بسیاری از روحانیون و وعاظ و اهل منبر در سخنرانی های خود گریزی به مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی می زنند.
در این میان، قلیلی هستند که دغدغه بازی سیاسی ندارند و این دولت و آن دولت برایشان فرق نمی کند.به همین جهت نیز حرفشان خریدار دارد و مردم کف جامعه کلیپهایی که از آنان ساخته می شود برای یکدیگر ارسال می کنند. حرف آنها از دل برمیآید و ناگزیر بر دل می نشیند.
استاد شیخ حسین انصاریان واعظ مشهوری که پنجاه و اندی سال در تهران و نقاط مختلف کشور منبر می رود، از این دست است. در بسیاری از مناسبتها جمعیت زیادی در مراسم او حضور می یابند. شرکت کنندگان گرچه سلیقه های سیاسی گوناگون و حتی متضاد دارند، اما خلوص شیخ آنها را به نقطه مشترکی می رساند. هم اینک در پایتخت، معدودند مراسم احیاء که مانند مجلس آقای انصاریان جمعیت پرشماری را به خود جذب کنند.
طرفدارانش هرگز از او حرف سیاسی نشنیده اند. ندیده اند که در انتخابات به نفع کسی تبلیغ کند. به این و ان ناسزا نمی گوید. حرمت منبر را نگاه می دارد و به دعوای جناحها نمی آلاید.
مقایسه اش کنید با خیل واعظانی که فقط قشرخاصی حامی شان هستند و بعضا تاریخ مصرف محدودی دارند. مدتی در بازار مکاره سیاست برای این منبر می روند و زمانی، برای دیگری کباده کشی می کنند.نیازی به نام بردن از انان نیست و چه بهتر که قلم به اسم بردن از انها آلوده نشود.
حال، شیخی با این ویژگی ها وقتی می گوید بخاطر گرانی و مشکلات معیشتی از مردم خجالت می کشم و حاضر نیستم منبر بروم، باید ان را یک زنگ خطر دانست. منبر نرفتن او قطعا برای جامعه و نه فقط برای متدینین و هیاتی ها خسارت است. این روحانی پرسابقه اگر در سخنرانی هایش مشکلات جامعه را نگوید چه کسی باید جا ای او بگذارد؟ داریم کسی را؟ اگر داریم چند نفرند؟
اگر جای مسئولان بلندپایه دولت بودم حتما به دیدار آقای انصاریان می رفتم. دغدغه اش را می ستودم و برایش مشکلات کشور را توضیح می دادم، حرفهایی را که مردم به او گفته اند می شنیدم و از او کمک می خواستم.
هنوز دیر نشده. این فرصت را دریابید.
ضمنا باید مراقب نسخه های بدلی بود. بعید نیست عده ای برای کسب محبوبیت مغازه دو نبش باز کنند و بخواهند تقلید کنند. هدف انها بازی سیاسی است. باید دست شان را خواند و هدفشان را برملا کرد.