مسجد کوفه ، محراب حضرت

مولا علی (ع) این سخن را چون کسی که پیروز و کامیاب است، با صدایی رسا فریاد زد. اما ندای آسمانی، در ظاهر گویا عکس آن را بیان می‌کرد. در این‌جا، یک «سود» و یک «زیان» در ظاهر در کنار هم آمده‌اند. یعنی ظاهری متناقض میان دو حقیقت به چشم می‌خورد. چگونه ممکن است که این دو با هم جمع شوند؟

هیچ تردیدی نیست که مولا علی (ع) به آرزوی خود رسید و وعده‌ای را که پیامبر خدا (ص) به او داده بود، به دست آورد. زمانی که فرمود: «به خدا سوگند، فرزند ابوطالب، با مرگ، مأنوس‌تر است از نوزادی با سینه مادرش». این رستگاری، سودی ژرف و عظیم است که بر خردمندان صاحب‌بصیرت، پوشیده نیست.

در عین حال، شهادت آن حضرت (ع) ضایعه‌ای است جبران‌ناپذیر؛ زیرا جز خداوند علیم و پیامبر بزرگوار، کسی به حقیقت مقام و راز وجودی او آگاه نیست. روشن‌ترین شناخت ما نسبت به علی (ع) این است که: او امتداد حقیقی رسالت و پیامبر خداست؛ به عبارت دیگر، او وصی الهی و ولیّ دینی پیامبر خاتم است؛ گواه این مدعا، تواتر نصوص و نیز واقعه‌ی غدیر خم است که در آن، حدود صد هزار مسلمان در حجّةالوداع شاهد اعلان ولایت او بودند. افزون بر آن، حدیث متواتر «ثقلین» در منابع هر دو مکتب، این حقیقت را با صراحت بیان کرده است.

در کنار باب السدًه ، در خانه حضرت به مسجد

از این رو، فقدان علی (ع) خسارتی عظیم به تمام معنای کلمه است.

اما می‌توان این «خسارت» و مفهوم «فرو ریختن» در سخن جبرئیل (ع) را چنین تفسیر کرد: مراد از «انهدام» در این‌جا، فروپاشی ظاهری و مادی است، نه معنوی؛ یعنی غیبت جسمانی، نه غیبت از اصول، ارزش‌ها و ولایت.

به تعبیر دقیق‌تر، علی‌ بن‌ ابی‌طالب (ع) فقط از نظر جسمانی از ما پنهان شد، اما آموزه‌هایش، ارزش‌هایش و ولایتش همچنان در میان ما جاری است.

اسلام محمدی‌الحدوث و علوی‌البقاء، هم‌چنان در حال پیشرفت و تعالی است. بزرگ‌ترین دلیل بر بقای حقیقت، وجود فعال و پویای آن در میدان زندگی بشر است.

با وجود دوره‌هایی از سکوت حکیمانه، مانند بیست و پنج سال نخست پس از رحلت پیامبر (ص)، و پس از آن سال‌های پرحادثه خلافت، جنگ‌ها، خیانت‌ها و دشمنی‌های ناکثین، قاسطین و مارقین، و پس از آن رنج‌هایی که اهل بیت (ع) و پیروانشان در طول قرون تحمل کردند، دین اصیل و مکتب ولایت، امروز با قدرتی چشم‌گیر، دل‌ها و اندیشه‌ها را درنوردیده است. این ثابت می‌کند که روش علمی، مسالمت‌آمیز و حکیمانه اهل بیت (ع) بهترین راه برای تحقق اهداف شریعت الهی بوده و هست.

محراب و مکان ضربت خوردن امیرالمومنین(ع)

مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) حتی پس از شهادتش ادامه یافت؛ با ابزارهایی همچون لعن، تحریف، سانسور و ارعاب. اما همین ظلم، نتیجه‌ای معکوس داشت؛ برای دوستدارانش الهام‌بخش و برای دشمنانش رسواگر شد. این نتیجه، به سبب پشتیبانی غیبی و رویکرد معرفتی‌ای بود که پیشوایان راستین دین، الهام‌گرفته از مدرسه اهل بیت (ع)، آن را برگزیدند.

بنابراین، علی (ع) به پیروزی رسید و آنچه را می‌خواست، به‌دست آورد. حتی دین نیز از غیبت جسمانی او آسیب ندید؛ زیرا فکر و ولایت و هویت او همچنان باقی است. آن فروپاشی جسمانی، در برابر این پیروزی معنوی و ارزشی، بی‌اهمیت جلوه می‌کند. بلکه همین شهادت جسمانی، نقشی اساسی در تثبیت ریشه و شاخسار اسلام ناب محمدی ایفا کرد.

در باب «غیبت بدنی» سخن بسیار است؛ برخی بر این باورند که بدن معصوم پس از شهادت به آسمان برده می‌شود و در بازگشت آن به زمین اختلاف است. حتی اگر بازگردد، زمین از گوشت او بهره‌ نمی‌برد؛ چرا که بدن معصوم، نه پوسیده می‌شود و نه نابود؛ بلکه در حالت اولیه باقی می‌ماند.

قدمگاه مبارک حضرت در درگاه باب السدًه

شاید جبرئیل (ع) نیز مردم را بر اساس ظرفیت عقل‌شان مخاطب قرار داده است؛ چنان‌که خداوند نیز در توصیف آخرت، از زبان و تصاویری بهره می‌گیرد که در حد فهم بشر است؛ درست مانند برخوردی که با کودک برای فهماندن مفاهیم انجام می‌دهیم.

پس باید اندیشید. در نتیجه، آن‌چه در حماسه‌ی شهادت امیر مؤمنان (ع) رخ داد، در هر حال، پیروزی‌ای شکوهمند بود. بنابراین، بین سخن علی (ع) و جبرئیل (ع) هیچ تناقضی نیست؛ بلکه دو روی یک حقیقت‌اند.

السلام علیک یا أمیر المومنین ، یعسوب الدین ، و قائد الغُرً المحجًلین و رحمة الله و برکاته"/>

سوگندی که آسمان ها و زمین را به لرزه درآورد

فُزْت و رَبًِ الکَعْبة: «به پروردگار کعبه سوگند که رستگار شدم»

سوگندی که آسمان ها و زمین را به لرزه درآورد

این جمله، پاره‌ای است از عقدِ یقینِ استوار که در سپیده‌دم نوزدهم ماه رمضان سال ۴۰ هجری، چون ستاره‌ای جاودان درخشید؛ واژه‌ای جاودانه که علی‌ بن‌ ابی‌طالب (علیه‌السلام) در حال سجده نماز صبح، در لحظه ضربت خوردن به دست شقی‌ترین انسان، ابن ملجم ملعون، بر زبان آورد. پس از آن، فرشته‌ی امانت‌دار وحی، جبرئیل (علیه‌السلام)، در آسمان ندا داد:  «به خدا سوگند، پایه‌های هدایت فرو ریخت».

مسجد کوفه ، محراب حضرت

مولا علی (ع) این سخن را چون کسی که پیروز و کامیاب است، با صدایی رسا فریاد زد. اما ندای آسمانی، در ظاهر گویا عکس آن را بیان می‌کرد. در این‌جا، یک «سود» و یک «زیان» در ظاهر در کنار هم آمده‌اند. یعنی ظاهری متناقض میان دو حقیقت به چشم می‌خورد. چگونه ممکن است که این دو با هم جمع شوند؟

هیچ تردیدی نیست که مولا علی (ع) به آرزوی خود رسید و وعده‌ای را که پیامبر خدا (ص) به او داده بود، به دست آورد. زمانی که فرمود: «به خدا سوگند، فرزند ابوطالب، با مرگ، مأنوس‌تر است از نوزادی با سینه مادرش». این رستگاری، سودی ژرف و عظیم است که بر خردمندان صاحب‌بصیرت، پوشیده نیست.

در عین حال، شهادت آن حضرت (ع) ضایعه‌ای است جبران‌ناپذیر؛ زیرا جز خداوند علیم و پیامبر بزرگوار، کسی به حقیقت مقام و راز وجودی او آگاه نیست. روشن‌ترین شناخت ما نسبت به علی (ع) این است که: او امتداد حقیقی رسالت و پیامبر خداست؛ به عبارت دیگر، او وصی الهی و ولیّ دینی پیامبر خاتم است؛ گواه این مدعا، تواتر نصوص و نیز واقعه‌ی غدیر خم است که در آن، حدود صد هزار مسلمان در حجّةالوداع شاهد اعلان ولایت او بودند. افزون بر آن، حدیث متواتر «ثقلین» در منابع هر دو مکتب، این حقیقت را با صراحت بیان کرده است.

در کنار باب السدًه ، در خانه حضرت به مسجد

از این رو، فقدان علی (ع) خسارتی عظیم به تمام معنای کلمه است.

اما می‌توان این «خسارت» و مفهوم «فرو ریختن» در سخن جبرئیل (ع) را چنین تفسیر کرد: مراد از «انهدام» در این‌جا، فروپاشی ظاهری و مادی است، نه معنوی؛ یعنی غیبت جسمانی، نه غیبت از اصول، ارزش‌ها و ولایت.

به تعبیر دقیق‌تر، علی‌ بن‌ ابی‌طالب (ع) فقط از نظر جسمانی از ما پنهان شد، اما آموزه‌هایش، ارزش‌هایش و ولایتش همچنان در میان ما جاری است.

اسلام محمدی‌الحدوث و علوی‌البقاء، هم‌چنان در حال پیشرفت و تعالی است. بزرگ‌ترین دلیل بر بقای حقیقت، وجود فعال و پویای آن در میدان زندگی بشر است.

با وجود دوره‌هایی از سکوت حکیمانه، مانند بیست و پنج سال نخست پس از رحلت پیامبر (ص)، و پس از آن سال‌های پرحادثه خلافت، جنگ‌ها، خیانت‌ها و دشمنی‌های ناکثین، قاسطین و مارقین، و پس از آن رنج‌هایی که اهل بیت (ع) و پیروانشان در طول قرون تحمل کردند، دین اصیل و مکتب ولایت، امروز با قدرتی چشم‌گیر، دل‌ها و اندیشه‌ها را درنوردیده است. این ثابت می‌کند که روش علمی، مسالمت‌آمیز و حکیمانه اهل بیت (ع) بهترین راه برای تحقق اهداف شریعت الهی بوده و هست.

محراب و مکان ضربت خوردن امیرالمومنین(ع)

مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) حتی پس از شهادتش ادامه یافت؛ با ابزارهایی همچون لعن، تحریف، سانسور و ارعاب. اما همین ظلم، نتیجه‌ای معکوس داشت؛ برای دوستدارانش الهام‌بخش و برای دشمنانش رسواگر شد. این نتیجه، به سبب پشتیبانی غیبی و رویکرد معرفتی‌ای بود که پیشوایان راستین دین، الهام‌گرفته از مدرسه اهل بیت (ع)، آن را برگزیدند.

بنابراین، علی (ع) به پیروزی رسید و آنچه را می‌خواست، به‌دست آورد. حتی دین نیز از غیبت جسمانی او آسیب ندید؛ زیرا فکر و ولایت و هویت او همچنان باقی است. آن فروپاشی جسمانی، در برابر این پیروزی معنوی و ارزشی، بی‌اهمیت جلوه می‌کند. بلکه همین شهادت جسمانی، نقشی اساسی در تثبیت ریشه و شاخسار اسلام ناب محمدی ایفا کرد.

در باب «غیبت بدنی» سخن بسیار است؛ برخی بر این باورند که بدن معصوم پس از شهادت به آسمان برده می‌شود و در بازگشت آن به زمین اختلاف است. حتی اگر بازگردد، زمین از گوشت او بهره‌ نمی‌برد؛ چرا که بدن معصوم، نه پوسیده می‌شود و نه نابود؛ بلکه در حالت اولیه باقی می‌ماند.

قدمگاه مبارک حضرت در درگاه باب السدًه

شاید جبرئیل (ع) نیز مردم را بر اساس ظرفیت عقل‌شان مخاطب قرار داده است؛ چنان‌که خداوند نیز در توصیف آخرت، از زبان و تصاویری بهره می‌گیرد که در حد فهم بشر است؛ درست مانند برخوردی که با کودک برای فهماندن مفاهیم انجام می‌دهیم.

پس باید اندیشید. در نتیجه، آن‌چه در حماسه‌ی شهادت امیر مؤمنان (ع) رخ داد، در هر حال، پیروزی‌ای شکوهمند بود. بنابراین، بین سخن علی (ع) و جبرئیل (ع) هیچ تناقضی نیست؛ بلکه دو روی یک حقیقت‌اند.

السلام علیک یا أمیر المومنین ، یعسوب الدین ، و قائد الغُرً المحجًلین و رحمة الله و برکاته

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *