آنها با این حال در تبلیغاتشان مصدق را ”Dr. No” تبلیغ میکردند و عواملشان نیز در داخل اصطلاح «پیرمرد لجوج» را به کار میبردند و متاسفانه با قلب و تحریف همه واقعیتهای تاریخی و بیاعتنا به همه فکتهای تاریخی همچنان در ایران امروز تلاش میکنند تا انگلیس را بیتقصیر و آن «پیرمرد لجوج» را مسبب همه مشکلاتی که در ایران معاصر پیش آمد معرفی کنند.
بخشهای مربوط به ایران در کتاب دین آچسن، وزیر خارجه آمریکا در دوره ترومن، را میخواندم رسیدم به شرح مذاکرات او و معاون او (George McGhee) با مصدق در جریان سفرش به آمریکا در اکتبر و نوامبر ۱۹۵۱. آچسن در صفحه ۵۱۱ خاطراتش به پیروزی حزب محافظهکار و رفتن هربرت موریسون و آمدن آنتونی ایدن به عنوان وزیر خارجه اشاره میکند و اضافه میکند که «ایدن همچنان تحت تاثیر توصیههای منابعی است که دولت کارگر را مسموم کرده بود؛ یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران، وزارت سوخت و انرژی و سر لزلی رووان (Sir Leslie Rowan)، در وزارت خزانهداری که نقش سنت مایکل یعنی «فرشته انتقام» را بازی میکرد. آچسن میگوید: «لزلی رووان دستور داده بود که مصدق که علیه سرمایهگذاریهای انگلیس در خارج اقدام کرده بود، باید شکست بخورد، باید له شود و باید مجازات شود.»
Dean Acheson, Present at the Creation: My Years in the State Department, Norton publisher, ۱۹۶۹, P. ۵۱۱
در این مورد البته جرج مکگی معاون آچسن در کتابش (An Envoy to the Middle World, pp. ۳۸۸-۴۰۴) توضیحات جامعتر و تفصیلیتری در مورد مذاکرات ۲۰ روزه با مصدق در واشنگتن و رسیدن طرفین به توافق و تدوین طرحی و ارائه آن توسط آچسن به آنتونی ایدن در ۵ نوامبر ۱۹۵۱ در پاریس و رد سریع آن توسط ایدن داده و اینکه ایدن در همان ملاقات به آچسن گفته بود که «معتقدند که در هر حال هرگز ممکن نیست به توافق مناسبی با مصدق رسید و ترجیح میدهند تا به انتظار سقوط دولت مصدق بنشینند به این امید که با جانشینش که قابل کنترلتر (more tractable) باشد، به توافق برسند.» ص. ۴۰۲
این البته سیاست اعلامشده دولت محافظهکار انگلیس بود که سابقه آن به زمان مبارزات انتخاباتی برمیگشت و دولت حزب کارگر را به مماشات با مصدق متهم میکردند. آنها با این حال در تبلیغاتشان مصدق را ”Dr. No” تبلیغ میکردند و عواملشان نیز در داخل اصطلاح «پیرمرد لجوج» را به کار میبردند و متاسفانه با قلب و تحریف همه واقعیتهای تاریخی و بیاعتنا به همه فکتهای تاریخی همچنان در ایران امروز تلاش میکنند تا انگلیس را بیتقصیر و آن «پیرمرد لجوج» را مسبب همه مشکلاتی که در ایران معاصر پیش آمد معرفی کنند. آنچه در آن دوران گذشته اکنون بخشی از تاریخ است و به عنوان تاریخ گذشته باید به آن پرداخت؛ اما تحویل دروغ و کذب به عنوان تاریخ به مردم کماطلاع صرفنظر از اینکه به نفع یا به ضرر که باشد، چیزی جز خیانت به مخاطبانی که به گوینده اعتماد میکنند نیست.
* تاریخپژوه و دیپلمات سابق