عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گفت: تهران، با قرارگیری روی گسل فعال، در معرض خطر زلزلهای ویرانگر قرار دارد. با گذشت حدود ۲۰۰ سال از آخرین زلزله بزرگ، آمادگی و برنامهریزی برای مقابله با این تهدید طبیعی ضروریتر از همیشه است.
به گزارش خبرآنلاین، دکتر فریبرز ناطقی الهی، عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره زلزله در ایران اظهار داشت: اینطور نیست که در دورههای مختلف هر ساله فقط بهطور مقطعی درباره زلزله صحبت شود. زلزله پدیدهای است که با ساختار سرزمینی ایران عجین شده است. اگر میبینید که در برههای، مثلاً سه بار در سال، بیشتر دربارهاش تأکید میشود، به این دلیل است که زلزلههایی که در نقاط مختلف کشور رخ میدهد، باعث میشود کارشناسان و متخصصان از آن فرصت استفاده کنند و موضوع را پررنگ کنند.
دانشجو در خبری نوشت:وی افزود: باید توجه داشت که کل پهنه ایران و حتی نوارهایی از کشورهای همسایه که همجوار ایران هستند، در ناحیه زلزلهخیز قرار دارند. ایران یکی از زلزلهخیزترین پهنههای جهان است. آمارهای جدید نشان میدهد که ایران سومین کشور جهان است که از نظر شدت و فراوانی زلزلهها در وضعیت حاد قرار دارد.
ناطقی خاطرنشان کرد: اگر مجموعه این مسائل را کنار هم بگذاریم، درمییابیم که باید همواره به صورت مستمر و دائمی درباره زلزله صحبت کرد و محدود کردن آن به یکی دو بار در سال تصمیم درستی نیست. مردم ما باید بدانند و دولتمردان و مسئولان کشور نیز باید آگاه باشند که زلزله در تهران یک امر بسیار جدی و مرتبط با ساختار طبیعی این منطقه است. طبق شواهد تاریخی، این زلزله قطعاً رخ خواهد داد. این یک بحث تئوریک یا فرضی نیست؛ بلکه دانشی قطعی است.
خطر زلزله در تهران، نه پیشبینیپذیر است و نه دور از انتظار
وی در ادامه گفت: در حال حاضر نیز بیشترین نگرانی ما زلزله تهران است؛ زلزلهای که میتواند حقیقتاً یک رخداد آخرالزمانی برای تهران باشد. پهنه تهران از ری تا دماوند همیشه در معرض زلزلههای بزرگ بوده است. حدود ۲۰۰ سال از زلزله قبلی میگذرد و این به هیچ وجه نشانهای خوب نیست، برخلاف تصور رایجی که در جامعه وجود دارد که اگر زلزلهای رخ نداده، پس شاید هرگز رخ ندهد.
ناطقی افزود: ما میدانیم که تهران روی تعداد زیادی گسل قرار دارد. بررسی زلزلههای گسلها نشان میدهد که این منطقه در دورههایی حدوداً هر ۱۵۸ تا ۱۶۰ سال یک زلزله با قدرت حدود ۷ ریشتر تجربه کرده است. اگر از این بازه زمانی عبور کنیم، به این معنا نیست که از خطر گذشتهایم، بلکه نشاندهنده افزایش احتمال وقوع زلزلهای شدیدتر است.
وی در پایان اظهار داشت: وقتی از زلزلهای با قدرت ۷ ریشتر صحبت میکنم، نمیدانم در ذهن مردم چه تصویری شکل میگیرد. این قدرت معادل دهها یا حتی صدها بمب اتم از نظر انرژی آزادشده است. هر افزایش یکدهمی در مقیاس ریشتر، بهصورت تصاعدی شدت انرژی را بالا میبرد.
ناطقی تأکید کرد: پس بهترین سؤال این است: ما چه باید بکنیم؟ و بهترین پاسخ آن است که باید همواره برای زلزلهای بسیار شدید در مناطق مختلف کشور آمادگی کامل داشته باشیم. بحرانخیزترین مناطق زلزلهخیز ایران، پهنه زاگرس و البرز هستند. از ارومیه و تبریز و زنجان و قزوین گرفته تا شهرهای شمالی، سمنان، گلستان و مشهد، همگی در ناحیه البرز قرار دارند. همچنین در زاگرس، از تهران تا چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، شیراز، فارس، کرمان، بوشهر، هرمزگان و حتی سیستان و بلوچستان، همگی در معرض خطر هستند.
