ۱۵۶ هزار تومان و برای یک خانواده چهار نفری بیشتر از ۳ میلیون و ١٢٢ هزار تومان برآورد می‌شود. این عدد در مقیاس دستمزدها بسیار بالا است، چنانکه اگر نرخ دستمزد کارگران را در سال ۱۳۹۷ مبنای قرار دهیم، نتیجه تکان‌دهنده خواهد بود. برای قرار گرفتن یک خانواده چهار نفری بالای خط فقر مطلق، دست کم فعالیت تمام‌وقت سه نیروی کار با حداقل نرخ دستمزد لازم و ضروری است تا غذای کافی به همه برسد.

متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره سیزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

۲۱۶۲۱۶

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *