امیر عابدینی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس که صلاحیتش برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال تایید شده، در گفتوگوی اختصاصی با خبرآنلاین به سوالات زیادی پاسخ داد.
مرتضی رضایی – سعید آقایی؛ ۱۱ اسفند روز بسیار مهمی برای فوتبال ایران است؛ قرار است در این روز انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود تا این فدراسیون رئیس خود برای ۴ سال آینده را بشناسد. مهدی تاج، امیر عابدینی، حیدر بهاروند، علی کفاشیان و شهابالدین عزیزیخادم ۵ نفری بودند که برای ریاست فدراسیون فوتبال نامزد شدند که صلاحیت ۲ نفر آخر مورد تایید قرار نگرفت و قرار است انتخابات با حضور ۳ نفر دیگر برگزار شود. امیر عابدینی که سابقه ریاست فدراسیون فوتبال را در کارنامه دارد، این دوره کاندیدای انتخابات شده و قصد دارد بار دیگر ریاست فدراسیون فوتبال را بر عهده بگیرد. او ابتدا قرار بود با علی کفاشیان وارد یک ائتلاف شود ولی حضور میرشاد ماجدی در تیم کفاشیان این ائتلاف را بههم زد و عابدینی حالا به تنهایی وارد صحنه رقابت شده و کار سختی هم برای شکست دادن مهدی تاج دارد.
عابدینی که ۸ سال روی صندلی مدیرعاملی پرسپولیس نشسته، در فاصله کمتر از یکماه تا انتخابات فدراسیون فوتبال مقابل دوربین خبرآنلاین نشست و در خصوص دلایل خود برای بازگشت به ریاست این فدراسیون و وضعیت انتخابات صحبت کرد. عابدینی که میداند کار بسیار سختی برای شکست دادن تاج دارد، در این گفتوگو درباره مسائل مختلفی صحبت کرد که بخش اول آن در ادامه آمده و بخش دوم در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
اول از همه درباره تصمیمتان برای ثبتنام در انتخابات فدراسیون فوتبال بگویید. چه شد که چنین تصمیمی گرفتید؟
امروز همه کسانی که دغدغه فوتبال دارند، این احساس را دارند که برای نجات فوتبال چه کار کنند؟ فوتبال گرفتاری دارد. گرفتاری فوتبال دیگر آیتمبندی شده است. قبلا وقتی میگفتند فوتبال چه مشکلی دارد، مثلا بازی استقلال و پرسپولیس یک معضلی بود. چرا فوتبال دوقطبی است و فقط این ۲ تیم مطرح هستند؟ امروز بحثهای دیگری مطرح است. امروز نگرانی بسیار عمیقی در جمعیت هوادار فوتبال هست. فوتبال یک هنجار زیبا است ولی چرا به ناهنجاری تبدیل شده؟ اگر به آیتمها نگاه کنید، ۸-۹ دلیل وجود دارد که به فوتبال ضربه زده و هویتسوزی شده و اشک تماشاگر درآمده است! همین بازی پرسپولیس و تراکتور یک مثال است. ما هر موقع به تبریز میرفتیم، احساس میکردیم تیم خودمان مقابل ماست. امروز این احساس از بین رفته و جایگزین آن تیم دشمن شده است! استنباط من این است که چنین چیزی همه جا هست. تیم ملی میبرد، مردم ناراحت هستند که چرا اینطوری بازی کرد؟ ۵۰ سال است تیم امید به المپیک نرفته. زیر پوست فوتبال ناخوشی جلوه کرده و میگویند طرف از پوستش معلوم است که کبدش مشکل دارد. یعنی جایی که باید تصفیه کند، بیمار شده. من از خارج که برگشتم، بهخاطر دوستی با سعید شیرینی و ارادت به پیشکسوتان، به آنها سر میزدم تا اینکه از فدراسیون زنگ زدند بیا کمک کن. رفتم تا شاید کمک کنم یکسری مشکلات حل شود.
چه کسی زنگ زد؟
مهدی تاج. زمانی بود که عمل جراحی کرد و به من زنگ زد. من رفتم و مشغول شدم. از کجا فهمیدم یک بیانضباطی در فوتبال حاکم شده؟ به من حکم مشاوره دادند ولی اصلا نگفتند اتاقت کجاست، با چه کسی ارتباط داشته باش یا اصلا به چه کسی مشورت بده! اصلا مشورت هم نخواستند. من به اتاقهای دیگر رفتم و دیدم اصلا هیچکس نمیداند چیکار کند. بعد به مهدی تاج گفتم میخواهم کاندیدا شوم. با همان لهجه قشنگش پرسید چرا میخواهی کاندیدا شوی؟ گفتم میخواهم وسط صحنه بیایم. گفت یعنی با من رقابت کنی که گفتم آره. چند آیتم را گفت که صادقانه بود. گفت من حداقل ۵۰ رای دارم، هیئتها و بخشی از باشگاهها و جراید با من هستند. این را که گفت، من بیشتر تهییج شدم. چون میخواهم با کسی رقابت کنم که از حالا مطمئن است که رئیس فدراسیون میشود. باور داشتم که با سلامت ثبتنام میکنیم. روزی که ثبتنام شروع شد من زودتر رفتم و به عنوان مشاور آنجا بودم. آن روز قصد ثبتنام نداشتم.
چرا؟
قبل از آن علی کفاشیان آمد که باهم مذاکره کنیم که من چطوری وارد گود شوم. او گفت اگر بیایی، من به عنوان نایبرئیس اول کمک میکنم. گفتم خب شما رئیس باش و من نایبرئیس که گفت نه. دلایلی آورد که من را قانع کرد. برای ثبتنام از من مدارک دوره ابتدایی تا مهندسی را خواستند. گفتم خودتان میتوانید دوره ابتدایی را بیاورید؟ در اساسنامه هم این را نخواسته بود. من همه را بردم ولی گفتم خدا وکیلی این را از همه میخواهید؟ که دیدم نه فقط من باید بیاورم! فرمها را هم پر کردم و یک دوره نکیر و منکر گذراندم. رسید به اینکه از ۵ عضو مجمع امضا بگیرم. وقتی متوجه شدم تاج ۴۶-۴۷ و بهاروند ۱۱ تا دارند، فهمیدم چه خبر است. کفاشیان و عزیزیخادم هم ۵ تای خودشان را گرفته بودند. کلا ۵-۶ عضو مانده بود که اصلا شما رویت نمیشود به آنها زنگ بزنی. میگویند تو امیر عابدینی، ۵ تا امضا نتوانستی از باشگاهها جور کنی؟ خلاصه به چند باشگاه زنگ زدم و خیلی برای من سنگین بود. این را از حلقوم من درآوردند. دوستان دیگری زحمت کشیدند و ۶ امضا فرستادند و چهارشنبه به دبیرکل رساندیم و او گفت تمام شده و فرمها ثبت شده. یک نفر گفت بمان و تاییدیه بگیر. گفتم دبیرکل که دروغ نمیگوید. پنجشنبه که روز آخر بود، من استرس گرفتم و رفتم فدراسیون. در دفتر تاج بودم . گفتم ثبت من تمام شده و مشکلی ندارد؟ به پایین زنگ زد گفتند نه پشت دستگاه است و رد نشده! تاج را نگاه کردم و فوری گفت تمامش کنید و تاییدیه را بیاورید. اگر پنجشنبه نمیرفتم، الان کاندیدا نبودم! این همان سوال شما را جواب داد. سیستم به گونهای درست نشده که اگر بخواهی بیایی و خدمت کنی، بگویند نه صلاحیت نداری و امکانش را ندارد، قلبت مریض است و … ولی من خوبم. چطوری میشود؟ چطوری است که رئیس جمهور ۸ سال است، رئیس دستگاه قضا ۱۰ سال، نهادهای زیرمجموعه رهبری هم ۲ تا ۵ سال هستند ولی فدراسیون فوتبال چگونه است که دوستان بدون برنامه و کارنامه همیشه هستند؟ اصلا به دغدغه فوتبالیها توجه نمیکنند و میگویند کسی نیاید. صداوسیما و فوتبال هیچ تعاملی نداشتند چون ما بلد نبودیم تعامل کنیم ولی امروز دم انتخابات تعامل میکنیم که منافع شخصی خودمان تامین شود. از منافع فوتبال برای منافع شخصی هزینه میکنیم. در بخش معنویت فوتبال سوخته است. مطالبی که در استادیومها میشنوید را به این شکل در خیابان هم نمیشنوید. اصلا اعتقادی و اسلامی را کنار می گذاریم، شان ایرانی بودن ما هم رعایت نمیشود. برند معنوی فوتبال سوخته یا نه؟ وقتی برند بسوزد، چقدر برای احیا زمان میبرد؟ دلیلش صدور احکام بسیار زیاد در انضباطی، استیناف و اخلاق است. آقایان گزارش فعالیت میدادند و گفتند رسیدگی به ۳۴۰ پرونده انضباطی که من خندیدم. گفتم این فاجعه است. روزی که رسید به صفر هنر کردی. زیاد شدن پرونده یعنی عدم انضباط!