اردشیر اروجی معتقد است فیلمبرداری در آثار تاریخی اگر آسیبی به بنا وارد نکند، میتواند بسیار مفید باشد. زیرا باعث معرفی آن مکانها میشود و به نفع میراث فرهنگی است. اما باید در مواقعی که فیلمبرداری باعث تخریب و نقض اصول حفاظتی میشود، جلوی آن گرفته شود که ما در این زمینه ضعف داریم.
مهسا بهادری: مسجد جامع قزوین در دورهی سلجوقی بنا شده و از زمان ساخت آن تاکنون بارها تغییرات و توسعههایی در آن صورت گرفته است. ساخت این مسجد ابتدا در دوران سلطنت سلطان سنجر سلجوقی آغاز شد و در دورانهای مختلف، از جمله دورههای صفوی و قاجاری، به آن افزوده و مرمتهایی انجام گرفت. بهطور خاص، در دوران صفوی، این مسجد بهعنوان یکی از مهمترین مراکز دینی و مذهبی قزوین تبدیل شد و معماری آن بهطور چشمگیری تغییر کرد.
تصاویر شوکهکنندهای که طی چند روز گذشته از شبستانهای مسجد جامع قزوین منتشر شده، نشاندهنده آسیبهای جدی به این بناهای تاریخی است.
بهطور مشخص، بخشی از دیوار آجری یکی از شبستانهای شمالشرقی مسجد عتیق، که برای بازسازی لوکیشن «بازار» در سریال «بامداد خمار» مورد استفاده قرار گرفته بود، بهطور قابلملاحظهای آسیب دیده است. در این تصاویر، رنگ تیرهای که بر دیوار پاشیده شده و رد وسایل صحنهسازی به وضوح قابل مشاهده است، حکایت از عدم توجه به اصول حفاظت از آثار تاریخی دارد.
سریال «بامداد خمار»، به کارگردانی نرگس آبیار، که فیلمبرداری آن در اوایل تابستان ۱۴۰۳ آغاز و تا آبانماه همان سال ادامه داشته است، بهعنوان عامل این آسیبها شناخته شده است. پیش از این، تصاویری از آسیبهای وارده به باغ عفیفآباد شیراز نیز منتشر شده بود که بهدنبال فیلمبرداری سریال «سووشون» ساخته نرگس آبیار، این مکان تاریخی بهطور چشمگیری تخریب شد. این روند نابودی میراث فرهنگی در آثار آبیار بهنظر میرسد که همچنان ادامه دارد و تاکنون واکنشی جدی نسبت به این تخریبها مشاهده نشده است.
یکی از مسائلی که در این زمینه مطرح است، بحث مربوط به مجوزهای لازم برای فیلمبرداری در مکانهای تاریخی است. در حالی که فیلمبرداری در چنین بناهایی نیازمند کسب مجوز از سازمان میراث فرهنگی است، در هر دو مورد اخیر، از جمله ساخت سریال «سووشون»، واکنشهای گستردهای از سوی فعالان میراث فرهنگی و مردم به همراه داشت. در زمان ساخت سریال «سووشون»، حتی کارزاری برای توقف فیلمبرداری در باغ عفیفآباد ایجاد شد.
مهمتر از همه، این سوال باقی میماند که چرا مسئولان سازمان میراث فرهنگی هیچگونه اطلاعی از وضعیت این بناها در زمان فیلمبرداری نداشته و تنها پس از انتشار تصاویر و اخبار در رسانهها به آنها پی میبرند. در سالهای اخیر، فیلمبرداری در مکانهای تاریخی نظیر موزه سیمین و جلال، عمارت مسعودیه (خاتون) و خانه طباطباییهای کاشان (جیران) نیز واکنشبرانگیز بوده است. در حالی که از سال ۱۳۹۳، سازمان میراث فرهنگی ساخت فیلمهای سینمایی و سریال در اماکن تاریخی را ممنوع اعلام کرده است، همچنان شاهد انجام فیلمبرداریها در این بناهای ارزشمند هستیم.
این مسأله نهتنها نشاندهنده ضعف در نظارت و کنترلهای سازمان میراث فرهنگی است، بلکه بهطور جدی پرسشهایی را در خصوص چگونگی رعایت اصول حفاظتی در مواقع استفاده از بناهای تاریخی برای فیلمبرداری مطرح میکند.
به دنبال همین ماجرا به گفتوگو با اردشیر اروجی، مدیر کل اسبق میراث فرهنگی استان تهران کارشناس میراث فرهنگی پرداختیم که در ادامه میخوانید.
اخیراً گزارشهایی مبنی بر آسیب به مسجد جامع قزوین منتشر شده و پیشتر نیز برای فیلم «بامداد خمار» به یک حمام تاریخی در شیراز آسیب وارد شده است، چرا نظارت روی عمبکرد عوامل سازنده آثار فرهنگی وجود ندارد؟
متأسفانه برخی از تهیهکنندهها و کارگردانها یا آگاهی کافی ندارند، یا اولویت را کار خودشان میدانند، نه حفظ آثار تاریخی و وقتی لوکیشنی در اختیارشان گذاشته میشود، بعضاً بدون توجه به حساسیت بنا، اقدام به دخل و تصرف در آن میکنند تا آن مکان را با نیازهای صحنه هماهنگ کنند که بسیار آسیبزاست.
آیا سازمان میراث فرهنگی در این زمینه دستورالعمل مشخصی دارد؟
متأسفانه خیر و یکی از مشکلات اصلی همین است. سازمان میراث فرهنگی باید یک دستورالعمل مشخص و شفاف داشته باشد که هر گروه فیلمسازی موظف است آن را مطالعه و امضا کند و فقط در صورت تعهد به رعایتش اجازه ورود به بناهای تاریخی را داشته باشد. در این صورت هم سازمان و هم گروه تولید در قبال هر آسیبی مسئول خواهند بود.
در قراردادهایی که بین میراث فرهنگی و گروههای تولید منعقد میشود، آیا مواردی درباره خسارات مالی و پرداخت هزینه برای ترمیم آثار در صورت خسارت دیدن پیشبینی شده است؟
ممکن است چنین بندی وجود داشته باشد؛ مثلاً بگویند اگر آسیبی وارد شد، گروه موظف به پرداخت هزینه ترمیم است. ولی قراردادها بعضاً خیلی ابتدایی نوشته میشوند و حتی اگر چنین بندی ذکر شده باشد، باز هم مشخص نیست که چه چیزی دقیقاً مصداق «آسیب» به شمار میآید. فرض کنید وارد یک تالار با نقاشیهای قاجاری میشوند و میخواهند صحنهای ضبط کنند که نیاز دارد بخشی از آن نقاشی پوشیده شود و من شاهد بودم که برای نصب پرده یا دکور، داخل همان نقاشیهای دیواری میخ کوبیدند بدون اینکه هیچ درکی از اهمیت آن نقاشیها داشته باشند.
در ضمن باید گفت که این موارد جدید نیستند و حتی در دورهای که خود من هم در میراث فرهنگی بودم، شاهد چنین رفتارهایی وجود داشت.