گسلهای تهران، ساکت، اما آماده خروش
وی افزود: تقریباً میتوان گفت که تمام پهنه ایران، ناحیهای زلزلهخیز و خطرناک است. حال اینکه این خطر را چگونه تعریف کنیم، تفاوتهایی دارد. اما آنچه مشخص است، این است که باید برای تمام کشور، برنامه آمادگی در برابر زلزله داشته باشیم. چراکه بیشتر مناطق کشور روی گسلهای فعال قرار دارند و این گسلها نیز بارها نشان دادهاند که میتوانند زلزلههای شدیدی را ایجاد کنند. ما هر روز شاهد زلزلههایی در گوشه و کنار کشور هستیم.
این استاد زلزلهشناسی گفت: در حال حاضر، تمرکز دانشمندان داخلی و خارجی بیشتر بر روی زلزله بزرگ تهران است که شاید بتوان گفت در مهندسی زلزله و زلزلهشناسی جهانی، یکی از مهمترین موضوعات، همین زلزله بالقوه تهران باشد.
وی افزود: در طول تاریخ، روشهای مختلفی برای مطالعه گسلها ایجاد شدهاند و همه گسلها بررسی میشوند. بسیاری از آنها شناخته شدهاند و حتی روی آنها راه رفتهایم، اطلاعات دقیقی از پهنهشان داریم. این فعالیتها در کشور، طی پنجاه سال گذشته انجام شده و سازمان زمینشناسی، پژوهشگاه زلزله و برخی دانشگاهها روی آنها کار کردهاند.
ناطقی خاطرنشان کرد:، اما مسئله این است که هنوز بسیاری از گسلها شناسایی نشدهاند. اینها را میتوان گسلهای فرعی یا شاخههایی از گسلهای اصلی دانست. هرگاه زلزلهای رخ میدهد، یک گسل فعال میشود؛ یعنی آن گسلی که فعال است، نمود مییابد. در بسیاری از موارد، در مناطق مختلف، گسلهای جدید نیز شناسایی میشوند و مطالعاتی روی آنها صورت میگیرد.
وی ادامه داد: وقتی یک گسل مطالعه میشود، بر اساس دیرینهشناسی و سایر شاخههای علمی مرتبط، اطلاعاتی به دست میآید. این اطلاعات مکانی به ما نشان میدهند که هر گسل دارای یک دوره بازگشتی مشخص و یک پتانسیل لرزهای خاص است. از نظر مکانی، ما میتوانیم بگوییم که فلان پهنه دارای این شرایط است، اما اینکه بتوان زمان دقیق فعال شدن یک گسل را تعیین کرد، در دنیا هنوز امکانپذیر نیست.
زلزله پیشبینی نمیشود، اما خسارتش قابل پیشگیری است
ناطقی گفت: در هیچ نقطهای از جهان، روشی برای تعیین زمان دقیق زلزله وجود ندارد. تنها یک بار در چین، پیشبینیای انجام شد که شهر را تخلیه کردند و زلزله رخ داد، اما این اتفاق را باید در میان هزاران زلزله جهان در نظر گرفت و احتمالاً شانس نقش زیادی در آن ایفا کرد. هیچ فناوریای وجود ندارد که زمان فعال شدن یک گسل را با دقت پیشبینی کند.
وی افزود: با این حال، از نظر دوره بازگشتی زمانی و نقشههای پهنهبندی، اطلاعات کاملی در دست داریم. همه مناطق ایران مطالعه شدهاند و این دادهها در دسترس عموم قرار دارد. پیشبینی زلزله، مبحثی بسیار پیچیده است. طبیعت زلزله پیچیده است و عوامل بیشماری در آن نقش دارند. برخی از این عوامل شناخته شدهاند و دانشمندان دنیا آنها را میشناسند، اما هنوز عوامل ناشناخته زیادی وجود دارد.
ناطقی تأکید کرد: بنابراین، تخمین یا توسعهی فناوریای که بتواند زمان زلزله را پیشبینی کند، کاری بسیار دشوار است. اصل مسئله در پیشبینی زلزله این است که یک گسل فعال شود. وقتی گسل فعال میشود، امواج مختلفی با فرکانسهای گوناگون از خود ساطع میکند. باید حسگرهایی وجود داشته باشند که بتوانند این امواج را جذب کرده، از یکدیگر تفکیک کنند و سپس مشخص نمایند که آیا واقعاً این امواج ناشی از یک زلزله قریبالوقوع است یا خیر و با چه سرعتی در حال حرکت به سمت ما هستند تا بتوان یک هشدار یا آلارم به مردم ارسال کرد.
وی اذعان داشت: اگر این سیستم هشداردهی اشتباه باشد، میتواند فاجعهبار باشد؛ چرا که باید همه سامانههای برق، گاز و دیگر سیستمهای اتوماتیک که به این سیستم هشداردهی متصل هستند، قطع شوند. بازگرداندن این سامانهها به وضعیت عادی بسیار پرهزینه است و بار مالی سنگینی برای دولت خواهد داشت. بنابراین، ما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که بتوانیم با دقت زمان وقوع زلزله را پیشبینی کنیم.
ناطقی افزود: بله، در دنیا حسگرهایی طراحی شده و روشهایی ارائه شدهاند که بتوانند نوعی تخمین از وقوع زلزله بدهند، اما بهنظر من در دهههای آینده نیز به مرحلهای که بتوان هشدار دقیق و سریع را روی گوشیهای تلفن همراه دریافت کرد و اقدامات لازم را انجام داد، نخواهیم رسید.
وی درباره فناوریهای پیشبینی زلزله اظهار داشت: برای مثال، اگر یک کامیون بسیار سنگین از جایی عبور کند یا انفجاری رخ دهد، سنسورهای مکانیکی و الکترونیکی باید بتوانند این رویدادها را از زلزله تفکیک کنند. این کار آسانی نیست، اما در حال کار بر روی آن هستند. امیدواریم روزی به این فناوری کامل دست پیدا کنیم.
تکیه به احتمال پیشبینی زلزله عقلانی نیست
وی افزود: با اینحال، بهنظر من سرمایهگذاری روی این فناوری بهعنوان یک حوزه علمی خوب است، اما تکیه صرف بر آن و تصور اینکه روزی بهطور کامل قابل اتکا خواهد شد، عقلانی نیست. بهترین کار این است که همانطور که در تمام دنیا انجام شده، اقدامات مقابلهای فیزیکی و عملی را در برنامههای حاکمیتی، شهری و روستایی خود داشته باشیم.
ناطقی گفت: امروزه با وجود اینترنت و ژورنالهایی که منتشر میشوند، واقعاً تفاوت زیادی میان کشورهای مختلف در حوزهی علم وجود ندارد. شاید برخی کشورها امکانات مالی بیشتری داشته باشند و بتوانند سرمایهگذاری بیشتری انجام دهند، اما ایران با سابقهی بسیار قوی در حوزهی مهندسی زلزله و زلزلهشناسی، که به بیش از ۸۰ سال پیش و شروع این رشتهها در دانشگاه تهران بازمیگردد، در این زمینه عقب نیست.
وی ادامه داد: کارهایی که در ایران انجام میشود، اگرچه بودجههای تحقیقاتیاش کمتر و تجهیزاتش از جمله سنسورها و حسگرها محدودتر از کشورهای پیشرفته است، اما علم، علمی بهروز است. امروزه نمیتوانم تفاوتی میان ایران و سایر کشورها در علم مقاومسازی یا زلزلهشناسی قائل شوم. ما همکاران بسیار خوبی در زلزلهشناسی داریم که در بالاترین سطح بینالمللی فعالیت میکنند و در حوزهی مقاومسازی نیز همینگونه است. پس تفاوت اصلی، تنها در میزان امکانات است.
ناطقی خاطرنشان کرد: بنابراین، اگر تکنولوژی جدیدی معرفی شود، ما نیز میتوانیم خیلی سریع خود را با آن هماهنگ کنیم و از آن بهره ببریم. اما نکتهی مهم این است که در درجهی نخست، حاکمان کشور باید این مسئله را بهدرستی و از صمیم قلب درک کنند که ما با یک بحران بسیار جدی به نام زلزله مواجه هستیم. تنها در این صورت است که میتوانند در این زمینه سرمایهگذاری مؤثر داشته باشند و از قافلهی جهانی عقب نمانند.
