بالاخره خبری که همه منتظرش بودند، منتشر شد و رضا درویش از سمت مدیرعاملی پرسپولیس استعفا کرد. دوره درویش، دو روی یک سکه بود؛ او یکی از خوششانسترین مدیران تاریخ باشگاه بود اما با اعتراض هواداران، مجبور شد اتاقش را تحویل نفر بعدی دهد.
خوششانسیهای درویش، فرصتهای طلایی و جذابی را برایش مهیا ساخت و قهرمانی و افتخارات مهمی را نصیب باشگاه کرد اما پایان زمان مدیریتش تلخ و پیچیده بود زیرا بار دیگر، این هواداران بودند که از طریق اعتراض روی سکوها و همچنین پویشهای فضای مجازی، سرنوشت باشگاه محبوبشان را تغییر دادند. مطالعه دوره مدیریتی درویش این موضوع را اثبات میکند که هیچیک از مدیران قبل از او، شانس همکاری همزمان با کلی ستاره در لیست خود را نداشتند. همیشه جای یک لیست و نیمکت پر از بازیکنان موثر در پرسپولیس خالی بود. تنها در دوره حضور درویش، حساب باشگاه همیشه پر از پول بود و هرگز از مشکلات مالی صحبت نشد. شما به یاد میآورید در دورهای از تاریخ باشگاه، بانکهای ملت، شهر، تجارت، صادرات، رفاه کارگران، اقتصاد نوین و شرکتهای معتبری چون صباباتری و طبیعت به طور همزمان، اسپانسر پرسپولیس باشند؟ برای درک این شرایط، کافی است سالهای مدیریت درویش را با مدیران پیشین مقایسه کنید. از دوره حضور امیر عابدینی گرفته تا برادران انصاریفرد، طاهری، عرب، گرشاسبی، رسولپناه، جعفر سمیعی و… مدیران قبلی باشگاه، کلیدواژههای مشترک داشتند؛ بدهی انباشته، حساب خالی، موانع درآمدزایی و بحران مالی! درویش تنها مدیرعامل تاریخ باشگاه بود که حتی برای یک روز، با بحران مالی مواجه نشد. نه تنها اسپانسرهای باشگاه بلکه افراد متمول خارج از تیم و حتی خارج از ایران(!) هم به کمکش آمدند تا کوچکترین دغدغههای مالی را هم از میان بردارند. از سوی دیگر، حمایت هواداران در همین مدت، چندبرابر شد و جامهای بیشتری را به ارمغان آورد. در این دوران بود که تراکتور، سپاهان، استقلال و سایر مدعیان، سالهای پرحاشیهای را تجربه کردند و هرگز در حد و اندازههای یک مدعی واقعی ظاهر نشدند. همین فصل ورق برگشت و غولهای اصفهان و تبریز با استفاده از غفلت پرسپولیس در نقل و انتقالات، توانستند از بحرانها عبور کنند و به راحتی، سرخپوشان را از صدر جدول کنار زدند. البته خوششانسیهای درویش، فقط یک روی سکه بود. دوران مدیریت او پر از جنجال، حاشیه، انتقاد، شعارهای اعتراضی، هشتگ، پویشهای هواداری، تجمع، درگیری و اتفاقات عجیب بود. شایعاتی نظیر خط گرفتن از علی پروین، یارکشی در فضای رسانهای، کمک به جدایی یحیی گلمحمدی، از دست دادن فرصت تمدیدقرارداد یا جذب بازیکنان موثر، خریدهای خارجی ناامیدکننده، ماجراهای متمم قرارداد بیرانوند، ناکامی در کسب موفقیت در پروندههای انضباطی، درگیری با مسئولان فدراسیون فوتبال و… درویش را در شرایط پیچیدهای قرار داد تا ادامه کار برایش دشوار شود. نادیده گرفتن تلاشهای او در این سالها، از انصاف دور است اما باید پذیرفت در کسب رضایت و محبوبیت هواداران، نمره قبولی نگرفت و نتایج این فصل هم مزید بر علت شد تا کاسه و کوزههای ناکامی بر سرش شکسته شود. حالا دیگر دوران مدیریت رضا درویش تمام شده و پرسپولیس مهیای شروعی دوباره است؛ اما باید پرسید؛ چه کسی جای او را میگیرد؟ یک مدیر دیگر با تفکرات سنتی یا فردی برای جبران همه ناکامیها؟
257 251