چه دلایلی باعث می‌شود سینماگران تمایل کمتری به اقتباس از رمان‌ها و آثار ادبی داشته باشند؟

یکی از دلایل، به ماهیت آثار ادبی و سینمایی برمی‌گردد. برخی از رمان‌ها به دلیل ساختار پیچیده‌تری که دارند، ممکن است در فرآیند اقتباس سینمایی با چالش‌های زیادی مواجه شوند. این کار می‌تواند پرهزینه و پر دردسر باشد. در حقیقت، گاهی اوقات سینماگران نمی‌توانند در داستان‌های رمان‌ها آن مواد یا عناصر مورد نظر خود را پیدا کنند.

هرچند در گذشته برخی از نویسندگان ایرانی موفق به خلق آثار قابل اقتباس برای سینما شده‌اند، به عنوان مثال، آثار احمد محمود، یا آثار گلشیری و هدایت، می‌تواند به راحتی برای سینما مناسب باشد. من خودم یک داستان کوتاه از هدایت به نام «عروسک پشت پرده» را اقتباس کردم و فیلم «ساحره» ساخته شد. داستان‌های کوتاه هدایت از نظر ساختار به سینما نزدیک هستند و به راحتی می‌توان آن‌ها را به شکل تصویری تبدیل کرد. البته این اقتباس‌ها باید به روزرسانی شوند.

برخی کارگردان‌ها ممکن است اقتباس غیررسمی از یک سکانس فیلم یا داستانی انجام دهند، بدون اینکه منبع اصلی ذکر شود. این نوع اقتباس‌ها معمولاً به عنوان اقتباس‌های رسمی و مناسب شناخته نمی‌شوند. البته در این میان برخی سوءاستفاده‌ها نیز ممکن است وجود داشته باشد.

آیا می‌توان گفت که آثار ادبی ایرانی هنوز قادر به بازتاب شرایط روز جامعه نیستند؟

در حقیقت، برخی از آثار ادبی جدید کمتر به شرایط روز و واقعیت‌های اجتماعی نزدیک هستند. این امر ممکن است به دلیل آشفته بودن وضعیت زندگی در ایران باشد. شرایط اقتصادی، تورم و مسائل اجتماعی باعث می‌شود که داستان‌ها و رمان‌ها کمتر با واقعیت‌های جامعه هم‌خوانی داشته باشند. این مشکلات می‌توانند باعث شوند که نویسندگان نتوانند به خوبی به تحولات و نیازهای روز جامعه بپردازند.

آیا در حال حاضر برخی پروژه‌های سینمایی موفق به اقتباس از آثار ادبی شده‌اند؟

بله، اخیراً چندین پروژه موفق به اقتباس از آثار ادبی شده‌اند. به عنوان مثال، پروژه اقتباس از رمان «سوشون» و همچنین کار آقای فرمان‌آرا که در حال ساخت است فیلم «چشم‌هایش» که از بزرگ علوی اقتباس شده است. این آثار نشان‌دهنده این هستند که هنوز هم سینمای ایران به سمت اقتباس از آثار ادبی حرکت می‌کند و این روند می‌تواند در آینده گسترش یابد.

این نکته را فراموش نکنید که در درجه اول، سینماگران باید بیشتر با ادبیات آشنا شوند و با آن آشتی کنند. از سوی دیگر، ادبیات ما باید توسعه یابد و نویسندگان باید آثار متنوع و قابل توجه برای طبقات مختلف جامعه خلق کنند. اگر این تعامل تقویت شود، احتمالاً سینما نیز به سمت اقتباس‌های بیشتر از آثار ادبی خواهد رفت و این شکاف موجود برطرف خواهد شد.

در سینمای ایران، اقتباس از آثار ادبی یا تخیلی تا چه میزان مورد توجه قرار گرفته و چه عواملی باعث این کمبود شده است؟

باید بگویم که در سینمای ایران، به ویژه در حوزه داستان‌های تخیلی یا فانتزی، کمبود زیادی وجود دارد. این نوع آثار معمولاً به دلیل پیچیدگی‌های تولید و هزینه‌های بالا کمتر در سینما وارد می‌شوند. مثلاً در سینمای جهانی، شاهد اقتباس‌های موفقی از داستان‌های علمی تخیلی یا فانتزی مانند «هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» هستیم. این آثار به دلیل جذابیت جهانی و پتانسیل بالای تصویری خود، مخاطبان زیادی جذب می‌کنند. اما در سینمای ایران، این نوع داستان‌ها کم داریم، چرا که هم از نظر محتوا و هم از نظر ابزارهای تولید، به این گونه آثار نزدیک نمی‌شویم.

این نکته هم وجود دارد که سینمای ایران به دلیل محدودیت‌های مالی و فروش پایین‌تر نسبت به سینماهای غربی، توانایی تأمین هزینه‌های تولید آثار فانتزی یا تخیلی چندان وجود ندارد. برای تولید این گونه آثار، تهیه‌کنندگان باید از چندین اسپانسر و شریک مالی استفاده کنند، زیرا هزینه‌های این نوع تولیدات بسیار بالا است و تنها یک تهیه‌کننده قادر به تأمین این هزینه‌ها نیست و در حال حاضر، سینمای ایران بیشتر به سمت کمدی‌های سطحی یا داستان‌های اجتماعی می‌رود. بسیاری از فیلم‌ها به مسائل خانوادگی و اجتماعی می‌پردازند، به‌ویژه موضوعاتی که مشکلات اجتماعی و اقتصادی را به تصویر می‌کشند. در این نوع فیلم‌ها، فیلمنامه‌نویسان به راحتی می‌توانند از تجربیات روزمره و مشکلات جاری جامعه بهره ببرند. این در حالی است که در حوزه رمان‌ها و داستان‌های تخیلی، ما با کمبود آثار جدی و جذاب روبرو هستیم.

چقدر کمبود سرانه مطالعه در این موضوع تأثیرگذار است؟

قطعا سرانه پایین مطالعه در ایران تأثیر زیادی دارد. این مسأله نه تنها باعث کاهش تیراژ کتاب‌ها شده، بلکه موجب می‌شود که آثار ادبی کمتر به دست مخاطبان برسند. کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند، معمولاً بیشتر در حوزه‌های مرجع و علمی هستند، نه در حوزه رمان و داستان‌های جذاب. این محدودیت‌ها باعث می‌شود که سینما نتواند به راحتی به سراغ اقتباس از رمان‌ها و آثار ادبی برود.

چه راهکارهایی برای تقویت اقتباس‌های ادبی در سینمای ایران وجود دارد؟

اولین قدم این است که سینماگران ایرانی بیشتر به ادبیات توجه کنند و با آن آشنا شوند. باید نوعی تعامل و هم‌افزایی میان نویسندگان و سینماگران ایجاد شود. از سوی دیگر، توسعه ادبیات و خلق داستان‌های متنوع و جذاب برای تمامی گروه‌های اجتماعی، می‌تواند فرصت‌های بیشتری برای اقتباس‌های سینمایی فراهم کند.

با توجه به شرایط موجود، به نظر می‌رسد که سینماگران ایرانی در آینده می‌توانند به سمت اقتباس‌های موفق‌تر از آثار ادبی حرکت کنند، به شرطی که بر روی تنوع تولیدات سینمایی و تعامل بیشتر با دنیای ادبیات تمرکز کنند. اگر این روند ادامه یابد، شاید شاهد آثار بیشتری باشیم که هم از نظر محتوایی غنی و هم از نظر فنی در سطح بالاتری قرار دارند.

در سینمای ایران، چرا شاهد اقتباس‌های ادبی کمتری هستیم؟

دلایل مختلفی برای این مسأله وجود دارد. در ابتدا باید به مشکلات تولید اشاره کنم. وقتی صحبت از آثار ادبی می‌شود، اغلب در سینما به دلیل پیچیدگی‌های تولید و هزینه‌های بالای این نوع پروژه‌ها، به سراغ آن نمی‌روند. برای مثال، آثاری مانند «تخت ابونصر» یا دیگر آثار هدایت و احمد محمود، به شدت قابلیت اقتباس برای سینما را دارند و قصه‌های جذابی هستند. اما مشکل اصلی این است که آیا اصلاً مجوزهایی برای اقتباس از این آثار صادر می‌شود؟ آیا سینماگران ایرانی باور دارند که اقتباس از چنین آثاری می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد؟ به طور کلی، شرایط سینمای ایران و مشکلات مالی و تولید باعث شده‌اند که اقتباس‌های ادبی به شکل مطلوبی در سینما اتفاق نیفتد.

اما اگر به تئاتر نگاه کنیم، شاهد تعداد زیادی اقتباس از آثار جهانی هستیم. چرا در تئاتر بیشتر به سراغ آثار خارجی می‌روند و کمتر از آثار ایرانی اقتباس می‌شود؟

این نکته جالبی است. واقعیت این است که در تئاتر، اقتباس از آثار جهانی رایج‌تر است. البته، من از وضعیت تئاتر ایران به طور دقیق باخبر نیستم، اما آنچه که به نظر می‌آید این است که در تئاتر هم گرایش‌های مشابهی وجود دارد. اغلب، تئاتری‌ها به سراغ آثار بزرگ جهانی مانند شکسپیر و ایبسن می‌روند، زیرا این آثار برای آنها شناخته شده و اجرا از روی آنها کار پرارزش‌تری به حساب می‌آید. البته باید بگویم که در سال‌های اخیر چندین اقتباس از آثار ایرانی در تئاتر صورت گرفته است، اما هنوز به میزان قابل توجهی نیست."/>

سینما و ادبیات به یکدیگر اعتماد ندارند/ به دلیل شرایط آشفته زندگی رمان‌ها به واقعیت زندگی شباهتی ندارند

فریدون فرهودی معتقد است با توجه به شرایط موجود، به نظر می‌رسد که سینماگران ایرانی در آینده می‌توانند به سمت اقتباس‌های موفق‌تر از آثار ادبی حرکت کنند، به شرطی که بر روی تنوع تولیدات سینمایی و تعامل بیشتر با دنیای ادبیات تمرکز کنند. اگر این روند ادامه یابد، شاید شاهد آثار بیشتری باشیم که هم از نظر محتوایی غنی و هم از نظر فنی در سطح بالاتری قرار دارند.

سینما و ادبیات به یکدیگر اعتماد ندارند/ به دلیل شرایط آشفته زندگی رمان‌ها به واقعیت زندگی شباهتی ندارند

مهسا بهادری: اقتباس در سینما یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای تنوع بخشیدن به تولیدات سینمایی و بهره‌گیری از ثروت ادبی است. در کشورهای مختلف، سینماگران با استفاده از آثار ادبی، نمایشی یا حتی تاریخچه‌های فرهنگی، فیلم‌هایی جذاب و متفاوت خلق می‌کنند که در کنار حفظ اصول داستانی اصلی، جنبه‌های بصری و تصویری جدیدی را ارائه می‌دهند. در سینمای ایران نیز با وجود پتانسیل‌های بالقوه، اقتباس از آثار ادبی به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است و با چالش‌های فراوانی روبه‌رو است.

جایگاه اقتباس در سینمای ایران

در سال‌های گذشته، سینمای ایران بیشتر به داستان‌های اجتماعی و درام‌های خانوادگی پرداخته است. این نوع آثار معمولاً بر پایه قصه‌هایی نوشته شده که به مسائل روز جامعه یا روابط انسانی پرداخته‌اند. اما در میان این روند، اقتباس از آثار ادبی می‌تواند به سینماگران این امکان را بدهد که به موضوعات متنوع‌تری بپردازند و در عین حال تجربه‌های نوینی را برای تماشاگران فراهم آورند.

با این حال، در سینمای ایران، آثار اقتباسی عمدتاً از آثار کلاسیک ایرانی یا حتی داستان‌های تاریخی صورت گرفته است. سینمای ایران به‌ویژه در زمینه اقتباس‌های فانتزی، علمی-تخیلی، و ژانرهای تخیلی، با محدودیت‌های فراوانی روبه‌رو است. به ندرت پیش می‌آید که یک فیلم اقتباسی بر اساس داستان‌های علمی-تخیلی یا فانتزی ساخته شود و این در حالی است که در سینماهای غربی، آثار مشابهی مانند «ارباب حلقه‌ها» یا «هری پاتر» با استقبال جهانی روبه‌رو شده‌اند.

چالش‌های اقتباس در سینمای ایران

یکی از مهم‌ترین مشکلات در مسیر اقتباس در سینمای ایران، محدودیت‌های مالی است. تولید فیلم‌هایی که اقتباس از آثار پیچیده و گسترده ادبی داشته باشند، به منابع مالی قابل توجهی نیاز دارند. به ویژه در ژانرهایی همچون فانتزی و علمی-تخیلی که نیاز به جلوه‌های ویژه و طراحی‌های خاص دارند، تأمین این بودجه‌ها برای تهیه‌کنندگان دشوار است. این موضوع باعث شده است که بسیاری از سینماگران به سراغ ژانرهایی بروند که هزینه‌های کمتری برای تولید دارند، مانند درام‌های اجتماعی یا کمدی‌های ساده.

علاوه بر مسائل مالی، موانع فرهنگی و اجتماعی نیز یکی دیگر از مشکلات پیش روی اقتباس‌های سینمایی است. در برخی مواقع، داستان‌هایی که قرار است اقتباس شوند ممکن است با موضوعات حساس اجتماعی یا سیاسی درگیر باشند، که ممکن است از سوی نهادهای نظارتی با مخالفت روبه‌رو شوند. همچنین، مشکلاتی در ارتباط میان نویسندگان ادبیات داستانی و سینماگران نیز وجود دارد که این نیز یکی دیگر از موانع تولید آثار اقتباسی است. این شکاف میان دنیای ادبیات و سینما باعث می‌شود که فرصت‌های زیادی برای اقتباس از آثار ادبی مغفول بماند.

پتانسیل‌های ادبیات ایران برای اقتباس سینمایی

با وجود چالش‌های موجود، ادبیات ایران از ظرفیت‌های بالایی برای اقتباس‌های سینمایی برخوردار است. نویسندگان بزرگ ایرانی همچون صادق هدایت, جلال آل‌احمد, محمود دولت‌آبادی و بزرگ علوی در آثار خود به موضوعات پیچیده و عمیقی پرداخته‌اند که می‌تواند در قالب فیلم‌های سینمایی با محتوای جذاب و مفهومی به نمایش درآید. داستان‌های هدایت مانند «بوف کور»، یا آثار اجتماعی آل‌احمد و دولت‌آبادی می‌توانند به بهترین شکل در قالب فیلم‌های سینمایی به تصویر کشیده شوند.

یکی از نکات جالب در ادبیات داستانی ایران، ظرفیت‌های موجود در شخصیت‌های پیچیده و فضاهای خاص است که می‌تواند در قالب سینما، ابعاد جدیدی پیدا کند. به‌طور مثال، داستان‌های هدایت از پیچیدگی‌های روانشناختی شخصیت‌ها بهره می‌برند که در سینما می‌تواند تبدیل به فیلم‌هایی با ابعاد دراماتیک و فلسفی شود. اما متأسفانه در بسیاری از مواقع این آثار به دلیل عدم توجه کافی یا مشکلات مختلف در فرآیند اقتباس، به دست فراموشی سپرده می‌شوند.

آینده اقتباس در سینمای ایران

اگرچه مشکلات زیادی در مسیر اقتباس در سینمای ایران وجود دارد، اما همچنان امید به آینده این فرآیند وجود دارد. با توجه به رشد روزافزون فناوری‌های دیجیتال، بهبود دسترسی به منابع و اطلاعات و همچنین افزایش علاقه به آثار فانتزی و تخیلی، می‌توان امیدوار بود که در آینده، تولیدات سینمایی بیشتری بر اساس آثار ادبی ساخته شوند. همچنین، تعامل بیشتر میان نویسندگان، سینماگران، و تهیه‌کنندگان می‌تواند به رشد اقتباس‌های سینمایی و موفقیت این آثار کمک کند.