وی افزود: هماکنون افراد زیادی در کشور در حال فعالیت بر روی موضوع پیشبینی زلزله و هشدار سریع هستند. همانطور که عرض کردم، نظر شخصی من این است که این فعالیتها باید به صورت موازی با اقدامات عملی پیش برود. اما کار اصلی ما باید آمادگی و انجام اقدامات لازم در شهرها و روستاهای کشور برای مقابله با زلزله باشد. نباید منتظر باشیم تا روزی پیامی هشداردهنده دریافت کنیم.
ناطقی با اشاره به یک اتفاق گفت: چند سال پیش، یک پیام هشدار اشتباه از یکی از اپلیکیشنهای تلفن همراه برای مردم ارسال شد. بهخوبی به یاد دارم که این اتفاق حوالی ظهر رخ داد. خدا را شکر که این پیام برای همه یا دستکم کل شهر تهران ارسال نشد. چون اگر چنین میشد، مثلاً در زمان تعطیلی مدارس، کودکان هجوم میآوردند به خیابانها و با توجه به وضعیت نمای ساختمانها، فروریزش سنگها و شیشهها میتوانست یک فاجعه بزرگ شهری رقم بزند.
وی تأکید کرد: انشاءالله روزی برسد که به آن فناوری کامل دست پیدا کنیم، اما تا آن روز، باید سرمایهگذاری اصلیمان را بر اقداماتی قرار دهیم که بهصورت فیزیکی و عملی میتوان در سطح شهرها و روستاها انجام داد تا دستکم تا حدی در برابر زلزله مقاوم باشیم و آمادگی داشته باشیم.
اسکلت سازهها، شرایط خوبی ندارد
ناطقی در پاسخ به این سوال که آیا از زلزلههای پیشین درسی گرفته شده است، گفت: باید نگاهی داشته باشیم به تفاوت نگاه جامعه و نهادهای علمی. همیشه نهادهای علمی مثل دانشگاهها و پژوهشگاهها از رخدادهای گذشته درس میگیرند و سعی میکنند یافتهها را به ساختارهای کشور منتقل کنند. اما در سطح جامعه این آگاهی و درسآموزی رخ نداده است، این را قبول دارم.
وی افزود: حتی در ساختوساز امروز کشور هم وضعیت نگرانکننده است. با اینکه نماهای ساختمانها زیبا شده و از نظر معماری جلوه خوبی دارند، اما پایه و بنیان آنها، یعنی اسکلت سازه، شرایط خوبی ندارد. مخصوصاً بعد از گرانیهای اخیر، من هر بار که پروژهای را بازدید میکنم یا برای مطالعه میروم، میبینم که در بسیاری موارد سعی شده صرفهجویی صورت گیرد، اما این صرفهجویی در حقیقت باعث تضعیف سازه شده است. یا در جوشکاریها یا در بتنریزیها، دقت لازم دیده نمیشود.
ناطقی خاطرنشان کرد: از این رو، ساختوسازهای جدید نیز برای من نگرانکنندهتر از گذشته است. ما بافتهای فرسودهای داریم که قدمت آنها به صد سال پیش بازمیگردد. آنها باید در قالب یک برنامه زمانبندیشده جایگزین شوند. اما ساختوسازهای جدید نیز از نظر فنی دقیق نیستند و دلیل آن هم همانطور که عرض کردم، گرانی مصالح و تلاش برای کاهش هزینهها از سوی کارفرماها و پیمانکاران است.
وی تأکید کرد: در نتیجه، ما امروز در نقطهای قرار گرفتهایم که باید یک تصمیم اساسی بگیریم: یا واقعاً نگران باشیم و یک برنامهریزی کامل برای مواجهه با زلزله، بهویژه در شهرهایی مثل تهران، انجام دهیم یا اینکه تبعات آن را بپذیریم. وقتی میگویم تبعات، بهعنوان کسی که حدود چهل سال در این حوزه فعالیت کردهام، باید عرض کنم نگرانیها بسیار جدی است.
ناطقی افزود: اگر بخواهم آماری که طی مطالعاتم به دست آوردهام درباره تعداد کشتهشدگان، مجروحان، آسیبدیدگان، ساختمانهای تخریبشده و… را خدمتتان ارائه دهم، قطعاً موجب ایجاد وحشت عمومی خواهد شد.
وی ادامه داد: توصیه من این است که توجه جدی به این موضوع داشته باشیم. من چهل سال است که این مسائل را مطرح میکنم. همهی این حرفها جستوجو هستند. همکاران بسیار عزیز ما در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مختلف، سالهاست که این مسائل را بدون پرده اعلام کردهاند.