آنقدر در مضیقه بود که برای او فرشته نجات بودیم. هنوز هم به من میگوید که آمدن شما در آن شب من را آنقدر خوشحال کرد گویی که دنیا را به من دادند.
به گزارش کاویان گلد به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روایت پیش رو از حجتالاسلام رسول منتجبنیا، یکی از مبارزان در راه پیروزی انقلاب اسلامی است. او در سال ۱۳۵۶، به سفارش آیتالله پسندیده مأموریتی را برعهده میگیرد تا به شهرهای مختلف سفر، از مبارزان تبعیدی سرکشی کند و کمکهای مالی به آنان برساند. یکی از بخشهای مهم این روایت، دیدار با خلخالی در تبعیدگاهش در لارستان است. او که به عنوان یکی از نیروهای انقلابی شناخته میشد، در شرایطی سخت و تحت فشار شدید قرار داشت.
در نیمه دوم ۵۶، ارتباطهایی با مرحوم آیتالله پسندیده داشتم. روزی ایشان به من گفت: «شما طی مسافرتی از تبعیدیها سرکشی کنید و مبلغ اهداییای هم برایشان ببرید.» من پذیرفته و حرکت کردم. جمع آن مبلغ طوری بود که به هر کدامشان پنج هزار تومان میرسید و رقم نسبتاً بالایی بود. قسمتی از مسافرت را با فرهنگیای که اهل خمین بود رفتم. ایشان آقای احمد انصاری بودند که مرحوم شدند و از عناصر بسیار مؤثر به شمار میرفتند. بخش دیگری از مسافرت را به اتفاق باجناقم رفتم. جالب این که وسیله نقلیه من ژیانی کرمرنگ بود که از دوستی به صورت اقساط به مبلغ ۱۶ هزار تومان خریده بودم و در خیلی از مسافرتها از آن استفاده میکردم.