با توجه به پتانسیل‌های موجود در ادبیات ایرانی و همچنین تمایل به ایجاد تنوع در تولیدات سینمایی، می‌توان گفت که اقتباس در سینمای ایران باید جدی‌تر گرفته شود و به یک فرآیند پایدار تبدیل شود. اگر این روند با حمایت‌های مالی و فرهنگی همراه باشد، سینمای ایران می‌تواند در عرصه‌های مختلف جهانی با آثار مقتبس از ادبیات غنی خود، درخشیدن بیشتری پیدا کند.

به دنبال جای خالی اقتباس در سینمای ایران با فریدون فرهودی، فیلمنامه‌نویس به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید. 

به نظر شما سینمای ایران چقدر از سینمای جهان در زمینه اقتباس از آثار ادبی عقب مانده است؟ آیا سینمای ما به این نوع اقتباس نیاز دارد؟

برای پاسخ به این سوال باید به ریشه‌ها نگاه کرد. در ایران، تعداد رمان‌های منتشرشده نسبت به کشورهای دیگر کمتر است. البته این موضوع به آن معنا نیست که رمان‌های موفق وجود ندارد؛ اما نکته اصلی این است که تیراژ چاپ این کتاب‌ها عموماً پایین است. بسیاری از رمان‌ها آن‌قدر معروف نمی‌شوند که به چاپ‌های متعدد برسند و این مسئله برای سینماگران مشکل‌ساز می‌شود. وقتی نمی‌توانند رمان‌هایی با تیراژ بالا پیدا کنند، طبیعی است که دست به اقتباس از چنین آثاری نزنند.

به طور کلی، سینماگران اعتماد چندانی به نویسندگان ادبی ندارند و معمولاً علاقه‌ای به اقتباس از آثار ادبی ندارند. از طرف دیگر، نویسندگان نیز اعتقادی به ورژن سینمایی آثارشان ندارند. این مشکل از نداشتن تعامل و ارتباط مؤثر میان دو حوزه نشأت می‌گیرد.

چه دلایلی باعث می‌شود سینماگران تمایل کمتری به اقتباس از رمان‌ها و آثار ادبی داشته باشند؟

یکی از دلایل، به ماهیت آثار ادبی و سینمایی برمی‌گردد. برخی از رمان‌ها به دلیل ساختار پیچیده‌تری که دارند، ممکن است در فرآیند اقتباس سینمایی با چالش‌های زیادی مواجه شوند. این کار می‌تواند پرهزینه و پر دردسر باشد. در حقیقت، گاهی اوقات سینماگران نمی‌توانند در داستان‌های رمان‌ها آن مواد یا عناصر مورد نظر خود را پیدا کنند.

هرچند در گذشته برخی از نویسندگان ایرانی موفق به خلق آثار قابل اقتباس برای سینما شده‌اند، به عنوان مثال، آثار احمد محمود، یا آثار گلشیری و هدایت، می‌تواند به راحتی برای سینما مناسب باشد. من خودم یک داستان کوتاه از هدایت به نام «عروسک پشت پرده» را اقتباس کردم و فیلم «ساحره» ساخته شد. داستان‌های کوتاه هدایت از نظر ساختار به سینما نزدیک هستند و به راحتی می‌توان آن‌ها را به شکل تصویری تبدیل کرد. البته این اقتباس‌ها باید به روزرسانی شوند.

برخی کارگردان‌ها ممکن است اقتباس غیررسمی از یک سکانس فیلم یا داستانی انجام دهند، بدون اینکه منبع اصلی ذکر شود. این نوع اقتباس‌ها معمولاً به عنوان اقتباس‌های رسمی و مناسب شناخته نمی‌شوند. البته در این میان برخی سوءاستفاده‌ها نیز ممکن است وجود داشته باشد.

آیا می‌توان گفت که آثار ادبی ایرانی هنوز قادر به بازتاب شرایط روز جامعه نیستند؟

در حقیقت، برخی از آثار ادبی جدید کمتر به شرایط روز و واقعیت‌های اجتماعی نزدیک هستند. این امر ممکن است به دلیل آشفته بودن وضعیت زندگی در ایران باشد. شرایط اقتصادی، تورم و مسائل اجتماعی باعث می‌شود که داستان‌ها و رمان‌ها کمتر با واقعیت‌های جامعه هم‌خوانی داشته باشند. این مشکلات می‌توانند باعث شوند که نویسندگان نتوانند به خوبی به تحولات و نیازهای روز جامعه بپردازند.

آیا در حال حاضر برخی پروژه‌های سینمایی موفق به اقتباس از آثار ادبی شده‌اند؟

بله، اخیراً چندین پروژه موفق به اقتباس از آثار ادبی شده‌اند. به عنوان مثال، پروژه اقتباس از رمان «سوشون» و همچنین کار آقای فرمان‌آرا که در حال ساخت است فیلم «چشم‌هایش» که از بزرگ علوی اقتباس شده است. این آثار نشان‌دهنده این هستند که هنوز هم سینمای ایران به سمت اقتباس از آثار ادبی حرکت می‌کند و این روند می‌تواند در آینده گسترش یابد.

این نکته را فراموش نکنید که در درجه اول، سینماگران باید بیشتر با ادبیات آشنا شوند و با آن آشتی کنند. از سوی دیگر، ادبیات ما باید توسعه یابد و نویسندگان باید آثار متنوع و قابل توجه برای طبقات مختلف جامعه خلق کنند. اگر این تعامل تقویت شود، احتمالاً سینما نیز به سمت اقتباس‌های بیشتر از آثار ادبی خواهد رفت و این شکاف موجود برطرف خواهد شد.

در سینمای ایران، اقتباس از آثار ادبی یا تخیلی تا چه میزان مورد توجه قرار گرفته و چه عواملی باعث این کمبود شده است؟

باید بگویم که در سینمای ایران، به ویژه در حوزه داستان‌های تخیلی یا فانتزی، کمبود زیادی وجود دارد. این نوع آثار معمولاً به دلیل پیچیدگی‌های تولید و هزینه‌های بالا کمتر در سینما وارد می‌شوند. مثلاً در سینمای جهانی، شاهد اقتباس‌های موفقی از داستان‌های علمی تخیلی یا فانتزی مانند «هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» هستیم. این آثار به دلیل جذابیت جهانی و پتانسیل بالای تصویری خود، مخاطبان زیادی جذب می‌کنند. اما در سینمای ایران، این نوع داستان‌ها کم داریم، چرا که هم از نظر محتوا و هم از نظر ابزارهای تولید، به این گونه آثار نزدیک نمی‌شویم.

این نکته هم وجود دارد که سینمای ایران به دلیل محدودیت‌های مالی و فروش پایین‌تر نسبت به سینماهای غربی، توانایی تأمین هزینه‌های تولید آثار فانتزی یا تخیلی چندان وجود ندارد. برای تولید این گونه آثار، تهیه‌کنندگان باید از چندین اسپانسر و شریک مالی استفاده کنند، زیرا هزینه‌های این نوع تولیدات بسیار بالا است و تنها یک تهیه‌کننده قادر به تأمین این هزینه‌ها نیست و در حال حاضر، سینمای ایران بیشتر به سمت کمدی‌های سطحی یا داستان‌های اجتماعی می‌رود. بسیاری از فیلم‌ها به مسائل خانوادگی و اجتماعی می‌پردازند، به‌ویژه موضوعاتی که مشکلات اجتماعی و اقتصادی را به تصویر می‌کشند. در این نوع فیلم‌ها، فیلمنامه‌نویسان به راحتی می‌توانند از تجربیات روزمره و مشکلات جاری جامعه بهره ببرند. این در حالی است که در حوزه رمان‌ها و داستان‌های تخیلی، ما با کمبود آثار جدی و جذاب روبرو هستیم.

