غزال زیاری: اگر نمی‌دانید دژاوو یا آشنا پنداری چیست و علم چطور آن را توضیح می‌دهد، این مقاله مخصوص شماست. تابه‌حال برایتان پیش‌آمده که وارد اتاق جدیدی شوید و حس عجیبی به شما دست دهد، گویی که قبلاً نیز آنجا بوده‌اید؟ بااینکه مطمئن هستید که قبلاً هرگز در آن اتاق نرفته بودید؟

یا مثلاً فردی برای اولین بار چیزی می‌گوید، اما حس می‌کنید که این حرف را قبلاً شنیده‌اید، درصورتی‌که این‌طور نیست. این دقیقه خود دژاوو است؛ پدیده‌ای که تا به امروز به‌خوبی درک نشده، اما دانشمندان ایده‌هایی متعددی دراین‌باره دارند. دژاوو چیست؟

دژاوو احساس ترسناکی است که شما قبلاً همان تجربه را داشته‌اید. آکیرا اوکانر، روانشناس و مدرس ارشد دانشکده روانشناسی و علوم اعصاب سنت اندروز دراین‌باره توضیح داد که دژاوو احساسی خودانگیخته و گریزان است که عملکرد آگاهی را آشکار می‌کند و این امکان را برایمان فراهم می‌کند تا تفاوت بین آنچه احساس می‌کنیم و آنچه می‌دانیم درست است را ببینیم.

این تجربه زمانی اتفاق می‌افتد که نواحی خاصی از مغز، به‌ویژه بخشی که مسئول تشخیص آشنایی است، دچار حرکتی ناگهانی شده یا سیگنال‌های آشنای کاذبی را می‌فرستد. این باعث ایجاد هرج‌ومرج کوتاهی می‌شود که منجر به ایجاد حس تشخیص می شود که با درک فعلی در تضاد است. دژاووی خودآگاه، راهی است که مغزتان به شما اطلاع می‌دهد که حافظه‌ای که تجربه می‌کنید نادرست است (البته این چیز خوبی است؛ چون بدین معناست که لوب‌های پیشانی‌تان همان‌طور که باید، کار می‌کنند.)

اوکانر که یکی از معدود متخصصان دژاوو است دراین‌باره ادامه داد: «دژاوو فرآیند تصحیح این خطا و اطمینان از آن است که طوری رفتار نمی‌کنید که انگار آن چیز را به یاد دارید. به نظر من دلایل مختلفی وجود دارد که این اتفاق رخ می‌دهد؛ یکی از آن‌ها این پارادوکس است که برای یک خطای حافظه، (اگر همان‌طور که فکر می‌کنم باشد) رخ می دهد. دژاوو زمانی اتفاق می‌افتد که مغز افراد در سالم‌ترین حالت خود است.»

او در ادامه به این نکته اشاره کرد که برای افراد مبتلابه بیماری‌های خاصی مثل زوال عقل و لوب‌های فرونتال ممکن است بررسی واقعیت به‌درستی انجام نشود و درنتیجه احساس آشنایی مکرر ایجاد گردد. این می‌تواند مخرب باشد؛ چون حتی زمانی که خاطرات واقعی نیستند هم همه‌چیز آشنا به نظر می‌رسد. این می‌تواند تشخیص درست را به تأخیر بیندازد؛ چراکه به نظر می‌رسد که آن‌ها خاطرات خود را بازیابی کرده‌اند، حتی اگر این کار را نکرده باشند."/>

علم چطور دژاوو را توجیه می‌کند؟

تابه‌حال برایتان پیش‌آمده که وارد اتاق جدیدی شوید و حس عجیبی به شما دست دهد، گویی که قبلاً نیز آنجا بوده‌اید؟ این همان دژاوو است.

علم چطور دژاوو را توجیه می‌کند؟

 غزال زیاری: اگر نمی‌دانید دژاوو یا آشنا پنداری چیست و علم چطور آن را توضیح می‌دهد، این مقاله مخصوص شماست. تابه‌حال برایتان پیش‌آمده که وارد اتاق جدیدی شوید و حس عجیبی به شما دست دهد، گویی که قبلاً نیز آنجا بوده‌اید؟ بااینکه مطمئن هستید که قبلاً هرگز در آن اتاق نرفته بودید؟

یا مثلاً فردی برای اولین بار چیزی می‌گوید، اما حس می‌کنید که این حرف را قبلاً شنیده‌اید، درصورتی‌که این‌طور نیست. این دقیقه خود دژاوو است؛ پدیده‌ای که تا به امروز به‌خوبی درک نشده، اما دانشمندان ایده‌هایی متعددی دراین‌باره دارند.

دژاوو چیست؟

دژاوو احساس ترسناکی است که شما قبلاً همان تجربه را داشته‌اید. آکیرا اوکانر، روانشناس و مدرس ارشد دانشکده روانشناسی و علوم اعصاب سنت اندروز دراین‌باره توضیح داد که دژاوو احساسی خودانگیخته و گریزان است که عملکرد آگاهی را آشکار می‌کند و این امکان را برایمان فراهم می‌کند تا تفاوت بین آنچه احساس می‌کنیم و آنچه می‌دانیم درست است را ببینیم.

این تجربه زمانی اتفاق می‌افتد که نواحی خاصی از مغز، به‌ویژه بخشی که مسئول تشخیص آشنایی است، دچار حرکتی ناگهانی شده یا سیگنال‌های آشنای کاذبی را می‌فرستد. این باعث ایجاد هرج‌ومرج کوتاهی می‌شود که منجر به ایجاد حس تشخیص می شود که با درک فعلی در تضاد است. دژاووی خودآگاه، راهی است که مغزتان به شما اطلاع می‌دهد که حافظه‌ای که تجربه می‌کنید نادرست است (البته این چیز خوبی است؛ چون بدین معناست که لوب‌های پیشانی‌تان همان‌طور که باید، کار می‌کنند.)

اوکانر که یکی از معدود متخصصان دژاوو است دراین‌باره ادامه داد: «دژاوو فرآیند تصحیح این خطا و اطمینان از آن است که طوری رفتار نمی‌کنید که انگار آن چیز را به یاد دارید. به نظر من دلایل مختلفی وجود دارد که این اتفاق رخ می‌دهد؛ یکی از آن‌ها این پارادوکس است که برای یک خطای حافظه، (اگر همان‌طور که فکر می‌کنم باشد) رخ می دهد. دژاوو زمانی اتفاق می‌افتد که مغز افراد در سالم‌ترین حالت خود است.»

او در ادامه به این نکته اشاره کرد که برای افراد مبتلابه بیماری‌های خاصی مثل زوال عقل و لوب‌های فرونتال ممکن است بررسی واقعیت به‌درستی انجام نشود و درنتیجه احساس آشنایی مکرر ایجاد گردد. این می‌تواند مخرب باشد؛ چون حتی زمانی که خاطرات واقعی نیستند هم همه‌چیز آشنا به نظر می‌رسد. این می‌تواند تشخیص درست را به تأخیر بیندازد؛ چراکه به نظر می‌رسد که آن‌ها خاطرات خود را بازیابی کرده‌اند، حتی اگر این کار را نکرده باشند.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *