روزنامه «اطلاعات» هم در گزارشی، نقطه آغاز بحران نان را دستاندازی ۷۵ هزار نیروی نظامی متفقین برای تامین مواد غذایی خویش بر انبارهای غلات ایران دانست.
به گزارش خبرگزای خبرآنلاین، نیره خادمی در سازندگی نوشت: کشوری که تا پیش از جنگ جهانی دوم صادرکننده غلات بود، پس از اشغال خاک ایران توسط قوای متفقین در شهریور سال ۱۳۲۰ یک بار دیگر با قحطی روبهرو شد. پیش از آن در جریان جنگ جهانی اول مردم ایران کمیاب شدن گندم را تجربه کرده بودند اما این بار شرایط کمی جدیتر بود، چهبسا به واسطه پیمان «اتحاد سهگانه» تمامی وسایل حملونقل زمینی و خطوط راهآهن کشور هم در اختیار متفقین بود بنابراین عملاً توزیع به موقع و مناسب غله انجام نمیشد. حدود یک سال و سه ماه پس از حضور نیروهای انگلیس و روسیه در جنوب و شمال ایران، قحطی تمام ارکان زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد تا نیمه آذرماه که اعتراضاتی رقم خورد و همزمان دولت احمد قوام هم به پایین کشیده شد. سازندگی به مناسبت سالروز بلوای نان در آذر سال ۱۳۲۱ به تاثیر و پسلرزههای آن در سیاست ایران پرداخته است.
پیشزمینه بحران
قوای متفقین پس از آغاز جنگ جهانی دوم میخواستند از ایران به عنوان کریدوری برای تامین نیروهای خود استفاده کنند بنابراین عملاً اعلام بیطرفی ایران را نپذیرفتند و به بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران، این کشور را از شمال و جنوب اشغال کردند. رضاشاه هم با فشار روس و انگلیس بهسرعت از قدرت کنار رفت و محمدرضاشاه جوان بر تخت سلطنت نشست و با استعفای علی سهیلی در مرداد سال ۱۳۲۱ احمد قوام را به جای او به مجلس معرفی کرد. شاه جوان ایران اما دلخوشی از احمد قوام نداشت و در واقع مجبور به این کار شد چراکه قوامالسلطنه هم مانند مشروطهخواهان معتقد بود که شاه باید سلطنت کند نه حکومت.