چقدر کمبود سرانه مطالعه در این موضوع تأثیرگذار است؟

قطعا سرانه پایین مطالعه در ایران تأثیر زیادی دارد. این مسأله نه تنها باعث کاهش تیراژ کتاب‌ها شده، بلکه موجب می‌شود که آثار ادبی کمتر به دست مخاطبان برسند. کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند، معمولاً بیشتر در حوزه‌های مرجع و علمی هستند، نه در حوزه رمان و داستان‌های جذاب. این محدودیت‌ها باعث می‌شود که سینما نتواند به راحتی به سراغ اقتباس از رمان‌ها و آثار ادبی برود.

چه راهکارهایی برای تقویت اقتباس‌های ادبی در سینمای ایران وجود دارد؟

اولین قدم این است که سینماگران ایرانی بیشتر به ادبیات توجه کنند و با آن آشنا شوند. باید نوعی تعامل و هم‌افزایی میان نویسندگان و سینماگران ایجاد شود. از سوی دیگر، توسعه ادبیات و خلق داستان‌های متنوع و جذاب برای تمامی گروه‌های اجتماعی، می‌تواند فرصت‌های بیشتری برای اقتباس‌های سینمایی فراهم کند.

با توجه به شرایط موجود، به نظر می‌رسد که سینماگران ایرانی در آینده می‌توانند به سمت اقتباس‌های موفق‌تر از آثار ادبی حرکت کنند، به شرطی که بر روی تنوع تولیدات سینمایی و تعامل بیشتر با دنیای ادبیات تمرکز کنند. اگر این روند ادامه یابد، شاید شاهد آثار بیشتری باشیم که هم از نظر محتوایی غنی و هم از نظر فنی در سطح بالاتری قرار دارند.

در سینمای ایران، چرا شاهد اقتباس‌های ادبی کمتری هستیم؟

دلایل مختلفی برای این مسأله وجود دارد. در ابتدا باید به مشکلات تولید اشاره کنم. وقتی صحبت از آثار ادبی می‌شود، اغلب در سینما به دلیل پیچیدگی‌های تولید و هزینه‌های بالای این نوع پروژه‌ها، به سراغ آن نمی‌روند. برای مثال، آثاری مانند «تخت ابونصر» یا دیگر آثار هدایت و احمد محمود، به شدت قابلیت اقتباس برای سینما را دارند و قصه‌های جذابی هستند. اما مشکل اصلی این است که آیا اصلاً مجوزهایی برای اقتباس از این آثار صادر می‌شود؟ آیا سینماگران ایرانی باور دارند که اقتباس از چنین آثاری می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد؟ به طور کلی، شرایط سینمای ایران و مشکلات مالی و تولید باعث شده‌اند که اقتباس‌های ادبی به شکل مطلوبی در سینما اتفاق نیفتد.

اما اگر به تئاتر نگاه کنیم، شاهد تعداد زیادی اقتباس از آثار جهانی هستیم. چرا در تئاتر بیشتر به سراغ آثار خارجی می‌روند و کمتر از آثار ایرانی اقتباس می‌شود؟

این نکته جالبی است. واقعیت این است که در تئاتر، اقتباس از آثار جهانی رایج‌تر است. البته، من از وضعیت تئاتر ایران به طور دقیق باخبر نیستم، اما آنچه که به نظر می‌آید این است که در تئاتر هم گرایش‌های مشابهی وجود دارد. اغلب، تئاتری‌ها به سراغ آثار بزرگ جهانی مانند شکسپیر و ایبسن می‌روند، زیرا این آثار برای آنها شناخته شده و اجرا از روی آنها کار پرارزش‌تری به حساب می‌آید. البته باید بگویم که در سال‌های اخیر چندین اقتباس از آثار ایرانی در تئاتر صورت گرفته است، اما هنوز به میزان قابل توجهی نیست.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *